صنایع دستی ایران؛ ظرفیتی که مغفول مانده است

یک کارشناس ارشد و پژوهشگر اقتصاد گردشگری گفت: ایران با قدمتی ۱۲ هزار ساله، یکی از مهم‌ترین کریدورهای فرهنگی و تمدنی جهان به‌شمار می‌رود و حق دارد که از ظرفیت‌های خود در حوزه‌های گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی بهره‌برداری کامل کند.
تصویر صنایع دستی ایران؛ ظرفیتی که مغفول مانده است

به گزارش سایت خبری پُرسون، در تقویم جهانی، روز 20 خرداد (10 ژوئن) به عنوان «روز جهانی صنایع دستی» فرصتی است برای پاسداشت هنر دستان مردمانی که با خلاقیت، فرهنگ، تاریخ و زیبایی را در قالبی کاربردی می‌آفرینند. ایران، با پیشینه‌ای هزاران ساله در هنرهای سنتی، یکی از سرزمین‌هایی است که تنوع و غنای صنایع دستی‌اش در جهان بی‌نظیر است؛ از قلم‌زنی و میناکاری گرفته تا قالی‌بافی، سفال‌گری، گلیم، جاجیم، منبت، معرق و ده‌ها هنر دیگر که در جای‌جای جغرافیای این کشور ریشه دوانده‌اند.

با وجود این ظرفیت عظیم فرهنگی و هنری، متأسفانه سهم صنایع دستی ایران در بازارهای جهانی همچنان ناچیز است. فقدان سیاست‌های حمایتی مداوم، بازاریابی بین‌المللی ضعیف، کم‌توجهی به بسته‌بندی، و ناآشنایی با سلیقه مخاطبان جهانی، سبب شده تا صادرات این بخش استراتژیک با چالش‌های جدی مواجه شود. در نتیجه، رغبت عمومی نسبت به ورود به این حوزه کاهش یافته و بسیاری از فعالان سنتی این عرصه نیز با تنگناهای اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند.

این در حالی است که صنایع دستی می‌تواند نه‌ تنها منشأ هویت فرهنگی و برند ملی ایران باشد، بلکه در کنار گردشگری فرهنگی، به یکی از منابع پایدار ارزآوری و اشتغال‌زایی در کشور تبدیل شود—مشروط بر آنکه این ظرفیت مغفول‌مانده، مورد حمایت جدی و هوشمندانه قرار گیرد.

چین گوی سبقت در صادرات صنایع دستی را ربوده است

در رابطه با این موضوع، مرتضی خاکسار؛ کارشناس ارشد و پژوهشگر اقتصاد گردشگری می‌گوید: صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری نباید از یکدیگر جدا باشند. اینها، مانند سه لایه‌ و تاروپودی هستند که در هم تنیده شده‌اند و در نهایت، طناب مستحکم صنعت گردشگری را شکل داده‌اند. بدون هر یک از این اجزا، این رشته‌ی صنعت گردشگری استحکام خود را از دست می‌دهد و نمی‌توان با آن مسیر رشد اقتصادی را طی کرد.

وی افزود: در واقع، زمانی که گردشگری شکل می‌گیرد، این روند حاصل همت کارگزاران، برنامه‌ریزان تور و گردانندگان تور سفر است. این افراد با هدف‌گذاری مشخص، مقصدهایی در سراسر کشور را انتخاب می‌کنند تا بسته‌ای گردشگری ایجاد شود. یکی از مثبت‌ترین ابعاد و جاذبه‌های بسته شدن چنین توری برای برگزارکننده، ایجاد فرصت برای معرفی و نمایش داشته‌های فرهنگی کشور به گردشگر است.

این کارشناس گفت: در مقوله فرهنگی، بازارهای جاذبه گردشگری و صنایع دستی، نقطه عطفی برای تجربه و ارتباط گردشگر با فرهنگ میزبان به شمار می‌روند. خرید سوغات و صنایع دستی، راهی است برای انتقال و نمایش فرهنگ یک ملت به ملت دیگر. به عنوان مثال وقتی گردشگری نماد بودا را می‌خرد و در خانه خود قرار می‌دهد، یا تصویری از تاج محل را در دکوراسیون اتاقش می‌گنجاند، در واقع می‌گوید: «من به این مکان‌ها سفر کرده‌ام»، و این یعنی او به دانشی درباره فرهنگ، صنایع دستی، معماری و آثار تاریخی آن مناطق دست یافته است.

خاکسار گفت: یکی از کشورهایی که باوجود چالش‌های فراوان توانسته صنایع دستی خود را نه تنها حفظ کند، بلکه به منبعی سودآور برای مردمش تبدیل کند، کشور چین است. چین سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در این حوزه انجام داد. مواد خام اولیه را حتی به مناطق صعب‌العبور رساند، آن هم در شرایطی که دسترسی بسیار دشوار بود. در مناطقی با شرایط سخت جغرافیایی، زنانی که کودکان خود را در کوله‌پشتی می‌گذاشتند، مسیرهای صخره‌ای را طی می‌کردند تا به جایگاه تولید برسند. دولت با استفاده از بالگرد و هلیکوپتر، مواد اولیه را به این مناطق فرستاد، محصولات تولیدی را خریداری کرد و در نمایشگاه‌های بین‌المللی، مانند نمایشگاه گوانجو، به صورت برنامه‌ریزی‌شده عرضه کرد و حتی برای این محصولات، فاز صادرات نیز در نظر گرفت.

وی تصریح کرد: امروز، تقریباً محال است وارد خانه‌ای شوید که اهل سفر، به‌ویژه سفرهای خارجی باشد و نشانی از صنایع دستی چین را در آن نبینید. برای نمونه، بادبزن‌های دستی که در کارگاه‌های چین تولید می‌شوند، با قیمت مناسب، زیبایی خیره‌کننده و کاربردی بودن، جزو محبوب‌ترین سوغات‌ها هستند. حتی در فرودگاه‌های چین، فروشندگان با شگردهایی خاص، آخرین کالاهای صنایع دستی را با بسته‌بندی و تبلیغ ویژه به مسافران می‌فروشند.

پژوهشگر گردشگری افزود: نتیجه این فرآیند چیست؟ گردشگری تا آخرین مرحله، یعنی خروج ارز از جیب مسافر و ورود آن به جیب جامعه‌ی میزبان، پیش می‌رود. این اتفاق، بازخوردهای مثبت دارد که اصلی‌ترین آن رزآوری برای کشور میزبان و رونق اقتصاد محلی است. در عین حال، نه‌تنها صنایع دستی از بین نمی‌روند، بلکه جامعه محلی خودبه‌خود آموزش می‌بیند، مهارت می‌آموزد و تولید را ادامه می‌دهد.

خاکسار ادامه داد: در زمینه آموزش‌های دولتی در چین نیز اقدامات بسیار خوبی صورت گرفته است. تلویزیون‌های آموزشی، به‌ویژه آن‌هایی که به آموزش فناوری‌های نوین در تولید صنایع دستی می‌پردازند، نقش مهمی در توانمندسازی جامعه محلی ایفا می‌کنند. این شبکه‌ها، آموزش فروش را نیز به مردم مقصد گردشگری منتقل می‌کنند و در نهایت، دستاوردهای خوبی برای آن جامعه به همراه می‌آورند. نتیجه‌اش ارتقاء سطح اقتصادی، افزایش گردش مالی و تقویت اقتصاد خانواده، محله، روستا و شهر خواهد بود. مردم به حرکت درمی‌آیند و فعالیت می‌کنند.

وی ادامه داد: نمونه‌ی بارز این موفقیت را می‌توان در نمایشگاه بین‌المللی سالانه‌ی گوانجو در چین مشاهده کرد؛ یکی از رویدادهای مهم گردشگری و صنایع دستی در جهان که منبعی مهم از ارزآوری و نمادی از صادرات فرهنگی، تمدنی و پیشینه‌ی تاریخی چین به شمار می‌رود. این صادرات فرهنگی، نشان از پیشتازی چین در حوزه فرهنگ و تمدن دارد که امری بسیار ارزشمند و قابل تحسین است.

صنایع دستی ایران؛ ظرفیتی که مغفول مانده

این کارشناس گفت: ما نیز در کشور خود باید همانند چین، برای همه‌ی ظرفیت‌های داخلی‌مان برنامه‌ریزی داشته باشیم. ظرفیت‌هایی مانند بافت قالی، گلیم، جاجیم، انواع و اقسام محصولات شیشه‌گری، میناکاری، مسگری، منبت‌کاری، سفالگری و ده‌ها نمونه دیگر. حتی در حوزه گیاهان دارویی که در بسته‌بندی‌های سفالی و در قالب گردشگری سلامت عرضه می‌شوند، نیز می‌توان ورود کرد. این محصولات می‌توانند در بسته‌های صنایع دستی بسیار شیک به بازار معرفی شوند. علم طب ایرانی نیز می‌تواند در کنار این تولیدات مطرح شود و به فروش هم‌زمان محصولات فرهنگی و دارویی ما کمک کند.

پژوهشگر حوزه گردشگری تاکید کرد: فرهنگ، تمدن، و قدمت ما باید محور سرمایه‌گذاری دولت باشد. دولت می‌تواند در بستری نرم و نظام‌مند، از کمیسیون‌ها و فراکسیون‌های تخصصی گردشگری بهره بگیرد. این نهادها نیازها را به‌صورت استانی، از طریق مدیران کل به نمایندگان دولت منتقل کنند و وزارت گردشگری نیز این نیازها را به شکل قانونی در قالب حمایت از صنایع دستی و با جزئیات کامل تصویب و اجرایی کند. این حمایت می‌تواند شامل بسته‌های حمایتی، وام‌های بلندمدت با بهره کم و زیرساخت‌هایی برای ارزآوری و سودآوری در بستر گردشگری صنایع دستی باشد.

وی بیان کرد: در چنین شرایطی می‌توان با اطمینان گفت که ما قادر خواهیم بود در بستر پویای گردشگری، دو عنصر کلیدی صنایع دستی و میراث فرهنگی خود را به دنیا معرفی کنیم. می‌توان نمایشگاه‌های سالیانه گردشگری برگزار کرد؛ حتی در مناطق آزاد کشور، از جمله جزایر قشم و کیش که ظرفیت‌های بسیار بالایی دارند، نمایشگاه‌های بین‌المللی صنایع دستی را برپا کرد. با دعوت از کشورهای مختلف، می‌توان همایش‌های گردشگری مؤثری برگزار کرد که دستاوردهای مهمی برای فعالان این حوزه داشته باشند. همچنین، با آمادگی بخش گردشگری، می‌توان از ورود مسافران، آورده ارزی ارزشمندی برای کشور به ارمغان آورد.

او گفت: اگر با دیدی ساده به ماجرا نگاه کنیم، درمی‌یابیم چرا عنوان «اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» به‌صورت مشترک به کار می‌رود. چون این سه بخش از هم جدا نیستند؛ بلکه مکمل همدیگرند. آن‌ها به یکدیگر نیرو می‌دهند، انرژی منتقل می‌کنند و در توسعه پایدار گردشگری به یکدیگر کمک می‌کنند. هدف، حفظ جامعه‌ی گردشگران برای امروز و آینده است؛ یعنی جذب گردشگر کنونی و مراقبت از این مشتری برای نسل‌های بعدی.

خاکسار توضیح داد: در چارچوب توسعه پایدار گردشگری و دستیابی به درآمدهای پایدار و ملی، این حوزه می‌تواند منبع مهمی از ارزآوری برای کشور باشد. ایران، به‌عنوان یکی از پنج کشور نادر جهان از نظر قدمت تاریخی، شایسته‌ی دستیابی به جایگاه واقعی خود در این عرصه است. ایران با قدمتی 12 هزار ساله، یکی از مهم‌ترین کریدورهای فرهنگی و تمدنی جهان به‌ شمار می‌رود و حق دارد که از ظرفیت‌های خود در حوزه‌های گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی بهره‌برداری کامل کند و جایگاه حقیقی‌اش را در آسیا بازپس گیرد.

وی با بیان اینکه ایران، مهد تمدن جهان و کمربند تمدن بشری است، گفت: این راه، نیاز به تلاش بسیار دارد. ما باید تا سال 1420، در افقی 10 تا 15 ساله، به‌ طور منسجم تلاش کنیم تا جایگاه علمی، فرهنگی و اقتصادی خود را در جهان تثبیت کنیم. اگر بخشی از بودجه وزارتخانه‌هایی مانند وزارت نفت به وزارت گردشگری تخصیص پیدا کنند، با توجه به وسعت جغرافیایی ایران، می‌توانیم هم‌پای دیگر کشورها در این عرصه گام برداریم.

این کارشناس ارشد گردشگری در پایان گفت: امروزه، گردشگری به‌عنوان سومین صنعت بزرگ جهان، پس از نفت و خودروسازی شناخته می‌شود. ما نیز می‌توانیم مانند سایر کشورها، در زمینه صنایع دستی، گردشگری و میراث فرهنگی ادعای جایگاه جهانی داشته باشیم. در یک بازه‌ی 10 تا 15 ساله، رسیدن به این هدف ممکن است. با آن، اشتغال ایجاد می‌شود، نیروی انسانی تأمین می‌شود، تورم مهار می‌شود، نرخ بیکاری کاهش می‌یابد، معضلات اجتماعی چون اعتیاد و طلاق کاهش پیدا می‌کند و در نهایت، توسعه پایدار در کشور به ثمر خواهد نشست. ان‌شاءالله، بتوانیم «حرفی برای گفتن» داشته باشیم و جایگاه شایسته‌ خود را در جهان به دست آوریم.

منبع: تسنیم

967641

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پرسون