به گزارش سایت خبری پُرسون، جعفر گلابی در یادداشتی نوشت: واقعا باید ایمان بیاوریم که با نوع رفتار همه ما کشور را خدا نگه داشته است و این مردم هستند که برای ایران دلیری کرده و میکنند. چه اینکه اگر به دست ما بود چه بسا تاکنون نه از تاک نشان مانده بود نه تاکنشان! نیاز به بازشکافی بدیهیات نیست که مشکلات اقتصادی ما ناشی از عملکرد یک وزیر آن هم طی چند ماه نیست و اتفاقا همین که با این همه حوادث بزرگ و پردامنه دولت توانسته است کارها بکند و اقتصاد کشور را سرپا نگه دارد، امتیاز آقای پزشکیان است.
اما با چنین اوضاعی چرا عدهای در مجلس یقه وزیر اقتصاد را گرفته همه کاسه و کوزهها را برسرش شکستند، محل تامل فراوان دارد. برکناری آقای همتی توسط مجلس نشان داد که هنوز هم بیش از آنکه از بیرون ضربه بخوریم تهدیدها از درون است.
آقای پزشکیان با سخاوت هرچه تمامتر تلاش کرد که نه با شعار بلکه از طریق یک کابینه فراجناحی خیال خود را از فشارهای درونی راحت کند و با تمام توان به مصاف تهدیدهای بیرونی برود. البته او اصل مشکل را خوب تشخیص داد ولی نسخهاش کارگر نیفتاد و میبینیم که در سختترین شرایط ممکن از پشت سر برای دولت چالشسازی میشود و اکنون که گام اول را با موفقیت برداشتهاند، احتمالا با سماجت بیشتری پروژههای زمیناندازی دولت پیگیری میشود! در همه مقاطع تاریخی هرگاه شکستی حاصل شده است بیش از آنکه خطوط مقدم را مورد وارسی قرار دهیم باید به پشت جبهه بنگریم و علل و عوامل اصلی هزیمتها را در آنجا جستوجو کنیم.
نه تنها اکنون فشار به قوه مجریه آشکارا و از بطن مجلس ظهور پیدا کرد بلکه بعد از مدت کوتاهی از تصدی دولت تحرکات سازمان یافته برای مانعتراشیها و مسالهسازیها نمود داشت. استشمام این تحرکات به قدری شدید شد که صاحبنظران و ناظران احساس خطر کردند و هشدار دادند و عاقبت خودسریهای تشنجساز در سال ۹۶ را گوشزد کردند و شاید نهی بزرگان مانع از بروز بحرانهای خودساخته شد!
اکنون جناب آقای پزشکیان حتما دریافته است که رقابتهای درونی و تعجیل برای کسب پستها و مقامها از سوی طالبان قدرت تعارف بردار نیست و در بدترین شرایط تعقیب میشود. در واقع برای این دسته از سیاسیون ضرورت وفاق و همدلی و درک شرایط خطیر کشور شوخی بیش نیست و گویی اگر در محاصرهای چون شعبابیطالب گرفتار شویم عدهای (که البته گرسنه نیستند و نمیشوند) سنگ بر شکم میبندند ولی از تلاش برای کسب فلان منصب دست بر نمیدارند!
کاملا روشن است که وفاق با چنین افراد و جریانهایی جواب نمیدهد و آب در هاون کوبیدن است. اما این پرسش وجود دارد که چرا عقلای اصولگرایان ساکتند و ضرورت وفاق را نمیشناسند و به افشای افراطیون هم جناحی خود نمیپردازند؟ آیا آقای پزشکیان باید از آنها هم قطع امید کند؟ مسوولیت سنگین جناح اصولگرا که داعیه ولایتمداری دارد و قاعدتا باید شکست دولت را شکست خود و همه بداند بیش از همیشه است. اما آقای پزشکیان نمیتواند به انتظار کنترل افراطیون از سوی بزرگترهایشان بنشیند، وی راهی جز وفاق با مردم و تکیه بر هوش و آگاهی و مسوولیتشناسی ملت ندارد. هرچند وی وعده روشنی در تبلیغات انتخاباتی نداد ولی باید براصول اعلام شده خود پایمردی کند و بدون کوچکترین خللی در عزمش مصالح کشور را بدون رودربایستی و با قاطعیت پیگیری کند. چنین روشی امید مردم را دوچندان خواهد کرد و ملت را پشت سر رییسجمهور قرار خواهد داد.
شرایط به گونهای نیست که بتوان همه خصوصا تندروهای بیملاحظه را راضی کرد. اساسا آنها در هیچ شرایطی راضی نمیشوند و مشی و منش همه افراطیون دنیا «یا همهچیز یا هیچ چیز» است. امروز نیاز به قاطعیت و تحرک و ابتکار و شجاعت و صراحت و میدانداری رییسجمهور بیش از هر زمان دیگر ضروری و فقدان نقشآفرینی برجسته او خسارتساز و یأسآفرین خواهد بود. جلب حمایت و مشارکت توفانوار مردم، افراطیون را در انزوا و انفعال مطلق قرار خواهد داد.
منبع: اعتماد