به گزارش سایت خبری پُرسون، عباس شمسعلی در یادداشتی نوشت: هفته گذشته با اعلام خبر قطعی شدن استیضاح وزیر اقتصاد، بلافاصله رئیسجمهور محترم با حضور در وزارت اقتصاد و در جمع وزیر و مدیران این وزارتخانه، نسبت به انتقادات مطرح شده در مورد عملکرد وزیر مربوطه و دولت در نحوه مدیریت نرخ ارز واکنش نشان داد.
مهمترین بخش اظهارات آقای پزشکیان در این خصوص، بیارتباط دانستن مدیریت این روزهای ارز به وزیر و وزارت اقتصاد بود، آنچنان که گفت: «تمام تصمیمات و سیاستگذاریهای اقتصادی در جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه اتخاذ شده و اینکه بخواهیم یک نفر را مقصر جلوه دهیم بیانصافی است.»
اما این پاسخ به دلایلی نمیتواند پاسخی کامل و قانعکننده برای مردم باشد. حتماً رئیسجمهور محترم از میزان اختیارات و قدرت اجرائی بالای دولت که عملاً بخش عمده بودجه و اختیارات اجرائی کشور را در دست دارد اطلاع دارد و با این آگاهی وارد عرصه مدیریت اجرائی کشور شده است.
با این شرایط ارجاع ماحصل مدیریت دولت یا وزارت اقتصاد به جایی بیرون از دولت به جای پذیرش اشتباهات یا تلاش برای جبران نقصها، نه تنها مشکل را برطرف نمیکند بلکه هدیهای بزرگ به مدیرانی است که به جای بازخواست از سوی مسئول بالادست خود در مورد عملکرد ضعیفشان، هر نوع عملکردشان را بینیاز از توضیح و قابل دفاع و توجیه تلقی میکنند!
از سوی دیگر این سؤال پیش میآید که اگر طبق گفته رئیسجمهور، آنچه امروز بر سر بازار ارز آمده است را بیارتباط به وزارت اقتصاد و حتی دولت و نتیجه جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه بدانیم، چرا چنین تصمیماتی که تا این حد بیسابقه زندگی و معیشت مردم را در وابستگی به صعود نرخ ارز دچار تلاطم کرده است، در دوره قبلی شورای اقتصادی سران سه قوه رخ نمیداد؟ مگر غیر از این است که در جمع سران قوا نسبت به چند ماه یا سه چهار سال قبل تنها تفاوت جایگزینی دکتر پزشکیان به جای شهید رئیسی و آمدن دولت چهاردهم به جای دولت سیزدهم است؛آقای پزشکیان که بر کنترل قیمت ارز تاکید دارند. پس نمیتوان این حد از نوسان قیمت ارز و سیاستهای ارزی جدید که منجر به ثبت قیمتهای عجیب امروزی برای ارز شده است را بیارتباط با تیم اقتصادی دولت و وزیر اقتصاد دانست! و صرفاً مرتبط با جلسه شورای اقتصادی سران قوا تلقی کرد!
البته رئیسجمهور محترم در همین نشست اخیر با وزیر و مدیران وزارت اقتصاد که این چنین منکر تقصیر و نقش وزیر و وزارت اقتصاد در نوسانات بازار ارز و نتایج ناخوشایند آن شده، در بخشی دیگر از سخنان خود، این وزارتخانه را مغز متفکر اقتصاد کشور توصیف کرده و گفته است: «شما مسئولان و مدیران ارشد وزارت اقتصاد با اقدامات خود میتوانید کشور را متحول و ساختار اقتصاد کشور را به گونهای مدیریت کنید که علاوهبر رفع ناترازیها، توسعه زیرساختها و رشد اقتصادی، مقوله مهم عدالت به عنوان مهمترین دغدغه دولت نیز تحقق یابد».
از سوی دیگر جناب رئیسجمهور کمتر از یک سال قبل نظری دیگر داشت و روی انتقادش در مورد بازار ارز و تورم و گرانی (با حدی به مراتب بسیار کمتر از آنچه امروز شاهد آن هستیم) دولت سیزدهم بود و به سهم فراوان مسئولان و مدیران اجرائی در رفع یا ایجاد مشکلات اعتقاد داشت.
به این بخش از مصاحبه 21 فروردین امسال رئیسجمهور با خبرگزاری ایلنا در قالب نماینده مردم تبریز در مجلس توجه کنید: «مسعود پزشکیان نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی، در رابطه با نابسامانیهای بازار ارز و طلا و همینطور شرایط اقتصادی کشور که بازارهای مختلف را با چالش و معیشت مردم را با مشکلات و سختی همراه کرده است، گفت: ببینید مشکل اصلی که ما با آن مواجه هستیم نداشتن یک نقشه راه است. ظاهرا در تئوری میگوییم اما در عمل یک چنین نقشهای را رسم نکردیم و در جایی هم که یک چنین برنامهای مینویسیم یا نقشه راهی را طراحی میکنیم افرادی که برای اجرای این نقشه انتخاب میکنیم، مهارت، علم و برنامه کافی برای اجرای چنین برنامهای را ندارند.
وی ادامه داد: در نتیجه خیلی وقتها وقتی با این آدمها صحبت میکنیم میخواهیم برنامهای بنویسیم که سیاستهای کلی اجرائی و محقق شود، میگویند خب این که نمیتواند اجرا کند؛ در حالیکه باید آدمی را مسئول کار کنیم که آن راه درست و رو به عملی شدن برنامه را بتواند طی کند و کار را به سرانجام برساند. ما افرادی را میگذاریم که نمیتوانند آن راه را بروند و نتیجهاش هم مشکلاتی است که به وجود میآید.اصل سوءمدیریت همین است، من میگویم آدمی که تجربه، علم و مهارت کافی برای اجرائی کردن اهداف برنامه را ندارد، اصولا نباید مسئولیت بپذیرد و نباید چنین آدمی را بگذارند ولی اوضاع و احوال همچنان ادامه دارد.
منتخب مردم تبریز در مجلس دوازدهم در پاسخ به این سؤال که «الان که چنین افرادی در جایگاههای مسئولیت حضور دارند، آیا نیازی به تغییر و تحول احساس نمیشود؟»، ابراز داشت: این تصمیم برعهده آقای رئیسجمهور است که میخواهد در تیم خود تغییر ایجاد کند یا خیر؛ دولت بالاخره وعدههایی داده بوده، صحبتهایی که ریاست محترم جمهور داشته، قرار بود گرانی را کنترل کنند، تورم را حل کنند، نرخ ارز را تثبیت کنند و حتی روند قیمتها کاهشی شود، خب چه شد؟ میدانید که یکی از شاخصههای مسلمان عمل به تعهد است، حضرت علی(ع) زمانی که حاکم میشود اولین سخنانی که بیان میکند در خطبه ۱۶ نهجالبلاغه آمده است که میفرماید «ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ» یعنی گردنم را در مقابل صحبتهایی که میگویم گرو میگذارم. آن وقت ما حرفهایی میزنیم که اجرا نمیکنیم و وقتی هم که اجرا نشد برای آن توجیه میآوریم. لذا من معتقدم باید دنبال آدمهایی گشت که این تئوریهایی که در ذهن مسئولان سیاسی کشور است را در اجرا عملیاتی کنند.»
حال سؤال این است که از نظر جناب رئیسجمهور، دولت و وزارتخانهها و افراد مسئول و مدیران در ایجاد یا رفع مشکلات اقتصادی نقش دارند یا ندارند؟ یا اینکه در گذشته داشتند اما امروز ندارند؟ اکنون نسبت به چند ماه گذشته و دولت قبل چه چیزی تغییر کرده است که دیروز دولت مقصر و ملزم به پاسخگویی بود اما امروز باید جای دیگری خارج از دولت دنبال مقصر بگردیم؟
هنوز چندماهی بیشتر از صحبتهای دکتر پزشکیان در ایام انتخابات و مناظرات نگذشته است که وی با تاکید و قرائت متنی از پیش نوشته شده میگفت:« نمیخواهم مردم مدام چشمشان به اخبار باشد تا ببینند فردا نرخ دلار بالا میرود یا پایین میآید. آیا واقعا فرق نمیکند چه کسی رئیسجمهور خواهد شد؟ بله واقعاً فرق میکند.»
رئیسجمهور مردمی ما حتماً اذعان دارد که مردم به وعدههای داده شده از سوی مسئولان با نگاه امیدوارانه مینگرند و باید در مسیر تحقق این وعدهها بدون هیچ توجیه و شانه خالی کردن از بار مسئولیت تصمیمها تا حد امکان تلاش کرد.
قطعاً رئیسجمهور محترم که سابقه طولانی در نمایندگی مجلس و تجربه وزارت دارد، به خوبی میداند که با وجود هماندیشیها و نشستهای ضروری سران قوا که میتواند بسیار مهم و گرهگشا و عامل رفع موانع و هماهنگی امور باشد، این دولت است که با بیشترین اختیارات، سکاندار مدیریت کشور و مسئول اصلی حل مشکلات مردم و کشور است.
با این توصیف است که مردم میپرسند؛ مثلاً حذف ارز نیمایی و تصمیمات منجر به گرانی ارز، گران شدن خودرو و برخی اقلام دیگر، جز با نظر دولت و محوریت برخی مدیران و مشاوران آن گرفته شده است؟! آیا بیتدبیری در تنظیم بازار و گرانی بیسابقه اقلامی مثل سیبزمینی و میوه، جز به دولت و وزارتخانه مربوطه بر میگردد؟! آیا کم کاری در تامین به موقع سوخت نیروگاهها و تحمیل قطع برق در زمستان به مردم، ارتباطی به دولت و وزارتخانههای این حوزه ندارد؟! مردم میپرسند، وزیر اقتصادی که امروز از نظر رئیسجمهور بیتقصیر است و نقشی در کنترل بازار ارز و مهار گرانی و تورم ندارد، چطور تا چند ماه قبل که مسئولیت نداشت، با توپ پر و نقادانه، عامل همه این عوامل آن هم در اندازههای کمتر از دوره مدیریت خود را دولت وقت میدانست؟
حتماً توجه به نقش مهم دولت و بازخواست از وزیران و مدیران درباره عملکردشان و تلاش برای استفاده از حداکثر امکانات و اختیارات موجود، به جای وارد شدن در مسیر پر چالش توجیه یا دفاع از اشخاص، راه مطمئنتری برای تحقق موفقیت دولت و کسب رضایت مردم و عمل به وعدههاست.
منبع: کیهان