تجربه‌های بی‌حاصل مذاکره‌ با آمریکا

مساله مهم این است که چرا مبتکران ایده مذاکره‌ با آمریکا علیرغم تجربه‌های بی‌حاصل آن در قبل و بعد انقلاب اسلامی همچنان اصرار بر این ایده دارند و خواستار تکرار مجدد آن هستند؟!
تصویر تجربه‌های بی‌حاصل مذاکره‌ با آمریکا

به گزارش سایت خبری پُرسون، حجت‌الاسلام داوود مهدوی‌زادگان، محقق حوزه فقه و علوم سیاسی و رییس سازمان سمت در یادداشتی به بررسی مشکل ایده مذاکره با آمریکا پرداخته است.

متن این یادداشت بدین شرح است:

"جمعه گذشته، ولی‌فقیه در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی با صراحتی بیشتر از گذشته ایده مذاکره‌ با آمریکا را که همواره از سوی جریان سیاسی خاصی بر سرنوشت ملت تحمیل شده است، به چالش کشیدند و بر عبث بودن آن تاکید مجددی فرمودند. ایشان در استدلال بر بیهوده بودن مذاکره با آمریکا به تجربه مذاکرات بی‌حاصل گذشته استناد کردند. آخرین تجربه بی‌حاصل، مذاکرات برجام در دهه نود است که به عقیده ایشان هیچ مشکلی را حل نکرد: « این‌جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل می‌شود؛ نخیر، از مذاکره‌ی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود. دلیل: تجربه» ( بیانات ولی‌فقیه: ١٩/ 1403/11)

اینکه ولی‌فقیه می‌فرماید « این‌جور به ما وانمود نکنند» اشاره به آن دارد که ایده مذاکره‌ با آمریکا هربار به یک شکلی طرح شده است تا همچنان این ایده به مثابه طرحی نو قلمداد شود. ذهنیت عمومی هم به مثل گذشته از این ایده بی‌حاصل تکراری استقبال نمی‌کند و خواهان ارائه ایده بدیل کارآمد است. به همین خاطر، مساله مهم این است که چرا مبتکران ایده مذاکره‌ با آمریکا علیرغم تجربه‌های بی‌حاصل آن در قبل و بعد انقلاب اسلامی همچنان اصرار بر این ایده دارند و خواستار تکرار مجدد آن هستند؟! چرا آنان از طرح ایده بدیل خودداری می‌کنند؟!

این پرسش مطالبه عمومی است. مردم از خود می‌پرسند چرا برخی از سیاسیون برای حل مساله چالش میان ایران و آمریکا فقط همین یک ایده را علیرغم تجربه‌های ناموفق روی میز ایران می‌گذارند؟ علت یا دلیل این امر چیست؟ در این گفتار به چهار پاسخ محتمل اشاره می‌شود.

١. تخیل سیاسی

اصلی‌ترین منبع معرفتی تولید ایده، تخیل است. قوه تخیل برای حل مسائل پیرامونی انسان و جامعه ضروری است و بدون آن هیچ مشکلی حل نخواهد شد. اهمیت این قوه بویژه در امر حکمرانی که هزاران مساله خرد و کلان دارد، دو صد چندان است. تخیل سیاسی با تولید ایده‌ها گشاینده انسداد سیاسی است. کنشگران سیاسی‌ای موفق و پیروزند که از قوه تخیل سیاسی بالایی برخوردار باشند. قوت تخیل سیاسی به این است که بدیل‌های دیگری را نیز ارائه کند تا امر حکمرانی متوقف نشود. بر این اساس، تکرار یک ایده سیاسی علیرغم نافرجامی‌های مکرر آن نشانه ضعف قوه تخیل سیاسی است.

٢. حافظه تاریخی

حافظه تاریخی در کمک به ابداع مفاهیم و ایده‌های سیاسی نقش زیادی دارد. حافظه تاریخی به نظریه‌پرداز و عامل سیاسی این امکان را می‌دهد که ایده‌های ابداعی را اصلاح و ترمیم ساخته یا بدیلی برای آنها ابداع کند. حال، اگر این حافظه تاریخی ترکیبی از حافظه بلندمدت و کوتاه‌مدت باشد، قدرت ابداعات سیاسی هم بیشتر خواهد بود. کتاب شهریار ماکیاولی نمونه از کاربست حافظه تاریخی است. خواننده این کتاب با مثال‌های تاریخی زیادی از دوره تجربه سیاسی نویسنده و تاریخ سیاسی روم باستان مواجه می‌شود. به همین دلیل، ابداعات مفهومی و ایده‌پردازی‌های ماکیاولی زیاد است. بنابر این، ضعف حافظه تاریخی کنش‌گر سیاسی موجب تکرار تجربه‌های ناموفق از سوی او می‌شود.

٣. جزم‌اندیشی متصلبانه

حوزه سیاست تا جایی که تهدیدی برای اصول و قوانین اساسی نباشد، میدان آزمون و خطا است. از آنجا که ابداعات بشری مصون از خطا نیستند به عرصه‌ای برای آزمون آنها نیاز است تا خطای ایده ابداعی با ابداع ایده‌های بدیل، چاره‌اندیشی شود. از این‌رو، میدان سیاست بهترین عرصه برای آزمون ایده‌های ابداعی است. ایده‌های سیاسی به چالش‌های عملی نیاز دارند تا سرمشقی برای کنش‌گری سیاسی تلقی شوند. لکن این امر با جزم‌اندیشی متصلبانه اتفاق نمی‌افتد. جزم‌اندیشی میدان سیاست را برای آزمون ایده‌های سیاسی مسدود می‌کند. در نتیجه میدان سیاست به عرصه‌ای برای تکرار عبث و بیهوده ایده سیاسی ناکارآمد تبدیل می‌شود.

4. غیرزدگی

غیرزدگی مانع بزرگی برای ارزیابی دقیق ایده‌های سیاسی است. زیرا در غیرزدگی منافع و مصالح ملی در نظر گرفته نمی‌شود. ایده سیاسی در حالت غیرزدگی در راستای سودمندی و رضایت‌مندی مردم ابداع نمی‌شود. باید ایده سیاسی تامین کننده بالاصاله عزت، مصلحت و منفعت ملی باشد. اصرار بر ایده سیاسی ناکارآمد حکایت از گرفتاری کنش‌گر سیاسی در دام غیرزدگی دارد.

جمع‌بندی

چرا ایده سیاسی مذاکره با آمریکا علیرغم تجربه بی‌شمار ناکارآمدی آن در قبل و بعد انقلاب اسلامی از سوی برخی از سیاسیون به عنوان تنها گزینه مطرح می‌شود و حاضر به ابداع یا طرح ایده‌های بدیل نیستند؟ دلایل معرفتی و روانشناختی و سیاسی متعددی برای این مساله وجود دارد.ضعف قوه تخیل سیاسی و حافظه تاریخی و جزم‌اندیشی متصلبانه و غیرزدگی از جمله عوامل تکرار ایده سیاسی ناموفق است. همه این عوامل موجب می‌شود که روی گزینه‌های بدیل، اندیشه نشود و بر تکرار عبث تجربه‌های نافرجام اصرار بورزند. بدیهی است که چنین کنش‌گری‌ هیچ تضمینی برای ایده ابداعی خود به ملت نمی‌دهد. از این افق و منظر، باید ایده سیاسی ناموفق را مستمراً تجربه کرد تا به نتیجه رسید حتی اگر با آن ایده تجربه شده هیچ مشکلی حل نشود. طبیعی است که چنین رویکردی به ایده‌های ناکارآمد، هوشمندانه و خردمندانه و شرافتمندانه نیست.

منبع: تسنیم

875110

سازمان آگهی های پرسون