به گزارش سایت خبری پُرسون، نصرالله تاجیک دیپلمات پیشین در یادداشتی نوشت: رویکردها، اهداف و الگوهای رفتاری ایران برای ترامپ و شخصیت، تمایلات و نحوه رفتار و گفتار او برای ایران ناشناخته نیست. تصمیم ترامپ به تغییر ترکیب حلقه نزدیکانش در حوزه سیاست خارجی از جمله پمپئو و بولتون نشانههایی از این مهم را بروز داده است که او سعی دارد در رویکرد پیش رو در سیاست خارجی تحول ایجاد کند. هرچند چهرههایی که او در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی امریکا برگزیده در رسته حامیان درجه یک سیاست فشار حداکثری تعریف میشوند اما آنچه مسلم است اینکه ملاحظه جدی ترامپ در انتصاب آنها گام برداشتن متناسب با خواست و تصمیماتی است که احتمالاً او خود بزودی در حوزه خارجی برخواهد داشت.
بنابراین در چینش تیم سیاست خارجی دولت جدید امریکا دو جریان روبه روی هم قرار میگیرند؛ یک جریان که از جمله آنها مارک روبیو، وزیر خارجه را هم دربرمیگیرد، سعی در برجسته کردن سناریوی امنیتیسازی ایران دارند. در همین راستا به نظر میرسد فشار بر سازوکارهای بینالمللی برای تحت فشار قرار دادن ایران در پروندههای اصلی از جمله پرونده هستهای قابل پیشبینی خواهد بود. جریان دیگر در کابینه در حال چینش دولت امریکا از جمله در وزارت دفاع، نگاه تعدیل یافتهتری در قبال ایران دارد و آزمون دیپلماسی پیش از سیاست فشار را دنبال میکند.
با همه اینها نمیتوان متغیر ویژگیهای شخصی و غیر قابل پیشبینی ترامپ در پیگیری اهداف سیاست خارجی خود بویژه در نسبت با ایران را نادیده گرفت. او تا اینجا اعلام کرده به دنبال جنگ با ایران نیست و بیشتر به دنبال دستیابی به توافقی غیر از برجام است که مقداری گستردهتر باشد. آنچه مسلم است ترامپ به دنبال این است که در مرکز توجهات قرار گیرد و نقش تعیین کننده خود را در حل مسائل به اثبات برساند. نمونه عینی این رفتار نیز در دیدار او با کیم جونگ اون مشهود است که فرم را بر محتوا مقدم شمرد و صرف دیدار با او را یک دستاورد تعریف کرد. علاوه بر این، او با تمرکز به دو موضوع مسائل داخلی امریکا و تطهیر وجهه خود از پروندههای قضایی به دنبال کاهش تنش و جنگهای هزینه بر برای امریکا است تا با تمرکز بر سیاست داخلی، شانس خود را برای دریافت جایزه صلح نوبل و مصونیت عرفی از مجازات در پس جایزه افزایش دهد.
در چنین فضایی هدف ایران باید این باشد که با تکیه به دیپلماسی، فشار تحریمی را کاهش دهد و فضا را برای نقش آفرینی بیشتر دیپلماسی باز نگه دارد و در عین حال برخی مسائل داخلی را نیز بهبود بخشد.
تجربه ایران و امریکا در دولت اول ترامپ نشان داد فشار حداکثری نتیجهای برای دولت ترامپ نخواهد داشت و ایران با عملکرد مثبت در عرصه نقش آفرینی بیشتر دیپلماسی توانست تأیید آژانس و نظر مثبت اروپا را در عرصه سیاسی جلب کند. برجستهسازی توانمندی دیپلماسی ایران و برخورداری از رویکرد حل مسأله در مواجهه با امریکا دو اقدامی است که میتواند جایگاه ایران را در دیدگاه دولتمردان دولت دوم ترامپ به عنوان یک بازیگر اثرگذار حذف نشدنی از نظام بینالملل ارتقا دهد و عملاً منجر به تشویق ترامپ به انتخاب گزینه مذاکره و توافق به جای فشار حداکثری شود.
منبع: ایران