پیامدهای تصرف حما سوریه

سوریه امروز کلاف سردرگم ژئوپلیتیکی شده که کشورهای پیرامون آن در این وضعیت هم منافعی دارند و هم نگرانی هایی. منافع اکثر آنها بر این است خط کمک به مقاومت شکسته شود.

تصویر پیامدهای تصرف حما سوریه

به گزارش سایت خبری پرسون، عبدالرضا فرجی راد، کارشناس ارشد سیاست خارجی نوشت: تصرف کامل حما باعث میشود دو شهر مهم حمص و لاذقیه در آستانه خطر جدی سقوط قرار بگیرند. حمص مسیر شورشیان را به دمشق هموار میکند و تصرف لاذقیه به عنوان مرکز علوی های دارای قدرت ۵۰ ساله سوریه، اوضاع را بهم میریزد بویژه آنکه با خشونتی که گروههای بنیادگرا در یکی دو روز اخیر به تدریج از خود نشان میدهند انتقام از علویان در لاذقیه را در دستور کار قرار میدهند. بعید است این نیروهای شورشی بتوانند خود را کنترل کنند هر چند که از سوی کشورهای حامی همچون ترکیه و امریکا سفارشات لازم به آنها شده باشد.

از مشکلات ارتش سوریه که بنظر میرسد بطور پی در پی مشغول عقب نشینی می باشد این است که هم به تجهیزات پیشرفته مجهز نیست، هم منافعی در جنگیدن برای خود نمی بیند و هم توان مقابله با نیروهایی را ندارد که با تفکر ایدئولوژیک میجنگند و جسارت چند برابری را نسبت به افراد ناامید یک ارتش کلاسیک دارا هستند. بنظر میرسد اشراف اطلاعاتی و ابزارهای نظامی پیشرفته گروه احرارالشام و دیگر گروههای وابسته بیشتر باشد طوری که بر اساس اخبار منتشره آنها می توانند توسط پهپادهای پیشرفته اوکراینی فرماندهان سوری را هدف قرار دهند و با خارج شدن فرمانده، گردان و یا تیپ از نظر مدیریت و سازماندهی دچار مشکل میشود و مسیر پیشرفت این گروهها را فراهم میکند.

هفته آینده برای دولت سوریه هفته مهمی است یا باید بتواند از نقطه نظر نظامی آنقدر نیرو و تجهیزات برای خط اول حمص فراهم کند که جنگ را تا مدتی در همان منطقه فرسایشی کند و یا از طریق گفتگو با واسطه با کشورهایی همچون امارات و عربستان و پذیرش ارائه امتیازات سیاسی به مخالفین، شاید بتواند حکومت را در دمشق موقتا نجات دهد.

هر چند کشورهای عرب فوق الذکر در بیانیه اخیر خود در نشست شورای همکاری خلیج فارس بر اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکید کرده اند که انجام انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد نتیجه ای جز جابجایی قدرت در دمشق نخواهد داشت.

تقویت مورد اول یعنی خط مقدم جبهه بیشتر به روسیه، جمهوری اسلامی و دولت عراق مربوط میشود. روسیه فعلا به همان داشته های کم خود در سوریه اکتفا کرده و تاکنون بجز تغییر فرمانده روسی در سوریه اقدام مهمی انجام نداده است. روسها به خاطر درگیری در جنگ اوکراین توان اعزام نیرو، هواپیما، پهباد و موشک را به سوریه ندارند به ویژه آن که در تلاشند قبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ زمین های مورد هدف خود در شرق اوکراین را تصرف کنند و همچنین علاوه بر شرق، خارکف را هم اضافی اشغال کنند که در معامله ای که انجام می گیرد این منطقه را با بخشی از استان کورسک که توسط اوکراین تصرف شده روی میز مذاکره گذاشته و تبادل کنند. این احتمال را نمیتوان رد کرد که دخالت اوکراین در جنگ که حتما با همکاری و هماهنگی ترکیه و امریکا همراه است با این هدف باشد که روسیه بخشی از نیرو و امکانات جنگی خود را به سوریه منتقل کند تا سرعت پیشروی انها در شرق کاهش یابد.

به جز روسیه، جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را می کند که جبهه سوریه در مقابل احرار الشام تقویت شود ولی اسراییل حداکثر موانع را چه از طریق مسیر لبنان چه از طریق عراق ایجاد کرده و با بمباران ها و نیز اخطار به هواپیماها جهت عدم لندینگ ممانعت ایجاد میکند.

نیروهای حشد عراقی که گفته میشود حدود ۳۰ هزار نفر آماده عبور از مرز و ورود به خاک سوریه هستند هنوز از سوی دولت عراق مجوز پیدا نکرده اند هر چند گفته میشود چند صد نفر از مرز عبور کرده اند. البته منطقه مرزی بوکمال و دیرالزور چندین بار از سوی هواپیماهای آمریکایی بمباران شده که ممکن است هدف ایجاد تاخیر در کمک رسانی باشد و حتی کردها با کمک هواپیماهای آمریکایی تعدادی از روستاهای منطقه بویژه در حسکه را به تصرف خود درآورده اند. بنظر میرسد جمهوری اسلامی در تلاش است تا با قانع کردن دولت السودانی در عراق این سی هزار نیروی حشد الشعبی وارد سوریه شوند و احتمالا در گفتگوهای امروز وزیر خارجه جمهوری اسلامی در بغداد مورد گفتگو قرار گیرد.

دولت عراق نگران کشیده شدن این جنگ به داخل عراق است ولی واقعیت این است که در صورت تسلط گروههای بنیادگرا در سوریه،گروههایی که بخشی از انها قبلا در عراق هم جنگیده اند و بر اساس اخبار منتشر شده غربی تعدادی از آنها اویغور و از چچن و آسیای مرکزی از تندروترین بنیادگراها و ضد شیعی هستند بعید است عراق دارای حکومت شیعی را رها کنند و سنیهای عراق از انها تحریک پذیری نداشته باشند. لذا دولت شیعی عراق در کنار یک دولت احتمالی تندروی زخم خورده در سوریه نمی تواند در امان باشد و لازم است حاکمیت در عراق قبل از وقوع حادثه با آنها در سوریه به مبارزه بپردازد.

نه تنها سوریه و عراق بلکه لبنان هم میتواند در آینده در خطر قرار گیرد. احرار الشام قبلا با نام جبهه النصره در جنگ قبلی دو شهر مرزی لبنان را به تصرف درآورد و حزب الله با تلاش فراوان و دادن تلفات قابل توجه آنها را آزاد کرد. اینها از سوریهای سنی متعصبی هستند که معتقدند لبنان بخشی از سوریه است و اسد نباید در پایان جنگ داخلی لبنان و خروج نیروهای سوری از آن کشور لبنان را به رسمیت می شناخت و در بیروت سفارتخانه ایجاد میکرد.

به طور کلی سوریه امروز کلاف سردرگم ژئوپلیتیکی شده که کشورهای پیرامون آن در این وضعیت هم منافعی دارند و هم نگرانی هایی. منافع اکثر آنها بر این است خط کمک به مقاومت شکسته شود و این وضع تداوم داشته باشد. از اسرائیل گرفته تا امریکا و روسیه و کشورهای عربی و ترکیه و شاید هم دولت عراق. اما نگرانی هایی هم دارند که در صورت پیروزی شورشیان بنیادگرا ناامنی را به سرزمینهای آنها تزریق کنند. یکی دو هفته آینده روند نظامی و سیاسی در سوریه احتمالا مشخص میشود.

منبع: جماران

826539

سازمان آگهی های پرسون