وفاق ملی بر سر منافع ملی

در اولویت منافع ملی هر کس با هر عقیده و قومیت و جنس و نژادی مشارکت دارد و حیات یک کشور به ترجیح همه‌جانبه منافع ملی است. اگر ما بتوانیم در همین معنا به وفاق ملی برسیم از اصلاح‌طلبان گرفته تا اصولگرایان، از مذهبی‌ها تا غیرمذهبی‌ها، از ملیون تا قوم‌گرایان، از افراطیون گرفته تا میانه‌روها کسی حق نخواهد داشت که در عمل کوچک‌ترین خللی متوجه  منافع کلی کشورکند.
تصویر وفاق ملی بر سر منافع ملی

به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی در یادداشتی نوشت: شعارمحوری آقای دکتر پزشکیان مبنی بر ایجاد وفاق ملی شاید در ظاهر یک موضوع کلی و تعارفی به نظر آید ولی چون نیک نظر کنیم اگر وی گامی مهم در این جهت بردارد و موفق شود تحولی بزرگ و چشمگیر متوجه کشور خواهد شد. اگر انواع فراق‌های کنونی به اتفاق نظر نزدیک شوند یا همدلی و هم‌داستانی نسبی ایجاد شود بدون اغراق ما به مرحله‌ای خواهیم رسید که از یک انقلاب تمام عیار هم بزرگ‌تر خواهد بود. البته روشن است که ایجاد وفاق ملی بیش از آنکه از دولت برآید نیازمند نگاه مثبت و جدی و واقع‌گرایی حاکمیت است. مسلما هیچ‌گاه وحدت نظر و عقیده در همه حوزه‌ها و از سوی همه جریان‌های فکری و سیاسی در هیچ کشوری امکان تحقق ندارد ولی ایجاد وفاق ملی در یک زیست عقلایی ممکن و حتی ضروری است و آقای پزشکیان درست می‌گوید که بیشتر شکست‌ها و ناکامی‌ها و عقب‌ماندگی‌های‌مان ناشی از منیت‌ها و خودمحوری‌ها و تفرقه‌ها و فراق‌هاست. اما در برابر هزاران مساله و مشکل و اختلاف چگونه می‌توان به وحدت نظر و عمل رسید و از انواع فکرها و عقیده‌ها و برداشت‌ها و ذهنیت‌ها عبور کرد؟ در چه جایی امکان و ضرورت ایجاد وفاق ملی وجود دارد و چگونه می‌توان به حداقل‌هایی از وحدت و انسجام داخلی رسید؟ به نظر می‌رسد حداقل در یک موضوع ظرفیت ایجاد وفاق ملی وجود دارد و ضرورت آن بیش از پیش احساس می‌شود و در باقی مسائل اگر اختلافات عمیق و گسترده هست، می‌توان آنها را مدیریت کرد و از آسیب و خسارت‌زایی‌شان جلوگیری به عمل آورد.

«منافع ملی» - منافع ملی درست همان چیزی است که هر کس در هر کشوری و با هر عقیده‌ای امکان اعراض از آن را ندارد مگر اینکه از صف ملت خارج شود و آشکارا اهداف دیگری را اعلام و تعقیب کند. حتی آنان که اهداف و آرمان‌های جهانی برای خود ترسیم می‌کنند هنگام تزاحم منافع ملی با ایده‌های جهانی راهی جز ترجیح منافع ملی کشور خود ندارند و اگر در این زمینه اشتباهی صورت گیرد خطر همه ‌چیز را تهدید خواهد کرد. هر فرد می‌تواند در هر موضوعی جهانی یا منطقه‌ای یا گروهی یا آرمانی بیندیشد و حتی عمل کند ولی اگر از طرف مردم مسوولیتی به کسی تفویض شود بی‌تردید اولویت بدون چون و چرای او باید منافع ملی باشد.

برای نمونه اگرچه محیط زیست همه کشورها بسان زنجیره‌ای به هم پیوسته هستند و در یکدیگر موثرند ولی حتی به این دلیل هم کسی نمی‌تواند محیط زیست کشور خود را در اولویت درجه دو قرار دهد و هنگام تعارض، جهانی بیندیشد.

در اولویت منافع ملی هر کس با هر عقیده و قومیت و جنس و نژادی مشارکت دارد و حیات یک کشور به ترجیح همه‌جانبه منافع ملی است.

اگر ما بتوانیم در همین معنا به وفاق ملی برسیم از اصلاح‌طلبان گرفته تا اصولگرایان، از مذهبی‌ها تا غیرمذهبی‌ها، از ملیون تا قوم‌گرایان، از افراطیون گرفته تا میانه‌روها کسی حق نخواهد داشت که در عمل کوچک‌ترین خللی متوجه منافع کلی کشورکند.

دولتی که منافع ملی را در اولویت نخست خود قرار بدهد و در این زمینه مکررا به اقناع افکار عمومی بپردازد و جایگاه منافع ملی را در هر موضوعی به مردم نشان دهد رفته رفته مخالفان وفاق ملی را از دایره تاثیرگذاری خارج خواهد کرد. با منافع ملی می‌توان به حداکثر وفاق ملی دست یافت و بیگانه‌پرستان را در انزوای کامل قرار داد.

با محوریت منافع ملی دلیلی برای مخالفت گروه‌های مختلف وجود نخواهد داشت و در عمل فضای سیاسی کشور به ‌شدت شفاف خواهد شد و این اولویت ضروری در همه حوزه‌ها تعریف روشن پیدا خواهد کرد. برای نمونه چنانچه در کشور ما و همسایگان سیل بیاید بدیهی خواهد بود که اولویت رسیدگی همه‌جانبه به سیل‌زدگان کشور خودمان است. اگر امنیت مردم ما در خطر بیفتد مسلما تامین آن در اولویت نخست همه سیاست‌ها خواهد بود و اساسا در شرایط عادی هم نباید کوچک‌ترین غفلتی نسبت به امنیت کشور صورت بگیرد و زمینه بروز خطر برای آن را مورد غفلت قرار داد.

منافع و امنیت ملی تعاریف کشدار ندارند و تشخیص و عمل به آن ساده است. تحریم‌ها همیشه آسیب‌رسان بوده‌اند و چندین سال است که به منافع ملی ما ضربه جدی وارد کرده‌اند. پس روشن است که باید همه مساعی خود را در رفع و خنثی کردن آن به‌ کار بندیم و هیچ توجیهی در عدم توجه به آن منطقی به نظر نمی‌رسد.اگر در آسیب‌رسانی تحریم‌ها تردیدی وجود دارد با محاسبات دقیق کارشناسانه می‌توان ابعاد خسارت‌بار تحریم‌ها را به دست آورد و پیرامون‌شان به تصمیم اجماعی رسید.چنانچه چنین محاسباتی مقبول نیفتد، می‌توان از اقتصاددانان کشور نظرسنجی کرد و اگر به نظر آنان هم بسنده نشود، می‌توان نظر عموم مردم را پرسید و بالاخره در چنین موضوع مهمی مشخص کرد که منافع ملی متضمن کدام مساله است؟

اما وفاق ملی فقط با حرف و شعار به وجود نمی‌آید و تشکیل یک کابینه فراجناحی فقط گام مهم و اولیه در این خصوص است.وفاق ملی هنگامی حاصل می‌شود که اگر اکثریت عقول کشور با گرایش‌های مختلف منافع ملی را در موضوعی ببینند دیگر هیچ کس از آن تخطی نکند و اگر کسی مخالف باشد در عمل امکان مانع‌تراشی نداشته باشد.

تا زمانی که عده‌ای بر اساس منافع باندی و جناحی و سلیقه‌ای مصالح عالیه کشور را در حاشیه قرار بدهند و با عناوین مقدس یا تفاسیر شخصی یا انواع آرمان‌ها از آزادی تا حاکمیت ایدئولوژیک منافع ملی را نادیده بگیرند، ما اندرخم اولین کوچه وفاق ملی گیر خواهیم کرد.

منبع: اعتماد

752216