آیا امیدی هست؟

مشارکت و عدم مشارکت مردم ما تابع تبلیغات خارجی و توطئه دشمنان و این‌جور عوامل نیست. فقط تابع کیفیت و اعتبار صندوقی است که جلوی آنها گذاشته می‌شود. ناامید نباید بود. هفته آینده روشن خواهد شد.
تصویر آیا امیدی هست؟

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در یادداشتی نوشت: معنای مشارکت پایین در سه انتخابات گذشته چه بود؟ افراد زیادی تاکید داشتند که انتخابات در ایران و به معنای گذشته پایان یافته است و مردم به کلی از این کنش سیاسی که تبدیل به مناسک شده بود، رویگردان شده‌اند و لذا باید دنبال ایده‌ها و روش‌های دیگری رفت. در نقطه مقابل کسان دیگری هم بودند که گمان می‌کردند پایان یافتن انتخابات به منزله پایان هرگونه اصلاحات احتمالی است و باید به هر نحو ممکن این روزنه را گشود و حفظ کرد، در غیر این صورت وارد ورطه سیاسی خطرناکی خواهیم شد.

من عقیده متفاوتی داشتم؛ چند بار هم بر این عقیده خود تاکید کردم. به نظرم عدم شرکت مردم نه تنها به معنای پایان انتخابات نبود بلکه دقیقا مترادف با معناداری و تعمیق انتخابات بود. عدم شرکت نه از روی قهر با این شیوه بلکه به علت شکلی شدن انتخابات و خالی از محتوا شدن آن بود. پس مردمی که چنین برداشتی را داشته باشند دو رفتار مکمل را انجام می‌دهند؛ اول در مناسک بی‌محتوا شرکت نمی‌کنند. دوم و به ‌طور ضمنی خواهان با محتوا شدن آن می‌شوند تا دوباره دست به اقدام بزنند. بنابراین اگر برای گشوده نگه‌ داشتن این روزنه در «مناسک انتخاباتی» شرکت کنیم در واقع به جای گشودن، آن روزنه را کورتر کرده‌ایم، چون به جای محتوا به شکل اصالت و اعتبار داده‌ایم. بهترین نمونه در جهت تایید این ادعا انتخابات ۱۳۹۲ بود. انتخاباتی که بلافاصله پس از انتخابات ۸۸ برگزار شد. انتخاباتی که با آن حجم از اعتراضات همراه شد و اغلب گمان می‌‌کردند که ۸۸ دوره شیوه‌های انتخاباتی را پایان داد، ولی هنگامی که به سال ۹۲ رسیدیم به سادگی آشکار شد که این برداشت درست نیست. اتفاقا مردم همچنان این شیوه سیاسی را موثرتر و کم‌هزینه‌تر می‌دانند به شرطی که راه برای تحقق اهداف‌شان گشوده شود.

اکنون با سال ۹۲ یک تفاوت مهم دارد. سال ۹۲ پس از پشت سر گذاشتن اعتراضات بود ولی حالا سه انتخابات کاملا بی‌رمق را پشت سر گذاشته‌ایم و این روشی پذیرفته و تجربه شده به نظر می‌رسد. پس آیا همچنان برگشت به صندوق محتمل است؟ به نظرم بازگشت به صندوق اصطلاح نادرستی است. باید گفت آیا صندوق بر می‌گردد که مردم به پای آن بروند؟ این دو تعبیر کاملا متفاوت است. آنچه در این سه دوره شاهدش بودم شبیهی از صندوق مورد نظر مردم بود. برداشت من این است که مردم ما اکنون انتظار می‌کشند که دوباره صندوق را زیارت کنند و با آن دیدار تازه کنند. این حس من از فضای عمومی است. معتقدم که سطح امیدواری مردم برای دیدار صندوق واقعی به بیش از ۵۰ و حتی ۵۵درصد رسیده است. باید نظرسنجی‌های معتبر انجام و نتایجش اعلام شود تا درک دقیقی پیدا کنیم، ولی این تازه آغاز راه است. به لحاظ تجربی و تحلیلی پیش‌بینی می‌کنم که این ظرفیت تا ۶۰ و ۶۵درصد هم می‌تواند بالا برود. همچنان‌که می‌تواند به زیر ۴۰درصد هم برگردد. مشارکت انتخاباتی سال ۹۲ به ۷۳درصد رسید، چون مردم حس کردند که فضایی برای انتخاب دارند و به همین دلیل سال ۸۸ را به کلی کنار گذاشتند یا نادیده گرفتند.

برخی گمان می‌کنند که اتفاق سال ۹۲ ناشی از خواست و اراده رسمی نبود بلکه یک خطای محاسباتی بود که پس از رد صلاحیت آقای هاشمی رخ داد و دیگر چنین خطایی رخ نخواهد داد. با بخش اول این گزاره موافقم، ولی درباره بخش دوم اتفاقا امیدوارم که خطا نکنند بلکه آگاهانه چنین راهی را بگشایند و به تبعات آن نیز ملتزم باشند، چون این بزرگ‌ترین سرمایه و مولفه برای تامین امنیت ملی و خیر و رفاه جامعه ایران است.

به نظرم و براساس شواهد و قرائن موجود مردم ما آمادگی دارند که یک بار دیگر پای صندوق بیایند. صندوقی که حدی از انتخاب معنادار را برای آنان فراهم کند. تجربه منفی سه سال گذشته را پیش رو دارند و آماده نشان دادن اراده خود هستند. توجه کنیم که مشارکت ۷۰درصدی دو برای ۳۵درصدی نیست، بلکه چندین ‌برابر آن اهمیت دارد، چون حدود ۲۰ تا ۲۵درصد از مشارکت‌ها وجه مناسکی داشته و اهمیت تعیین‌کننده در فضای سیاسی ندارند. گرچه تحلیل اولیه‌ای که نوشتم معطوف به اراده رسمی در برگزاری انتخابات مناسکی بود ولی همان‌طور که در آن یادداشت هم اشاره کردم مطلوب‌ترین انتخابات که جهش رو به جلویی خواهد بود و راه نرفته گذشته را تا حدی جبران خواهد کرد، مشارکت گسترده تا ۷۰درصد است و این توپ در زمین حکومت است. مشارکت و عدم مشارکت مردم ما تابع تبلیغات خارجی و توطئه دشمنان و این‌جور عوامل نیست. فقط تابع کیفیت و اعتبار صندوقی است که جلوی آنها گذاشته می‌شود. ناامید نباید بود. هفته آینده روشن خواهد شد.

منبع: اعتماد

680236

سازمان آگهی های پرسون