به گزارش سایت خبری پرسون، کشش جنسی به شریک زندگی، پدیده ای بسیار پیچیده است. در حالی که، برای برخی، یک ارتباط صمیمی و جنسی شاید منحصراً در ظاهر فیزیکی ریشه داشته باشد، برای برخی دیگر، هوش و شخصیت در بیدار کردن میل نقش محوری دارد.
اما چه اتفاقی می افتد که زمانی در زندگی زناشویی می بینید آن علاقه و کشش اولیه از بین رفته است، و ظاهراً اثری از آن شور و شوق اولیه وجود ندارد. شما نه تنها مجذوب رابطه با همسرتان نمی شوید بلکه هیچ علاقه ای هم به برقراری رابطه ندارید.
ما در اینجا دلایل احتمالی اینکه چرا شما از نظر جنسی جذب شریک زندگی خود نمی شوید، را بررسی می کنیم و با ذکر مواردی که در اکثر زندگی های زناشویی مشابه اند، راهکارهایی پیشنهاد می دهیم.
برای حل این مشکل بیش از هرچیز مهم است که شما واقعا این را مسأله ای بدانید که پیش آمده و باید برایش دنبال راهکاری باشید. منظور این است که نسبت به این موضوع بی تفاوت نباشید و این را یک مشکل بدانید. سپس در راستای همین آگاهی بکوشید دلایل این عدم علاقه را بکاوید.
پرداختن به تغییرات احتمالی در پویایی رابطه زناشویی ضروری است.
وقتی این مساله هیچ ربطی به طرف مقابل ندارد و همه چیز متوجه شماست
این امکان وجود دارد که فقدان کشش جنسی به شریک زندگی شما اصلا ربطی به او نداشته باشد. میل جنسی پویا است و عوامل خارجی بسیار بر آن تأثیر می گذارند. به عنوان مثال، ثابت شده است که استرس مزمن به دلیل کورتیزول و آدرنالین اضافی، زندگی جنسی را از بین می برد.
بسیاری از تغییرات هورمونی که در اثر شرایط خاص پزشکی یا احساسی یا مصرف برخی داروها ایجاد می شوند، نیز می توانند اثرات جانبی بر میل جنسی داشته باشد و به طور مستقیم آن را دچار اختلال کنند.
بنابراین، قبل از گفتن "من از نظر جنسی کششی به همسرم ندارم"، این احتمال را در نظر بگیرید که در مرحله ای هستید که در آن مرحله رابطه جنسی منبع رفاه و علاقه به زندگی شما نیست . در این مورد، کمک گرفتن از یک متخصص و مراجعه به پزشک بسیار کمک کننده است.
وقتی مساله مشخصاً به زن و شوهر مربوط می شود
در عین حال، سناریوهای مختلفی وجود دارد که در آن شما به شریک زندگی خود احساسی بسیار کم یا عدم تمایل جنسی دارید. چگونگی حل و فصل هر موقعیتی به ماهیت خاص مسائل و تمایل هر دو طرف برای رسیدگی به آنها بستگی دارد.
در ادامه ما سه موقعیت را بررسی می کنیم که هر کدام زمینه خاصی دارند و راهبردهای ممکن برای رویارویی با آنها را ارائه می دهیم. از شما دعوت میکنیم به این موقعیت ها توجه کنید، زیرا ممکن است برخی از آنها شبیه وضعیت شما باشند.
1- اول ِ آشنایی از نظر جنسی مجذوب همسرتان شدید، اما با گذر زمان این کشش به صفر رسید
زوجی را در نظر بگیرید که اول رابطه غرق یک ارتباط پرشور و احساسی بودند و از آن لذت می بردند. اما با گذشت زمان، یکی از طرفین متوجه می شود که از شدت میل او به همسرش کاسته شده است. شب های پرشور روز به روز پراکنده تر شدند و جرقه ای که به راحتی او را مشتعل می کرد اکنون به سختی روشن می شود.
همسرش همواره ابراز نیاز می کند، اما او به بهانههای مختلف متوسل میشود: «روز بدی در محل کارم داشتم. من خیلی خسته هستم» یا «سردرد دارم».
گرچه از این بهانه ها احساس گناه می کرد اما بی رغبتی اش به برقراری رابطه، طوری بود که از برقراری رابطه امتناع می کرد.
در چنین شرایطی راه حل چیست؟
اگر مانند قبل از نظر جنسی جذب شریک خود نمی شوید، مهم است که دلیل این تغییر را بررسی کنید. آیا به دلیل بی احتیاطی در حفظ ظاهر و رعایت بهداشت است؟ آیا به شخص دیگری خارج از رابطه علاقه دارید و توجه شما به او متمرکز شده است؟ آیا عدم جذب با از دست دادن عشق همزمان است؟ ضروری است که به خودتان پاسخ های صادقانه بدهید.
سپس نوبت به مکالمات دشوار (اما ضروری) می رسد. باب یک گفتگوی صمیمانه را با شریک زندگی خود در مورد آنچه که احساس می کنید و آنچه شما را نگران می کند، باز کنید.
در حین گفت و گو و طرح مساله راهحلهای احتمالی میتوانند بسیار راه گشا باشند. موارد بسیاری بوده است که در همین اثنا دوباره آن جاذبه اولیه ایجاد شده است.
2- شما شریک زندگی خود را دوست دارید اما جاذبه فیزیکی احساس نمی کنید
زوجی را در نظر بگیرید که چندی است عاشق هم هستند. آنها سلیقه ها، علایق و ارزش ها ی مشترکی دارند و بنابراین یک ارتباط عاطفی محکم ایجاد کرده اند. اما، علیرغم علاقهای که در این زمینهها به هم دارند، یکی از طرفین متوجه می شود که از نظر جنسی کششی به دیگری ندارد.
جالب است که از هر نظر دیگری سوای جنسی و فیزیکی عشق و علاقه عمیقی بین آنها برقرار است و این وضعیت سبب اندوه و ناراحتی شدیدی می شود و افکاری مانند "من می خواهم با شریکم باشم، اما جذب او نمی شوم" یا "من خیلی دوستش دارم، اما از نظر جنسی به او هیچ کششی ندارم" مکرر در ذهن طنین انداز می شوند.
چه باید کرد؟
اولین چیزی که باید بدانید این است که جذابیت و کشش جنسی می تواند در طول زمان ایجاد شود، در روابطی که دو طرف بیشتر جذب رفتار، طرز فکر و منش یکدیگر می شوند، کشش جنسی به تدریج پا می گیرد.
اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در برخی موارد، علیرغم تلاش و ارتباط عاطفی، ممکن است میل جنسی خود را نشان ندهد.
واضح است که میل جنسی در یک رابطه زناشویی اهمیت به سزایی دارد. اگر با گذر زمان به رغم اینکه بین شما صمیمت بالایی وجود دارد، هیچ رغبتی به برقراری میل جنسی وجود نداشت، حتما در این مورد با صداقت با هم صحبت کنید.
در این شرایط مهم است که خجالت نکشید، احساس گناه نکنید، و شفاف و راحت درباره آن صحبت کنید.
3- تفاوت در ترجیحات جنسی باعث کاهش جذابیت نسبت به شریک زندگی شما می شود
موقعیت سوم: اکنون زوجی را در نظر بگیرید که حدود ده سالی است که با هم هستند. آنها زندگی مشترک خوبی دارند و نیز از نظر عاطفی هماهنگ هستند.
بعد از ده سال یکی از طرفین از روال معمول رابطه خسته می شود و نیاز دارد که ابعاد جدیدی از صمیمیت را امتحان کند. در همین حال، همسرش با همان روالهای سادهتر و متعارفتر احساس راحتی میکند.
در اینجا شرایط دستخوش تغییر می شود. از یک طرف، او به رابطه و برنامه های آینده اش با همسرش متعهد است. از سوی دیگر، وقتی فکر می کند باید تمایلات خود را سرکوب کند و به برخی چیزها متعهد بماند احساس بسیار بدی پیدا می کند. شکاف بین ترجیحات جنسی آنها به طور فزاینده ای خود را نشان می دهد.
چه باید کرد؟
نادیده گرفتن مشکلی را حل نمی کند. در این مورد، جسور و شفاف بودن برای حفظ رابطه و رسیدگی به موضوع ضروری است. جستجوی راه حل های مشترک گام دوم است.
مهم است که به شریک خود بگویید که در رختخواب چه چیزی را دوست دارید (و از او در مورد ترجیحاتش بپرسید)، تا هر دوی شما در طول برخوردهای صمیمی یکدیگر را خشنود کنید.
میتوانید گزینههایی را که هر دوی شما را راضی میکند، بررسی کنید، بر سر توافقهای خاص گفت و گو کنید.
اکنون، به هوش باشید که این عدم رضایت جنسی به تدریج ممکن است جنبه های دیگر زندگی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. بدون شک، بهتر است در چنین شرایطی پویایی عاطفی و ارتباطی بین دو نفر به طور کامل بررسی شود. شاید مجبور شوید تصمیمات دردناکی بگیرید.
زوج درمانی ابزاری کلیدی؛ این راه حل را دست کم نگیرید
ممکن است به دلیل رکود جنسی، صمیمیت در یک رابطه دو نفره دستخوش تغییرمنفی شود، و طرفین از هم دوری کنند. در این شرایط تا دیر نشده ، اگر علاقه دارید که زندگی زناشویی تان را سر پا نگه دارید، با یک روانشناس مشورت کنید.
زوج درمانی فضایی است که می تواند تفاوت چشمگیری ایجاد کند، زیرا دیدگاهی بی طرفانه، استراتژی های عملی و ابزارهایی ارائه می دهد که به شما در درک و رسیدگی به ریشه های مشکل کمک می کند.
علاوه بر این، میانجیگری شخص ثالث میتواند برای یادگیری برقراری ارتباط صادقانهتر، همدلانهتر و مؤثرتر برای شما مفید باشد.
منبع: سواد زندگی