به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله آملی در یادداشتی نوشت: پس از حمله تروریستی به سردار حاج قاسم سلیمانی و مهندس ابو مهدی به دستور رئیس جمهوری سابق آمریکا که منجر به شهادت فرمانده غیور سپاه قدس و معاون مجاهد او شد، گویا عوامل آمریکا و رژیم صهیونیستی آنچه را که قبلاً حتی از تصور آن بیمناک میشدند به نوعی در دسترس یافته و با جسارت بیشتری به حمله به سرداران محور مقاومت روی آورده و به این گمان افتادهاند که چون طعم پاسخ مناسب و در خور و در اندازه جنایتی که مرتکب شدهاند را حداقل به قدر کفایت نچشیدند، پس میتوانند به این رویه حتی در سایه سکوت و عدم اعلام رسمی و بزن درویی ادامه دهند.
در سال گذشته شاهد ترور وحشیانه جمعی از سرداران عزیزمان در سوریه و لبنان بودهایم و در طلیعه سال جدید نیز چند تن از سرداران سپاه را غلتیده در خون سرخ خویش دیدهایم و لذا شایسته است که اگر چنین خیال خامی در سر جنایتکاران صهیونیست در حال پرورش و نضج است از سرشان بیرون رود قدر مسلم نمیتوان نشست و تماشا کرد، اما در این میان نباید از چند نکته مهم غفلت داشت.
نخست آنکه در حال حاضر رژیم صهیونیستی با وجود 6 ماه حمله مستقیم به غزه و کشتار هزاران زن و کودک هنوز تقریباً به هیچ موفقیتی دست نیافته اما وجهه خود را به میزان چشمگیری نزد جهانیان و حتی دولتهای جهان از دست داده است. لذا هرگونه پاسخ به این رژیم با توجه به ارتش رسانهای در اختیار آمریکا و این رژیم سفاک نباید به بهانهای برای خروج او از این بحران مشروعیت و تطهیر وجهه او بینجامد.
نکته مهم دیگر آن است که اسرائیل ماههاست میخواهد جبهه جدیدی را در جنگی بگشاید که در آن توفیقی نداشته است و لذا نباید در زمین بازی طراحی شده توسط او و حامیانش بازی کرد اما این سخن به هیچ وجه به معنای سکوت و تماشای اقدامات گستاخانه او نیست.
این سخن درستی است که هرگونه واکنشی نباید به معنای جنگ جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی تعبیر شود که در این صورت مفری برای او خواهد بود برای خروج از بحران غزه؛ اما صبر و تامل در انجام واکنشهای حساب شده و اقدامات بازدارنده و پاسخ درخور به دلیل تأثیرات اقتصادی در داخل کشور و واهمه از به هم ریختن مثلاً بازار ارز و سکه و طلا و ... هم از یک محاسبه نادرست ناشی میشود و این هم خود نوعی بازی در زمین دشمن است.
بخش مهم و شاید بتوان گفت بخش عمدهای از نوسانات اقتصادی در کشور، ناشی از سوءمدیریت دولت و عدم تدبیر در اداره اقتصاد و کشور است که اگر این را درمان کنیم از مصونیت به مراتب بیشتری برخوردار خواهیم شد.
بارها در همین یادداشتها اشاره شد که حتی اگر تحریم از بین برود، روابط سیاسی اصلاح شود و حتی اگر درگیر مسائل لبنان و یمن و سوریه هم نباشیم، با این دست فرمان قادر به حل مشکل تورم، سقوط ارزش پول ملی و حل مشکلات اقتصادی نخواهیم بود.
بارها عرض شد که با وجود عدم تضادهای وحشتناک در اقتصاد، از جمله ارز رانتی و چندنرخی کسری بودجه، عدم اصلاح نظام بانکی و سیستم مالیاتی و با وجود کسری بودجه دولت و بیماری مزمن اقتصادی و استمرار روند معیوب نظام یارانهای به ویژه در حوزه انرژی آسیبپذیری کشور درمان نخواهد شد و همین غفلت و بیعملی در انجام اصلاحات ساختاری اقتصادی، هم به حوزه میدان و هم به حوزه دیپلماسی ما ضربه خواهد زد که تا به حال هم زده است و اگر بخواهیم با گرفتن آدرس غلط، نوسانهای اقتصادی و به هم ریختگی بازارها را معلول حضور قدرتمندانه در جبهه مقاومت بدانیم و در نتیجه از اقدامات بازدارنده هوشمندانه و هدفمند اجتناب کنیم، به اهداف دشمن کمک کردهایم بیآنکه به اقتصاد و بهبود فضای کسب و کار و کاهش تورم و در نهایت به مردم و جامعه کمکی شده باشد.
کوته سخن آنکه ضمن پرهیز از هرگونه حرکت شتابزده و احساسی و با رعایت تمامی جوانب و با در نظر داشت نهایت عقل و تدبیر و هوشمندی، بیتردید باید پاسخ مناسب و در خور و شایسته و پشیمانکننده به این جنایات داد چرا که گرچه آرزوی همه این سرداران شهادت بوده اما هرگز نباید از خونشان گذشت. کم سرمایههایی نبودند.
منبع: اطلاعات
نظرات شما ( 1 نظر )