به گزارش سایت خبری پرسون، متن پیش رو نگاهی گذرا به حضور زنان فیلمساز در سینمای بعد از انقلاب است که در ادامه میتوانید بخوانید:
در فهرست فیلمهای بخش اصلی رقابتی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر که شامل ۲۲ فیلم داستانی بلند است، فیلم سینمایی «دست ناپیدا» ساخته انسیه شاهحسینی بهچشم میخورد که بهنوعی نماینده زنان فیلمساز در بخش سودای سیمرغ امسال محسوب میشود. به خلاف حضور تک فیلم او در این دوره، کارگردانان زن در تاریخ جشنواره فیلم فجر حضور درخشان و تاریخسازی داشتهاند که از جوایز اصلی شامل بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، تا تقدیرهای ویژه جشنواره مثل بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه ویژه هیاتداوران را دریافت کردهاند. تنها با نگاهی به ادوار این جشنواره، میتوان مطمئن شد که فیلمسازان زن در سینمای ایران جایگاه ویژهای دارند و در هر عرصهای، رد پای آنها دیده میشود تا هیچکجای این سینما، کاملا مردانه نباشد؛ از فیلمهای مهم تاریخ سینما تا پرفروشها و حتی فیلمهای سخت و پیچیده جنگی و بیگپروداکشن. گویی اگر حضور زنان فیلمساز را بخشی از یک رقابت نانوشته با مردان فیلمساز بدانیم، آنها در هیچ بخش این رقابت، پا پس نکشیدهاند. این حضور چشمگیر البته با حضور تزئینی زنان در سینمای قبل از انقلاب اسلامی اصلا قابل قیاس نیست.
پیش از انقلاب؛ تزیین سینما با زنان
در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، زنان در سینما جایگاهی عموما حاشیهای داشتند و به ندرت میتوان پیش از انقلاب فیلمساز زنی را در سینمای ایران یافت. همان دو سه نفری نظیر زندهیاد شهلا ریاحی هم که فیلم ساختند، آثار پرشماری در کارنامه کارگردانی خود ثبت نکردند. نگاه به زنان در سینمای پیش از انقلاب اسلامی بهنوعی تزئینی بود و این امر را از نقشهای سپردهشده به آنان در فیلمهای سینمایی هم میتوان دریافت. بسیاری از ستارههای زن سینما در آن دوران، نقشهایی بیشتر اغواگرانه و حتی عروسکگونه داشتند تا هنرمندانه. به عبارت دیگر بیش از آنکه هنر و خلاقیت بازیگر زن مورد استفاده فیلمساز قرار گیرد، جنسیت و ظاهر او بود که مدنظر فیلمساز و کلیت صنعت سینما قرار داشت. اهمیت بسیاری از بازیگران زن نیز در توانایی رقص آنها بود! در این میان نه نقشهای چالشبرانگیز و خاصی برای بازیگران زن نوشته میشد و نه اغلب هنرپیشههای آن دوران که در اثر مسائل دیگری وارد سینما شده بودند، توانایی ایفای آن را داشتند. از همین رو است که میتوان گفت پیش از انقلاب اسلامی اغلب مشاغل کلیدی و مهم سینما در اختیار مردان بود و زنان همانقدر که حضور داشتند، بیشتر بهعنوان بازیگر و با همان وضعیت تزئینی که ذکر آن آمد، دیده میشدند. نکته بسیار پراهمیت آنکه حالا بعد از گذشت بیش از چهار دهه از آن دوران، تبلیغات برخی رسانههای فارسیزبان طرفدار پهلوی، کاملا متفاوت از واقعیت آن ایام است. در مقابل آنچه از سینمای پیش از انقلاب اسلامی خواندید، سینمای پس از انقلاب اسلامی در همان سالهای نخست، از حضور فیلمسازان زن، نقشهای چالشبرانگیز و مهم برای زنان و البته درخشش هنرمندانه بازیگران زن در آنها بهرهمند شد؛ سینمایی که عوامل جذابیت ظاهری دوران قبل را کنار گذاشته بود، فضای تازهای را برای هنرنمایی زنان سینماگر فراهم کرد و در همین فضا ناگهان زنان هنرمند درخشیدند. پوران درخشنده، مرضیه برومند، تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد و فریال بهزاد پنج کارگردان زنی به شمار میروند که در همان سالهای اول پس از انقلاب پشت دوربین فیلمهای بلند سینمایی قرار گرفتند و تاریخ سینمای ایران را از نو نوشتند. این زنان فیلمساز و البته جانشینان خلف آنان طی دهههای بعد، قلههایی را فتح کردند که برای سینماگران زن پیش از انقلاب اساسا تعریف نشده بود. امروزه نگاهی اجمالی به وضعیت زنان در سینمای ایران، حقایق روشنی را پیش چشم هر ناظر منصفی قرار میدهد. از خاستگاهها و نحلههای مختلف اجتماعی و فکری فیلمسازهای زنی برآمدهاند که در ژانرهای مختلف فعالیت میکنند و اتفاقا بسیاری از آنان موفق هستند؛ چهرههایی شاخص و بااستعداد که به سینمای مختص خود دست یافتهاند. ازجمله این آثار میتوان به نرگس آبیار و آیدا پناهنده اشاره کرد که صاحبسبک هستند و دنیای سینمایی آنان دنبالکنندگان پرشماری در میان سینمادوستان دارد.
نقشآفرینی در تاریخ سینما
برخی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران ساخته فیلمسازان زن است که از جمله آنها میتوان به «روسری آبی» ساخته رخشان بنیاعتماد اشاره کرد. این فیلم که به مساله عشق در میانسالی میپردازد، در آن دوران به اثری تبدیل شد که بحثهای فراوانی را در جامعه بهوجود آورد و البته بسیار پرفروش هم شد. فاطمه معتمدآریا هنرپیشه نقش اصلی «روسری آبی» یک فیلم مهم و درخشان دیگر نیز با رخشان بنیاعتماد دارد. این اثر با عنوان «گیلانه» که در نیمه دهه ۸۰ ساخته شد، درامی اجتماعی با مضامین دفاع مقدسی است که بهعنوان یکی از محصولات شاخص سینمای جنگ و مرتبط با جنگ شناخته میشود. حداقل یکی دو اثر از پوران درخشنده نیز جایگاهی والا در تاریخ سینمای اجتماعی ایران دارد؛ یکی «بچههای ابدی» درباره کودکان دارای عقبماندگی ذهنی و دیگری «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» با مضمون تعرض جنسی. درخشنده که با دغدغههای انسانی و شریف خود شناخته میشود، «پرنده کوچک خوشبختی» را با نگاهی به آسیبشناسی تعلیم و تربیت در ایران ساخت. طی دهه ۹۰ نیز حداقل دو فیلم از نرگس آبیار فیلمساز شاخص این دهه که با موضوعات ملی و استراتژیک ساخته شد، در یادها ماند و جریان ساخت: «شیار ۱۴۳» درباره مادران شهدا و «شبی که ماه کامل شد» درباره مقابله ایران با گروههای تروریستی.
فاتحان گیشه
اگرچه اغلب فیلمهای یادشده در بند قبل در نمایش عمومی مورد توجه قرار گرفتند و حتی بعضی پرفروش هم شدند، اما جالب است بدانیم که بهطور کل، فیلمسازان زن در فهرست فیلمهای پرفروش تاریخ سینمای ایران و دهههای مختلف آن سهم مناسبی دارند. در جریان سینمای کمدی که حالا بر سینمای ایران سلطنت میکند، عناوین متعددی به کارگردانی زنان ساخته شده که در گیشه، توفیق چشمگیری یافتهاند. «آتشبس» ساخته تهمینه میلانی سال ۸۵ با جذب حدود دو میلیون تماشاچی که در دهه ۸۰ رقمی قابل توجه محسوب میشد، پرفروشترین فیلم سال و یکی از پرفروشترین فیلمهای این دهه شد. میلانی نویسندگی فیلمنامه این اثر را نیز برعهده داشت. مشابه این اتفاق دو سال بعد برای «دایره زنگی» پریسا بختآور رخ داد که همچنان بهعنوان اثری دارای استانداردهای کیفی یک فیلم کمدی به یاد میآید. فیلمهای پرفروش و گیشهای غیرکمدی هم البته به کارگردانی فیلمسازان زن ساخته شده است که روسری آبی، نمونهای از آن است. بالاتر از آن میتوان «دو زن» اثر تهمینه میلانی را ذکر کرد که با بیش از ۳ میلیون نفر تماشاچی، دومین فیلم پرفروش سال ۷۸ لقب گرفت و درمجموع یکی از موفقترین فیلمهای نیمهدوم دهه ۷۰ هم بود. حتی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» نیز به نسبت تعداد سینماروهای ایرانی در اوایل دهه ۹۰، با جذب نزدیک به ۹۰۰ هزار تماشاگر، چنین شرایطی یافت. در سینمای عروسکی نیز که پس از سالهای نخست انقلاب اسلامی با ورود کاراکترهای عروسکی به سینما ایجاد شد، مرضیه برومند فیلمساز شاخص ایرانی دو بار موفق به فتح گیشه شده است؛ یکبار در دهه ۶۰ و یکبار در دهه ۹۰، با دو فیلم «شهر موشها». بیتردید او را میتوان یکی از دو چهره مهم سینمای عروسکی طی این چهار دهه دانست که هم با عروسکها، خاطرات بسیاری برای ما ساخته و هم در گیشه توفیق یافته است.
اجرای فیلمهای سخت
به خلاف برخی تصورات که توان اجرای زنان را برای هدایت صحنههای عظیم، پرهنرور و مملو از زد و خورد، ناکافی میداند، کارگردانان زن ایرانی در موارد متعددی فیلمهای اکشن و جنگی را با پروداکشن بزرگ ساختهاند که محصولات درخشانی از آب درآمده. پرچمدار این آثار و این زنان فیلمساز را میتوان نرگس آبیار دانست که با شبی که ماه کامل شد، قدرت کارگردانی خود را نشان داد. فیلم «دسته دختران» نیز که همین امسال روی پرده سینماها رفت، با وجود انتقادهایی که به آن شد، اثری است که میتواند اثباتی بر توان اجرای صحنههای عظیم جنگی، توسط یک فیلمساز زن باشد؛ آن هم با فیلم دومش. منیر قیدی البته پیش از آن فیلم دفاع مقدسی موفقتر «ویلاییها» را نیز کارگردانی کرده بود که صحنههای جنگی کمتری داشت. با این حال هرگونه صحبت از حضور زنان کارگردان در سینمای دفاع مقدس، بدون ذکر نام یکنفر ناقص است؛ انسیه شاهحسینی.او که تنها کارگردان زن این دوره از جشنواره فیلم فجر است، با فیلم «دست ناپیدا» در این دوره از جشنواره حضور یافته است. بعد از تماشای این فیلم خیلی دوست دارم از او بپرسم کجای دنیای فیلمسازی قرار گرفته است که پس از سالها تجربه کار و هنرورزی در سینما هنوز نتوانسته به جایگاه قابلقبولی دست پیدا کند. فیلم اگرچه با دغدغههای شریف ساخته شده است، اما نتیجه تلاشها برای ساخت آن، به اثری غیرقابل دفاع انجامیده است.
منبع: ایسنا