به گزارش سایت خبری پرسون، مسعود پزشکیان سال 86 بعد از دوسال خانهنشینی از زمان اتمام مسئولیتش در کابینه نهم، کاندیدای انتخابات مجلس هشتم شد تا از کسوت وزارت به کسوت وکالت دربیاید. وی در چهار دوره گذشته از شهر تبریز بخت خود را برای نمایندگی مجلس آزموده است و در دوره دهم توانست نائب رئیس مجلس باشد.
وزیر بهداشت دولت دوم اصلاحات اگرچه بهعنوان یک چهره اصلاحطلب شناخته میشود اما هیچگاه وابستگی حزبی و تشکیلاتی با اصلاحطلبان نداشته است؛ حتی تعریفی که از اصلاحات دارد بیشتر دهه شصتی است تا دوم خردادی و تکیه او بیشتر بر کلیدواژه عدالت است تا آزادی! پزشکیان برای مجلس دوازدهم هم کاندیدا شده تا بار دیگر به بهارستان راه یابد. وی هر دوره از زادگاه خود به انتخابات پا میگذارد و پایگاه رأی مشخصی دارد.
وی یک بار در سال 92 و یک بار هم در سال 1400 داوطلب کاندیداتوری برای ریاستجمهوری شد اما صلاحیت وی احراز نشد؛ در آستانه انتخابات اسفندماه با وی درباره تجربه حضورش در مجلس و وضعیت فعلی جناح اصلاحات به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر ممنون از اینکه دعوت ما را پذیرفتید. تا بعد از سال 1400 که ما برای انتخابات ریاستجمهوری در خدمت شما بودیم، بار دیگر فرصت گفتوگو با شما را پیدا کنیم. اگر موافق باشید برای شروع گفتوگو مروری بر اتفاقاتی داشته باشیم که در جریان بررسی صلاحیت شما پیش آمد. به هر حال در برخی رسانهها این مسئله مطرح شد که پس از رد صلاحیت شما توسط هیئتهای اجرایی، رهبر انقلاب توصیههایی را برای بازنگری در این تصمیم داشتهاند و اینطور گفته میشد که تایید صلاحیت شما توسط هیئت نظارت استانی متاثر از همین توصیه رهبر انقلاب بوده است. آیا شما این موضوع را تایید میکنید؟
پزشکیان: جزئیات اینکه اینها چکار کردند را خبر ندارم فقط آنچه که برای من تعجب برانگیز بود این بود که هیئت اجرایی بر اساس بند عدم التزام به جمهوری اسلامی صلاحیت من را رد کردند. همان زمان گفتم و امروز هم تکرار میکنم، کل آن افرادی که این تصمیم را در قبال من گرفتند، یک شاخص برای اثربخشی، کارایی و وقتگذاری بگذارند و براساس این شاخصها سابقه من و خودشان را با هم مقایسه کنند. اگر من 100 برابر آنها برای این نظام کار نکرده باشم یا تاثیر گذار نبوده باشم، من را اعدامم کنند!
شاید شما تعجب کنید ولی من کسی هستم که در عمر فعالیت سیاسیام تاکنون یک هفته به مرخصی نرفتم. در زمان جنگ یا من جبهه بودم و همسرم بچههای را نگه میداشت یا اینکه من بچههای را نگه میداشتم و ایشان درس میخواند و من یادم نمیآید که ما فرصت این را داشتیم که برای یک هفته با هم بتوانیم حتی به سفر زیارتی برویم. بنابراین زندگی من عمدتاً صرف خدمت به نظام و انقلاب شده و کمتر فرصتی برای فراغت در کنار خانواده داشتم. آن وقت یک عدهای میآیند و صلاحیت ما را از جهت عدم التزام به جمهوری اسلامی رد میکنند.
من پس از رد صلاحیت اصلا نمیخواستم اعتراض هم بکنم. شاید برای شما جالب باشد که پس از پایان دولت اصلاحات که تنها برههای بود که من برای مدتی مسئولیت اجرایی نداشتم، در 3 سال طبابت به اندازه 30 سال پول به حساب من واریز شد. با همان پول توانستیم زمین، خانه، باغ برای خودم بخرم. البته این را هم بگویم که نه مطبی داشتم و اینکه جایی به غیر از بیمارستان دولتی طبابت کردم ولی به هر حال همان درآمد طبابت زندگی ما را از این رو به آن رو کرد.
بعد از آن برهه 3 ساله برخی از دوستان به ما پیشنهاد دادند که برای نمایندگی مجلس در انتخابات شرکت کنم که ما هم گفتیم ما نامزد میشویم، اگر که مردم به ما رای دادند سعی میکنیم تا حد توان پیگیری امورات آنها باشیم، اگر هم که رای ندادند این تکلیف از گردن ما ساقط میشود که خب آمدیم و مردم لطف کردند و رای دادند و همان زمان من تنها نامزدی بودم که مستقیم وارد مجلس شدم و 5 کاندیدای دیگر به خاطر نزدیکی آرا در دور دوم انتخابات مشخص شدند.
در این دوره که توسط هیئتهای اجرایی رد شدم، دوستان به ما اصرار کردند که اعتراض کنم و من در روز آخر یک چیزی فقط نوشتم که حرفهای آنها را قبول ندارم. بعد به گوش ما رسید که مقام معظم رهبری در یک جلسهای گفتند چرا بنده رد صلاحیت شدهام.
** وساطت رهبر انقلاب برای بنده جای افتخار دارد
آیا شما این روایت را بدون واسطه شنیدید یا اینکه استناد به همان روایتهایی میکنید که در فضای مجازی و برخی رسانهها منتشر شده است؟
پزشکیان: به هر حال با وجود بازتاب زیادی که این موضوع در رسانهها داشت، دفتر مقام معظم رهبری هیچ واکنشی به این روایتها نداشت و تکذیبیهای برای آن منتشر نشد. اینکه مقام معظم رهبری یک چنین بحثی را داشته باشند برای من جای بسی افتخار بود که حداقل در این مملکت کسی هست که در مقابل بیانصافیهایی که در حق افراد میشود سکوت نمیکند. این را هم بگویم که اگر چنین توصیه یا دستوری از سوی مقام معظم رهبری نبود، با شناختی که از برخیها در تبریز دارم، بعید میدانم که دستگاههای نظارتی استان من را تایید میکردند.
رهبر انقلاب از ابتدای انقلاب تاکنون در سخنرانی مختلفی که با اقشار مختلف مردم داشتند، بر مسئله مشارکت در انتخابات مدام تاکید داشتند. دولت و گروههای نظارتی و ارزیابی باید کاری کنند که مردم پای صندوقهای رای بیایند. اگر اینطور نشد نشان میدهد که دستگاههای متولی نتوانستند انتظارات و منویات مقام معظم رهبری درباره انتخابات را محقق کنند.
با این ردصلاحیتهایی که صورت گرفته نتیجه این میشود که مردم به آن صورتی که رهبر انقلاب انتظار دارند پای صندوقها حاضر نمیشوند. متاسفانه عدم حضور مردم نیز در نهایت به جای اینکه به پای عوامل اجرایی انتخابات نوشته شود، همه متوجه رهبر انقلاب میشود. این یعنی منِ مجری به جای اینکه کاری کنم که سیاستهای اعلامی رهبری عملیات شود، برعکس آن عمل میکنم.
من در جلسهای اخیری که فعالان سیاسی مهمان رئیسجمهور بودند، به آقای رئیسی گفتم که اگر جای آنها بودم، به سراغ چهرههای اثرگذار میرفتم و از آنها خواهش میکردم که در انتخابات ثبت نام کنند و بعد به شورای نگهبان هم توصیه میکردم که با رویکردی متفاوت بحث بررسی صلاحیتها را دنبال کند تا مشارکت در انتخابات به شکل چشمگیری افزایش پیدا کند.
آنچه که امروز مهم است این است که دنیا نظارهگر است که ملت ایران پای صندوقهای رای حضور پرشوری خواهند داشت یا نه؟ مثلا اگر منِ ضدانقلاب وارد مجلس بشوم، تنهایی میخواهم چکاری انجام بدهم. اصلا به فرض محال همه مجلس ضدانقلاب شدند. مگر بدون تایید شورای نگهبان میتوانند مصوبهای داشته باشند که تبدیل به قانون شود. در نقطه مقابل اما آنچه که امروز دنیا در حال نظاره کردن وضعیت ایران است تا ببیند مشارکت در انتخابات ایران چگونه است و آیا مردم به حضور در انتخابات اقبال نشان میدهند.
از قدیم گفتند گُل بی خار خداست. مگر میشود آدمی را پیدا کنید که ایراد یا اشکالی نداشته باشد. اینکه ما به این شکل برخورد کنیم که حضور مردم پای صندوقهای رای کاهش پیدا کند، قطعا نتیجه برخلاف منویات و سیاستهای مقام معظم رهبری رقم خواهد خورد.
** باید دندان طمع برای ناامنسازی کشور با مشارکت مردم کنده شود
مسئولان اجرایی ما و دلسوزان نظام باید کاری کنند که حضور مردم در پای صندوقهای رای حداکثری باشد تا در نتیجه این حضور دندان طمع دشمنان برای ناامنی سازی و فشار به ملت ایران کنده شود. متاسفانه برخی مسئولان با عملکرد خود کاری میکنند که به دنیا نشان دهند که ملت از نظام فاصله گرفته است. مهمتر از اینکه من به عنوان کاندیدا در انتخابات باشم یا نباشم این است که مردم در انتخابات حضور پرشوری داشته باشند و هر عاملی که مانع تحقق این مسئله میشود باید به نوعی حل و فصل شود.
آقای پزشکیان، شما هم مجلس گذشته حضور داشتید و به عنوان نائب رئیس هم فعالیت میکردید و در مجلس فعلی نیز در قامت نماینده مردم تبریز نقش آفرین هستید. بفرمایید که عملکرد مجلس فعلی و گذشته را چطور ارزیابی میکنید. برخیها معتقدند که مجلس یازدهم به واسطه طرحها و لوایح مهم و ساختاری در آن به تصویب رسید، تمایزاتی را به نسبت مجالس گذشته خود به ویژه در بحث اصلاح ساختارهای اقتصادی داشته است.
پزشکیان: اساسیترین مشکل ما در بحث قانونگذاری این است که عمده قوانینی که مینویسیم عاری از مستندات علمی و تجربیات منطقهای و بینالمللی است. وقتی ما 6 ماه بعد از تدوین یک قانون، آن را با تبصرههای مختلف تغییر میدهیم یا بدتر از آن یک سال بعد قانون جدیدی در همان موضوع مینویسیم، خب معلوم است که این رویه مشکلساز میشود. برخیها در مجلس یازدهم نسبت به عملکرد مجلس دهم انتقاد میکردند که در آن مجلس طرح و لوایح به درد بخوری تدوین نشد. ما وقتی 4 دوره عملکردهای مجالس در حوزه بررسی برنامههای 5 ساله توسعه در بخش بهداشت را بررسی میکنیم، همه این مجالس تقریبا مفاهیم مشابهی را در رابطه با نظام سلامت تدوین کردهاند.
در این برنامهها مشخص شده است که مسئولیت سلامت بخشهای مختلف جمعیتی با چه کسی هست، چه خدمات پزشکی باید به این بخشها داده شود و در ازای ارائه خدمات باید چه میزان دستمزد به پزشکان داده شود. یعنی ما در این مملکت هیچ فرد فقیر، پیر، سنی، شیعه، کرد، ترک، عرب و عجم نباید داشته باشید که از خدمات پزشکی محروم باشد و مسئولی که متولی ارائه خدمات هست هم کاملا مشخص است. بنابراین قرار نیست که ما حرف تازهای در حوزه سلامت بزنیم.
مشکل ما در این مجلس و در مجالس قبلی این است که ما حرفها را زدیم و اتفاقاً حرفهای درستی بوده ولی این حرفها و قوانین تصویبی به درستی اجرایی نمیشود. نتیجه این عدم اجرای قوانین این شده که حاشیهنشینان، افراد ضعیف از نظر مالی و از نظر موقعیت اجتماعی از خدمات پزشکی محروم هستند و در عوض سرانه پزشکی برای افراد ثروتمند، بانفوذ و شهرنشین بسیار بالاتر از حدمتعارف است. در صورتی که اگر این قانون اجرا شود، سرانه بهداشت کشور به شکل عادلانهتری بین اقشار مختلف مردم تقسیم میشود.
یعنی شما میفرمایید که مجلس در رابطه با تدوین قانون عملکرد مناسبی داشته ولی مسئله اصلی اجرای این قوانین است که مشکلات عدیدهای در این بخش وجود دارد.
پزشکیان: به هر حال باید این سوال را از مردم بگویید. به قول معروف مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید. ما اصلا بگوییم قوانینی که در حوزه دارو وضع کردیم عالی بوده ولی آیا مردم در کف خیابان از نحوه خدماتی که در این حوزه به آنها داده میشود راضی هستند؟ آیا شرایط امسال به نسبت سالهای قبل از آن بهتر شده یا بدتر؟ اگر مردم بگویند شرایط بهتر شده خب این نشان میدهد که ما در قانوننویسی خوب عمل کردیم اما اگر مردم به نسبت گذشته از خدمات راضی نبودند این نشان میدهد ما در قانون نویسی هم توفیقی نداشتیم.
با جمیع این شرایط اگر بخواهید نمرهای به عملکرد مجلس فعلی به نسبت مجلس دهم بدهید، چه نمرهای است؟
پزشکیان: این مجلس کار زیادی انجام داده ولی سوال این است که آیا جلوی تورم و گرانی را گرفته یا جلوی رانت و رشوهخواری را گرفته؟ باید واضح بگوییم که فلان قانون را مجلس به نتیجه رساند و خروجی آن نیز فلان مشکل اقتصادی را به شکل محسوسی حل کرد. به هر حال از شرایط اقتصادی میتوان نتیجه گرفت اهدافی که در ذهن نمایندگان مجلس یازدهم برای حل مشکلات بویژه در حوزه اقتصادی بود، محقق نشده است.
اگر موافق باشید با توجه به نزدیک بودن به انتخابات اسفند ماه کمی از سوالات مربوط به عملکرد مجلس فاصله بگیریم و به کنشگری این روزهای جریانهای سیاسی بپردازید. هفته گذشته جبهه اصلاحات به عنوان متولی فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان اعلام کرد که نمیتواند فعالیتی در انتخابات پیش رو داشته باشد و احزاب اصلاحطلب را مخیر کرد که بر اساس صلاحدید خود در انتخابات شرکت کنند. ارزیابی شما به عنوان یکی از چهرههای قدیمی و تاثیرگذار جریان اصلاحات از این بیانیه چیست؟
پزشکیان: من از جزئیات تصمیمات جبهه اصلاحات خبر ندارم ولی بارها این مسئله را گفتهام که وقتی بازیکنان اصلی یک تیم در میدان حضور دارند ولی حتی بازیکنان ذخیره تیم دیگر در میدان نیستند، آیا اصلا امکان رقابت بین این دو تیم وجود دارد؟ یک عده اصلا در انتخابات این دوره شرکت نکردند چون این پیشبینی را داشتند که هیچ شانسی برای تایید صلاحیت آنها وجود ندارد.
اینکه ما نمیتوانیم رقابت کنیم نیست، مسئله این است که یک تیم اصلاً بازیکنی ندارد که با تیم رقیب خود مسابقه بدهد. اینکه یک عده را جمع کنیم و بگوییم که اینها مثلاً بازیکن تیم من هستند که نمیشود. من ابتدا صحبت هم عرض کردم که باید کاری کرد تا بازیکنان اصلی وارد صحنه شوند تا به تبع آن حامیان این بازیکنان را در صحنه انتخابات حاضر شوند و در افزایش مشارکت اثرگذار باشند.
** بهجای تحقق چشمانداز پیشرفت دنبال به قدرت رساندن خودمانیم
نکتهای که مطالب شما را کمی با چالش روبرو میکند، مقایسه لیست انتخاباتی اصلاحطلبان در دو انتخابات مجلس دهم و یازدهم است. به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات سال 98 از نظر حضور چهرههای اثرگذار، وزن بیشتری به نسبت لیست سال 94 آنها داشت ولی شاهد بودیم که سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات 98 تنها 32 هزار رای آورد در حالی که در انتخابات 94 مردم تهران بیش از یک میلیون رای به سرلیست اصلاحطلبان دادند.
در این رابطه این فرضیه مطرح میشود که جبهه اصلاحات از آنجا که میداند مقبولیت خود را در بین طرفداران خود از دست داده، به نوعی با فرار به جلو قصد دارد مقصر عدم اقبال مردمی به جریان خود را بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان جلوه دهد. در حالی که مردم بواسطه عملکرد دولت آقای روحانی که مورد حمایت اصلاحطلبان بود، تمایلی به حمایت مجدد از اصلاحطلبان ندارند.
پزشکیان: الان بسیاری از طیف اصلاحطلبان رد شدهاند؛ البته اینکه عملکرد دولت آقای روحانی در میزان اقبال به اصلاحطلبان اثرگذار بوده میتواند درست باشد و من این مسئله را رد نمیکنم ولی مسئله این است که شورای نگهبان همین افرادی که شما میگویید مقبولیت اجتماعی هم ندارند را رد کرده است. قطعا اگر همین افراد رد صلاحیت شده در صحنه انتخابات حاضر باشند میتوانند به اندازه 5 یا 10 درصد در میزان مشارکت مردم در انتخابات اثرگذار باشند.
ما به جای اینکه دست به دست هم بدهیم و برای حل مشکلات کشور به یکدیگر کمک کنیم، مشغول درگیریهای سیاسی و خنثی کردن نیروهای هم هستیم. وقتی مردم به رفتارهای ما نگاه میکنند، از هر دو جناح دلسرد میشوند. مقام معظم رهبری چند سال پیش چشمانداز پیشرفت کشور در سال 1404 را تدوین کردند. الان باید مسئولان کشور پاسخ بدهند که چه میزان از اهداف این چشمانداز را توانستهاند محقق کنند. ما به جای عملیاتی کردن چشمانداز پیشرفت کشور، به این فکر هستیم که خودمان و همطیفانمان در قدرت باشند. وقتی از اهداف چشمانداز پیشرفت کشور غافل شویم، خب نتیجه این میشود که مردم تصور کنند مقصر کمکاریهای ما مسئولان، رهبری است. اگر سیاستهای ابلاغی رهبری اجرا میشد امروز بخش اعظم مشکلات کشور حلوفصل شده بود.
بهجای اینکه مشکل من را حل کنند، من را مقابل کسی قرار میدهند که مشکلی با آن ندارم؛ حالا یک نفر نشسته میگوید مدیران بد هستند. خب تو هم که مدیر نیستی و کجا درس مدیریت خواندی؟ کجا یک بنگاه اقتصادی را اداره کردید؟ شما فقط میخواستید این را بردارید و جایش بنشینید؛ هرکس از چپ و راست اینجوری است و مدیر نیست و بعد ادعا میکند من بهترم! اینجاست که به کشور خیانت میشود.
به نظر شما جریان اصلاحات لیستی در تهران خواهد داد؟
پزشکیان: من معتقدم همانطور که مقام معظم رهبری گفتند باید تضارب آراء شکل بگیرد و رقابت باشد، باید اجازه بدهیم افراد وارد صحنه بشوند و مردم را به پای صندوق بکشانیم. اینگونه رقابت معنی ندارد. رقابت واقعی یعنی آدمهای قدرتمند از هر جناحی حضور داشته باشند و بتوانند رقابت کنند. اصلاحات یک اصل است؛ چشم اندازی که مقام معظم رهبری گفته نیازمند تغییر رفتار است و با این دستفرمان نمیتوان به آن چشمانداز رسید.
** اصلاحات از نظر من یعنی کاهش هزینه و اثر بخشی کارایی و کیفیت عدالت
ولی به هر حال اصلاحات و اصلاحطلبی هم معنای دقیقی ندارد و آن مفهومی که در اذهان هست با آنچه اصلاحطلبان میگویند تفاوت دارد:
پزشکیان: در انتخابات دوره دهم، اصلاحطلبان با ما تشکیل جلسه دادند که ما را داخل لیست بگذارند یا خیر؛ من گفتم شما 38 گروه اصلاحطلب هستید، اگر معنی دو گروه شما از اصلاحات یکی بود هرچه شما بگویید، قبول دارم. اینکه من یک حرف بزنم و دیگری یک حرف بزند که نمیشود اصلاحات!
مشکل این است که بهجای تفاهم در اصول اصلی، معلوم نیست چه میگوییم! اصلاحات خیلی روشن است؛ کاهش هزینه و اثر بخشی کارایی و کیفیت عدالت در اقتصاد، صنعت و... . یعنی کار ما براساس کیفیت و عدالت باشد. این جزو اصول دین ماست. این یعنی ما باید اصلاحات کنیم تا به عدالت برسیم، ما باید اصلاحات کنیم تا هزینه را کمتر کنیم و کیفیت و کارآیی را بیشتر کنیم. در اقتصاد، قضاوت، رسانه باید این را رعایت کرد. این مسئله چپ و راست ندارد، قبول کردم و قبول نکردم ندارد.
منبع: تسنیم