به گزارش سایت خبری پرسون، پدر آشپز قائم مقام بود و این مسأله باعث نزدیکی میرزا تقیخان با فرزندان خانواده قائم مقام و معاشرت با آنها شد. چنین بود که میرزا تقیخان از کودکی با امور مملکتی و سیاست کشور آشنا شد. دوران کودکی و جوانی امیرکبیر، زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد و شیوه منشیگری و نامهنگاری و صدور احکام دیوانی را از او آموخت و به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرار گرفت و پس از مدتی، منشی رسمی قائم مقام شد.
مسئولیت بعدی او، وزیر نظام بود که در سمت معاونت میرزا محمد خان زنگنه امیرنظام قرار گرفت. استعداد، حُسن سلوک و آشنایی کامل او به آداب معاشرت، باعث ترقی او در نظام دیوانی کشور شد. پس از مرگ محمد شاه قاجار، امیرکبیر با تدبیر و تمهید خاصی در فراهم کردن مقدمات سلطنت ناصرالدین شاه، ولیعهد محمد شاه، موفق شد.
پس از ورود ناصرالدین شاه به تهران و نشستن بر تخت سلطنت، میرزا تقیخان را به مقام صدارت عظمی منصوب کرد. در این دوران شیرازه امور کشور به علت بیکفایتی دولتمردان، خصوصاً میرزا آقاسی از هم گسیخته بود. امیر در مرحله اول، شروع به پاکسازی دستگاه دولتی کرد و برای تصدّی مشاغل، شایستهترین افراد را انتخاب کرد. سپس به اصلاح امور مالیه کشور پرداخت. پس از آن، امیرکبیر اصلاح قشون را در برنامه خود قرار داد.
از اقدامات مهم دیگر او تأسیس دارالفنون، اولین مدرسه جدید ایران و تأسیس روزنامه وقایع اتفاقیه است. در امور سیاسی و روابط خارجی نیز کفایت و تدبیر را جایگزین کرد. اصلاحات امیرکبیر، طبعاً مخالف منافع درباریان و اربابان خارجی بود.
سرانجام با اغوای شاه توسط درباریان و اطرافیان و با تحریک بیگانگان، امیرکبیر از صدارت، عزل و به حکومت کاشان منصوب و در حقیقت به کاشان تبعید شد. آنگاه تمام عناصر داخلی و خارجی که در زمان صدارت او به کمین نشسته بودند، دست به دست هم دادند و حکم قتل او را از شاه بی کفایت گرفتند و حاج علیخان حاجبالدوله، با اینکه امیرکبیر مهربانیهای بسیار در حق او روا داشته بود، مأمور اجرای فرمان شد و در روز جمعه ۱۸ دی ماه ۱۲۳۰ مأموریت خود را در حمام فین کاشان به انجام رساند.
با قتل امیرکبیر، کشور از یکی از مخلصترین و فداکارترین و لایقترین مدیران خود در طول تاریخ، محروم شد.
منبع: همشهری آنلاین