به گزارش سایت خبری پرسون، اگر خیلی مطمئن نیستید که هنوز هم شریک عاطفی تان را دوست دارید یا نه، این ها نشانه هایی است که می گوید رابطه عاطفی تان برای شما به پایان رسیده اما ترس از تنهایی شما را به ادامه رابطه واداشته است.
۱- در مورد شخص دیگری خیالپردازی می کنید
خیالپردازی های مداوم در مورد افراد دیگری که می توانند شریک عاطفی شما شوند، نشان می دهد که رابطه عاطفی فعلی تان نیازهای شما را برآورده نمی کند، چه نیازهای عاطفی و چه نیازهای دیگر.
عشق واقعی یک حس رضایتمندی و ارتباط عاطفی در ما ایجاد می کند. به همین دلیل وقتی بالاخره کسی را پیدا می کنیم که دوستش داریم و او هم ما را دوست دارد، حس فوق العاده ای را تجربه می کنیم.
به همین خاطر است که آهنگ ها، فیلم ها و کتاب های زیادی درباره ی عشق تولید شده است.
بنابراین اگر دائماً خودتان را با افراد دیگری تصور می کنید، این نشانه ی خوبی در مورد رابطه عاطفی تان نیست.
به علاوه، اینکه خودتان را با کس دیگری و نه تنها تصور می کنید، نشان می دهد که شما از اینکه دوباره تنها شوید می ترسید.
۲- ارتباط عمیقی با شریک عاطفی تان ندارید
وقتی اولویت اصلی تان خودداری از تنها ماندن باشد و نه ایجاد یک رابطه ی عمیق و معنادار با شریک عاطفی خود، نتیجه به وجود آمدن رابطه ای سطحی فاقد صمیمیت عاطفی و درک می شود.
اگر شریک عاطفی تان را دوست داشته باشید اما ارتباط و پیوند واقعی ای میان تان وجود نداشته باشد، رابطه ی شما در عمل تمام شده است.
مثلاً شما و شریک عاطفی تان با یکدیگر صرفاً مکالماتی سطحی درباره ی امور روزمره دارید و به ندرت وارد موضوعات عمیق تری مثل رویاها، ترس ها یا آرزوهایتان می شوید. شما و شریک عاطفی تان یک ارتباط عاطفی واقعی و عمیق با یکدیگر ندارید و ادامه دادن رابطه در چنین وضعیتی به این معنی است که صرفاً دوست ندارید تنها بمانید، نه اینکه واقعاً به هم علاقمند باشید.
۳- دائماً در اضطرابید
آیا در رابطه ی خود دائماً احساس اضطراب می کنید اما فکر تنهایی هم همین حس را به شما می دهید؟
به طور حتم وضعیت خوشایندی نیست. با این حال، وقتی ترس از تنهایی شما را به داشتن رابطه عاطفی وامی دارد، اضطراب مداوم درباره ی تنها شدن می تواند بر لذت و شادی واقعی ای که باید در یک رابطه عاطفی پر از عشق احساس کنید، سایه می اندازد.
عشق واقعی باید زندگی تان را ارتقا دهد، نه اینکه صرفاٌ راه فراری از ترس هایتان باشد.
۴- احساس می کنید از انتظارات و نیازهایتان کوتاه آمده اید
رابطه با شریک عاطفی ای که با ارزش ها، علائق، انتظارات و اهداف بلند مدت شما مطابقت ندارد، باعث فقدان حس رضایتمندی و تجربه ی یک حس خلأ عاطفی می شود.
اگر احساس می کنید که در رابطه عاطفی تان از انتظارات و نیازهایتان کوتاه آمده اید، ممکن است صرفاً برای تنها نماندن باشد که به این رابطه ادامه می دهید. زندگی کوتاه تر از آن است که به خاطر کسی یا چیزی از انتظارات و نیازهایمان کوتاه بیاییم.
روی اعتماد به نفس تان کار کنید و سعی کنید متوجه شوید که علت این ترس از تنها ماندن چیست. برای این کار می توانید از روانشناس کمک بگیرید.
۵- شریک عاطفی تان جایی در برنامه های آینده تان ندارد
وقتی کسی را دوست دارید، به طور خودکار به ساخت یک آینده ی مشترک با او فکر می کنید. اگر شریک عاطفی تان جایی در فکرهایتان درباره ی آینده ندارد، این یک نشانه ی هشدار دهنده ی بسیار بزرگ است.
این امر نشان می دهد که شما زندگی تان را با شریک عاطفی تان تصور نمی کنید. آیا دلیلش متفاوت بودن اهداف شما و شریک عاطفی است، یا عدم سازگاری تان با یکدیگر، تغییر در اولویت هایتان، یا چیزی دیگر؟
با این وجود، چرا در چنین رابطه ای مانده اید؟ چرا آینده ی خود را با کسی که برایتان مناسب تر است نمی سازید؟
بیرون آمدن از یک رابطه عاطفی به این معنی نیست که شما تا پایان عمر تنها خواهید ماند. اما به این معنی هم نیست که بعد از پایان یک رابطه عاطفی باید فوراً رابطه ی جدیدی را شروع کنید.
۶- هیچ هیجانی برای رابطه تان ندارید
فقدان حس هیجان اغلب ریشه قابل پیش بینی و یکنواخت شدن رابطه عاطفی دارد.
آن حس تازگی و بکر بودن رابطه عاطفی تان که به شما شادی و لذت می بخشید و باعث می شد هیجان زیادی برای آن داشته باشید، از میان رفته است. کارهایی که زمانی از انجام آن ها با یکدیگر لذت می بردید، حالا تکراری شده اند و حسی که آن ها را ویژه و لذتبخش می کرد، دیگر وجود ندارد.
فقدان حس هیجان می تواند باعث شود زمانی که در کنار یکدیگر می گذرانید برایتان بیشتر حس چیزی اجباری پیدا کند تا یک خواسته ی قلبی.
با این حال، شما از پایان دادن به این رابطه که شباهتی به چیزی که به دنبالش بودید یا انتظارش را داشتید ندارد، می ترسید.
شما می توانید روی رابطه تان کار کنید یا این رابطه را تمام کنید. اما اگر مطمئن نیستید که هنوز هم شریک عاطفی تان را دوست داشته باشید و از تنها شدن هم ترس دارید، به طور حتم در موقعیت دشواری قرار دارید.
۷- با عجله وارد رابطه شدید
بعضی افراد در وارد شدن به رابطه عاطفی عجله می کنند. آن ها با کسی آشنا می شوند، مدتی با او وقت می گذرانند و پیش از آنکه شناخت خوبی از او پیدا کنند، تصمیم به شروع یک رابطه ی بلند مدت و حتی ازدواج می گیرند.
عجله کردن در وارد شدن به رابطه اغلب از ترس از تنهایی نشأت می گیرد.
این افراد دوست ندارند با افکار و احساساتی که در تنهایی به سراغ شان می آید رو به رو شوند. این امر باعث که نتوانند فرد مقابل شان را واقعاً بشناسند و یک رابطه مستحکم و معنادار با او برقرار کنند.
۸- رفتارهای شریک عاطفی تان برایتان آزاردهنده شده
اگر عادت های شریک عاطفی تان که زمانی برایتان دوست داشتنی بود، حالا برایتان آزاردهنده شده، این امر از تغییر نگاه تان نسبت به رابطه عاطفی تان حکایت دارد.
چیزی که زمانی برایتان جذاب بود، حالا اعصاب تان را خرد می کند. این تغییر در نگاه شما نسبت به رابطه تان ممکن است از فقدان صبر یا حس همدلی نشأت بگیرد که از وجوه مهم یک رابطه پر از عشق هستند.
۹- یکی از شما به دیگری وابسته است
اگر شریک عاطفی تان تنها نقطه اتکای شما در مورد اعتماد به نفس و سلامت عاطفی تان است، این بدان معنی است که شما خودتان را دوست ندارید و کمبود اعتماد به نفس رنج می برید.
یک رابطه عاطفی سالم باید مکمل فردیت تان باشد نه اینکه آن را تعریف کند. اگر بیش از اندازه به شریک عاطفی تان وابسته اید، یا بالعکس، ممکن است نه از سر عشق و علاقه، بلکه به دلیل مسائلی دیگر باشد که به این رابطه ادامه می دهید.
وقتی وابستگی داشته باشید، برای تصمیم گیری، دنبال کردن علائق خود یا داشتن فعالیت های مستقل بدون گرفتن تأیید شریک عاطفی تان برایتان دشوار می شود.
هویت شما آنچنان به رابطه عاطفی تان گره می خورد که وقت هایی که در غیبت شریک عاطفی تان احساس گمگشتگی می کنید.
ترس از تنهایی به قدری قوی است که باعث خودداری از پرداختن به مشکلات رابطه یا اختلافات می شود.
شما ترجیح می دهید به جای رسیدگی به مشکلات، رابطه تان را ادامه دهید، امری که منجر به شکل گیری الگوهای ناسالم و نیازهای برآورده نشده می شود.
۱۰- از رشد شخصی تان غافل مانده اید
آیا روی رشد خودتان کار می کنید؟ آیا هدف و رویایی در زندگی تان دارید که برای رسیدن به آن در تلاش باشید؟
اگر از رشد شخصی تان غافل مانده اید تا تمرکز خود را صرفاً روی رابطه عاطفی تان بگذارید، بنابراین روند پیشرفت خودتان را کُند یا متوقف کرده اید. عشق واقعی شما را به رشد شخصی و متقابل در کنار رابطه تان تشویق می کند.
به علاوه، گذشتن از ارزش های مهم و اصلی خود برای حفظ یک رابطه می تواند منجر به کشمکشی درونی و حس نارضایتی در بلند مدت شود.
همیشه بهتر است روی خودتان کار کنید، چون زندگی غیر قابل پیش بینی است و ممکن است دیر یا زود دوباره تنها شوید.
به علاوه، اگر از یک رابطه یا زندگی مشترک، با مهارت هایی کمتر از آنچه قبلاً داشتید، خارج شوید، در شرایط بسیار دشوارتری قرار خواهید گرفت.
۱۱- ترس از تنها ماندن بزرگ ترین ترس شما است
اگر شما از تنها ماندن بیشتر از هر چیزی دیگری می ترسید، ایرادی ندارد. چیز خجالت آوری نیست. این ترسی طبیعی و قابل درک است که بسیاری از مردم آن را دارند.
با این حال، این ترس می تواند مانع از آن شود که شما تنهایی را به عنوان فرصتی برای تعمق در خود، مراقبت از خود و رشد شخصی بپذیرید.
روابط عاطفی سالم بر پایه ی دو فرد کامل ساخته می شوند که در کنار هم قرار می گیرند، نه دو فرد ناقص که باید یکدیگر را کامل کنند.
۱۲- از فقدان صمیمیت رنج می برید
و در نهایت اینکه، اگر احساس می کنید رابطه عاطفی تان فاقد صمیمیت عاطفی یا فیزیکی است، یا این صمیمیت به شکل اجباری وجود دارد، معنایش این است که رابطه ی شما احتمالاً از سر ترس از تنهایی است نه ارتباط عاطفی واقعی و داشتن کشش نسبت به یکدیگر.
صمیمیت امری فراتر از نزدیکی فیزیکی است. صمیمیت یعنی آسیب پذیری عاطفی و ارتباطی عمیق.
اما وقتی یکی از طرفین رابطه یا هر دوی آن ها از این صمیمیت خودداری می کند، اغلب به این معنای وجود شکاف عاطفی در آن رابطه است.
این امر می تواند به دلیل اختلافات حل نشده، کاهش صمیمیت عاطفی، یا مسائل شخصی ای باشد که شما را نسبت به برقراری رابطه ای عمیق تر با شریک عاطفی خود بی میل می کند.
یکی از مسائل شخصی می تواند این باشد که شما دیگر علاقه ای به شریک عاطفی تان ندارید (یا اصلاً از ابتدا علاقه ای نداشته اید) و حالا صرفاً از تنها ماندن می ترسید.
منبع: راهنماتو