تحریم انتخابات اسلحه‌کشیدن به روی نظام است

علیرضا محجوب فعال سیاسی اصلاح طلب به صراحت و قاطعیت می‌گوید که تحریم انتخابات، ایستادن مقابل نظام و کشیدن اسلحه به روی آن است که ما اهل آن نیستیم و هیچ‌گاه به اسلحه اعتقاد نداشته‌ایم.
تصویر تحریم انتخابات اسلحه‌کشیدن به روی نظام است

به گزارش سایت خبری پرسون، علیرضا محجوب تندروهای اصلاح‌طلب که در دوران میانسالی و پیری هوای چریک‌بازی دوران جوانی را کرده‌اند، توصیه به انتخابات می‌کند و می‌گوید: شاید باز می‌خواهند چریک شوند، این بار چریک پیر، آن هم در دورانی که بهزاد نبوی، چریک پیر به قول محجوب تمام‌قد پای نظام ایستاده است و در نهایت اینکه همه جریان‌های شناسنامه‌دار اصلاح‌طلب با همین تأکید در زبان محجوب برای فهرست‌دادن در انتخابات اسفند امسال کاندیدا دارند.

چرا هیچ‌گاه در فهرست اصولگرایان نبوده‌اید و همیشه در فهرست اصلاح‌طلبان نام شما را دیده‌ایم؟

خب اصلاح‌طلبان فعلی چپ‌های دهه ۶۰ هستند که الان تغییر مواضع داده‌اند. ما گذشته مشترکی داریم. وقتی این افراد از مواضع اقتصادی خود عدول کرده‌اند، ما انتقاد کرده‌ایم.

اما در فهرست بودید.

بله حتماً. عرض من این است که آنچه در گذشته وجود داشته است را نمی‌توانیم پاک کنیم، این همکاری از قبل وجود داشته و رابطه ما با جریان چپ سنتی و قدیمی است. درست است که با جریان راست کمتر ارتباط داشته‌ایم، اما هیچ‌گاه هم آن‌ها را تخریب نکرده‌ایم.

یکی از انتقاداتی که در سال‌های اخیر از خود داخل جریان اصلاحات هم شنیده شد، مسئله کم‌توجهی جریان اصلاحات به مفهوم عدالت، کارگران و مسائلی از این دست است. به نظر شما این انتقادات به جریانات اصلاحات وارد است؟

بله قبول داریم این مفاهیم کمرنگ شده، کلاً در جامعه کمرنگ‌شده و در اصلاح‌طلبان این مسئله بیشتر بوده است. ما از نقد داخلی خود فرار نمی‌کنیم و ترسی هم از این مسئله نداریم. این نقد، نقد درستی است.

چرا کمرنگ شده است؟

برای اینکه نقش سرمایه، صاحبان سرمایه و مسائلی از این دست در جامعه پررنگ شده است، حتی یک عده می‌گفتند که شما مانع توسعه هستید و اجازه نمی‌دهید ما صاحبان سرمایه را بیاوریم و استفاده کنیم.

اصولگرایان حداقل حرف‌هایی از عدالت و کارگران می‌زنند.

در عمل هر دو یک جور عمل می‌کنند. عذرخواهی می‌کنم قصد من تضعیف کسی نیست، اما فرقی باهم ندارند. امروز برخی جوانان اصولگرا در زمینه عدالت و کارگران بهتر حرف می‌زنند، باید این جریان را تقویت کرد و دست آنان را بوسید که مسیر را پیدا کردند.

رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات مجلس دوازدهم بر چهار مؤلفه تأکید کردند که در این میان مسئله مشارکت و رقابت ارتباط معناداری با جریانات سیاسی و احزاب دارد. شما برای تحقق این دو مؤلفه چه رویکردی در پیش گرفتید؟

برای ما فرمایشات ایشان نصب‌العین است و در تحقق آن‌ها با تمام توان خواهیم کوشید و کوشش خود را شروع کرده‌ایم. با اینکه بنا نداشتم در انتخابات ثبت‌نام کنم، اما در مرحله اولیه ثبت‌نام کردم. به بقیه دوستان خودم هم گفتم که ثبت‌نام کنند. ما بلافاصله همه توان خود را به کار گرفتیم که افراد را برای ثبت‌نام تشویق کنیم و موفق هم شدیم که تعدادی از دوستان را برای ثبت‌نام راضی کنیم تا بتوانیم به سهم خود، مشارکت را افزایش دهیم. نمی‌دانیم در فضای سردی که وجود دارد، آیا تلاش‌های ما مؤثر خواهد بود یا خیر و کار بسیار دشوار است، اما ما همه تلاش خود را انجام می‌دهیم. به انتخابات حداکثری باید فکر کنیم و تلاش‌مان هم حداکثری باشد، اما شرایط خیلی سخت شده است. برای اینکه جامعه ما در چنبره یک فضای روانی و جنگ روانی اسیر شده است و در این فضا بسیاری خوب‌ها را هم بد می‌بیند، دیگر معلوم است که ضعف‌ها را چطور می‌بینند. خیلی فضای سختی است. وزیر کشور و وزارت کشور که مسئولیت این انتخابات را بر عهده دارند، کار سختی برای تحقق مؤلفه‌های رهبری دارند، بنابراین همه باید به او کمک کنیم، خصوصاً رسانه‌ها که در افکار عمومی مؤثر هستند. به هر حال ۲ میلیون‌و ۴۰۰ هزار عضو داریم، تلاش خود را انجام می‌دهیم که این افراد به پای صندوق رأی بیایند، اما اینکه چقدر موفق شویم مشخص نیست، ولی تلاش خود را انجام می‌دهیم، چون اعتقاد داریم اگر راهی برای ما باشد، همان راه مشارکت و انتخابات است. هیچ مسیری دیگری نیست. ارزیابی‌مان از عملکرد هیئت‌های اجرایی منفی نیست. عملکرد هیئت‌ها را در جهت مشارکت می‌دانیم و نوعاً در همان جهتی است که رهبری انتظار دارند، ولی باید بعد از این همه مراقبت کنیم که سختگیری‌های بیش از اندازه نداشته باشیم. ما باید جذب حداکثری کنیم و کاندیداها را نگه داریم و رقابت را به رسمیت بشناسیم، نتیجه رقابت را هر چه که باشد، بپذیریم و دعوا راه نیندازیم، دعوای رقابت می‌تواند بزرگ‌ترین دموکراسی را تا نزدیک ویرانی هم ببرد.

شما می‌گویید که راهی جز انتخابات نیست، اما طیفی از اصلاح‌طلبان تحت عنوان اصلاح‌طلبان ساختاری معتقد هستند صندوق رأی دیگر جوابگوی اصلاحات نیست و باید با جامعه سخن گفت و به دنبال تغییرات رادیکال ساختاری بود.

من نمی‌دانم چه کسانی این حرف‌ها را می‌زنند، ولی این‌ها نگاه‌های جزمی است، جزمیت فکری از هر جمود فکری بدتر است. مگر می‌شود بدون تجلی اراده مردم کاری انجام داد. مسیر تجلی اراده مردم هم صندوق رأی و تجمعات قانونی صنفی است. صندوق رأی ابزار اراده مردم است. ما نباید صندوق رأی را کنار بگذاریم. همچنین نباید خیابان و صندوق رأی را مقابل هم تعریف کنیم. خیابان همواره در جمهوری اسلامی به نفع نظام بوده است و می‌تواند محل تجلی اراده مردم باشد.

اما برخی به دنبال تبدیل خیابان به بستری علیه نظام هستند.

این افراد به دنبال سوءاستفاده از خیابان هستند، در حالی که مهم‌ترین تحولات ایران در طول ۱۵۰ سال اخیر در خیابان رخ داده است. بدون خیابان، انقلاب اسلامی پیروز نمی‌شد. ما جنگ را از طریق همین خیابان اداره کردیم.

آقای تاج‌زاده معتقد است انتخابات جوابگو نیست و به جای صندوق باید وارد گفتگو با جامعه شد.

خب پس باید آن موقع جنگ کنیم.

جنگ با چه کسی؟

چه می‌دانم هر کسی که این حرف‌ها را می‌زند، از او بپرسید. مگر من گفتم این کار را بکنید. معنی استراتژی این افراد همین است. رأی را کنار بگذاریم، رایزنی با حکومت را هم کنار بگذاریم، پس جز جنگ چیزی باقی می‌ماند. فقط تفنگ می‌ماند دیگر که مردم را به جان هم بیندازیم. معنی استراتژی این دوستان همین وضعیت است. این استراتژی خوب نیست. به نظر، آن‌ها قبل از انقلاب چریک بودند و سابقه چریکی دارند، به اسلحه بیشتر اعتقاد دارند، ما هرگز به تفنگ اعتقاد نداشته‌ایم و نداریم. این افراد هم اشتباه می‌کنند. امیدوار هستم مسیر خود را اصلاح کنند.

آقای نبوی گفته است برخی اصلاح‌طلبان سال پیش فکر می‌کردند کار نظام تمام است.

با اینکه ایشان مشهور به چریک پیر هستند، اما در حال حاضر انگار بقیه تبدیل به چریک پیر شده‌اند.

انتخاب خانم منصوری به دبیرکلی جبهه اصلاحات ایران باعث بروز اختلافات زیادی در بین اعضای این جبهه شد، به نحوی که محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی مطلب تندی علیه حزب اتحاد ملت نوشت و آقای وکیلی هم در گفتگو با روزنامه جوان، انتخاب منصوری را کودتا توصیف کرد. نظر شما در این زمینه چیست؟

بخواهیم این حرف‌ها را بزنیم عیبی ندارد، اما بهتر است فعلاً در مورد انتخابات حرف بزنیم، من مشکلی ندارم، منتها واقع آن است که باید به این سؤال فکر کرد و جواب داد و باید با دوستان مشورت کنم. من نظراتی دارم، ممکن است دوستانم با نظراتم موافق نباشند.

طیف‌های مختلف در این زمینه نظرات خود را بیان کرده‌اند، می‌خواهیم نظر شما را هم داشته باشیم.

اگر اجازه دهید من از این موضوع عبور کنم، چون نه در آن جلسات شرکت می‌کنم و نه عضو آن هستم که بتوانم سخن بگویم. من بیشتر سابقه صنفی خودم برایم مهم است نه فعالیت سیاسی.

رادیکال‌های اصلاح‌طلب به دنبال تحریم انتخابات مجلس هستند.

ما قبول نداریم و جواب و رویکردمان در این زمینه کاملاً روشن است. ما در انتخابات شرکت می‌کنیم و همه را هم به شرکت در انتخابات دعوت می‌کنیم. هر کسی این حرف را می‌زند، اشتباه می‌کند. اگر ابزاری وجود داشته باشد برای هر اقدام اصلاحی آن ابزار صندوق رأی است و ابزار دیگری نیست. رأی بهترین ابزار است، باید همه زحمت بکشند و با تمام توان فعالیت کنند.

برخی احزاب اصلاح‌طلب می‌گویند که ما نفرات کافی برای فهرست دادن نداریم یا ثبت‌نام نکرده‌ایم.

نخست اینکه فهرست می‌دهند، دوم اینکه افراد کافی برای فهرست‌دادن دارند. توصیه هم می‌کنیم فهرست بدهند.

میزان ثبت‌نام‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات چقدر بود، چون برخی گفتند ثبت‌نام نکردیم و کسی استقبال نکرد.

ثبت‌نام کردند و به اندازه کافی برای همه کاندیدا وجود دارد تا هر کسی بخواهد فهرست کامل بدهد. حالا ان‌شاءالله شورای نگهبان همین رویه هیئت‌های اجرایی را دنبال کند. بعید است کسی بگوید نیرویی برای فهرست بستن ندارم، البته باید به این نکته هم توجه داشت که معمولاً انتخابات مجلس متأثر از انتخابات ریاست‌جمهوری است، بنابراین اصلاح‌طلبان خیلی انتظار پیروزی نداشته باشند.

یعنی خیلی به پیروزی امیدوار نیستند؟

معنایش این نیست. من به تلاش اعتقاد دارم، اما واقعیت را هم باید دید. نمی‌توانیم در توهم کار سیاسی انجام دهیم. ما همه را باید به حضور و مشارکت دعوت کنیم، در عین حال نسبت به ردصلاحیت افرادی مثل دکتر پزشکیان انتقاد داریم. آقای پزشکیان در مجلس دهم از عناصر اصلی حامی رهبری بودند. ایشان در جلسات غیرعلنی وقت می‌گرفتند حرف می‌زدند، نهج‌البلاغه می‌خواندند و بقیه را توصیه به اطاعت و حمایت از رهبری می‌کردند. اعتقادات ایشان این طوری است، بنابراین ما نباید شخصیت‌های شناخته‌شده را به این راحتی کنار بگذاریم. پزشکیان در مواضع خود حریت دارد، ولی غرض ندارد. ما به این شخصیت‌ها برای افزایش مشارکت در انتخابات نیاز داریم.

سؤال آخر را می‌خواهم در مورد مسئله افزایش سن بازنشستگی بپرسم. می‌دانم که از نزدیک این مسائل را دنبال کردید و کنش‌هایی هم داشتید. نظر شما در مورد مسئله افزایش سن بازنشستگی چیست؟

ان‌شاءالله تبدیل به قانون نشود. لغزش دولت و مجلس در دو مورد عیان است، یعنی حذف ارز ترجیحی و دیگری همین پوست خربزه افزایش سن بازنشستگی. شما اگر واقعاً می‌خواهید وضعیت صندوق‌ها را درست کنید، چرا سهم بیمه کارگران را زیاد کردید، اما سهم دولت را کاهش دادید. خب سهم دولت را اضافه می‌کردید که وضع صندوق‌ها بهتر شود. تاوان تورم را که صندوق‌ها نابود کرده‌اند، مردم و کارگران باید بدهند، این چه منطقی است. تورم را کارگران درست نکرده‌اند بلکه مجلس و دولت درست کرده‌اند و ما که در مجلس و دولت بوده‌ایم و هستیم، باید تاوان دهیم نه کارگران. این مصوبه مجلس دارای اشکالات مختلفی است. دریافت سهم بیمه بر عهده سازمان مالیاتی نهاده شده است. خب مگر سازمان مالیاتی در کار خود موفق بود که این وظیفه را هم به او سپردیم. بعد با چه مکانیسمی می‌خواهد این کار را انجام دهد. بعد ما به این نهاد اختیار دادیم با یک نامه جلوی حساب مردم را ببندد یا دارایی مردم را بلوکه کند. این چه وضعیتی است. اگر این تصمیم نهایی و تبدیل به قانون شود، وضع این صندوق‌ها فلاکت‌بار می‌شود.

منبع: همشهری

562029

سازمان آگهی های پرسون