به گزارش سایت خبری پرسون، « آیا محصولی واقعاً مولتی میلیاردر است؟»، «محصولی چگونه به این ثروت باد آورده رسید؟»،«ماجرای سوآپ نفتی و ثروت هنگفت محصولی این پروژه اقتصادی چیست؟»، «احمدی نژاد چه نقشی در سوآپ نفتی داشت؟» و ... اینها سوالاتی است که همزمان با پررنگ شدن موضوع حمایت مالی صادق محصولی از جبهه پایداری و البته مسائل مربوط به ثروت نجومی محصولی مطرح شد و بسیاری از چهرههای سیاسی از جمله عبدالرضا داوری که پیش از این مشاور احمدینژاد بوده، در پاسخ به این پرسشها به نقش محصولی در سوآپ نفتی آذربایجان اشاره کرده و آن را نقطه آغازین ثروتمند شدن محصولی ارزیابی کرد.
افشار سلیمانی، کاردار اسبق ایران در آذربایجان، می گوید؛«پای محصولی را احمدینژاد به پروژه سوآپ نفتی باز کرده و باید پاسخ دهد که چرا این کار را انجام داد؟ محصولی چه نقشی در این بازی داشت؟»
او ادعای برهم خوردن رابطه محصولی و احمدی نژاد را باور ندارد و می گوید؛«این امکان وجود دارد که روابط احمدینژاد و محصولی بهم نخورده و ادعای روابط شکرآب آنها تنها یک نمایش است چراکه محصولی تا جایی پیش رفت که برای احمدینژاد وزیر کشور شد اما بعد از اینکه احمدینژاد با نظام و رهبری مشکل پیدا کرد به تدریج افراد از او دور شدند و خودش مانده بود و مشایی و بقایی.»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با افشار سلیمانی، کاردار اسبق ایران در آذربایجان را میخوانید:
******
*آقای سلیمانی! با توجه به اینکه هنگام سوآپ نفتی شما کاردار ایران در آذربایجان بودید، قضیه سوآپ نفتی و نقش محصولی و البته احمدی نژاد در آن چیست؟
بنده از نزدیک با مسئله سوآپ نفت آذربایجان توسط محصولی که این روزها مطرح شده، درگیر بودم. زمانی که بنده به عنوان کاردار در باکو بودم، اساساً پیشنهاد دهنده سوآپ بنده بودم، در آن زمان شرایط نخجوان خاص بود، به این ترتیب که در محاصره بود و ارتباطات قطع شده بود. نخجوان در باکو نمایندگی داشت که حسن زینال اف امور آن را برعهده داشت، به واسطه روابطی که با او داشتم پیشنهاد دادم سوآپ نفت را دادیم و پای استانداری اردبیل به این داستان باز شد و احمدینژاد این پروژه را به سازمان همیاریهای شهرداری سپرد که مسئول آن حسینی، از دوستان احمدینژاد بود، در نهایت قرارداد بسته شد و بنابر این گذاشته شد که طرف آذربایجان از منطقه ایمیشلی که سمت دیگر آن پارسآباد ایران است، گازوئیل را به سازمان همیاری بدهد و آنها معوض را به نخجوان بدهند و در این میان هزینه سوآپ ۱۰ درصد میشد.
رانت سوآپ نفتی در دست احمدی نژاد و محصولی
ظاهر قضیه این بود که گازوئیل آذربایجان به نخجوان میرود، در صورتیکه این اقدام صورت نگرفت بلکه گازوئیل ایرانی از طریق جلفا به نخجوان ارسال میکردند و هزینه سوآپ را کم میکردند، قضیه به همین صورت ادامه پیدا کرد. احمدینژاد به دلیل اینکه اردبیل را نمیشناخت و ارتباطی هم با افراد آن منطقه نداشت افرادی را از این طرف و آن طرف به اردبیل آورده بود کما اینکه محصولی را وارد پروژه سوآپ نفتی کرد، در حالی که ربطی به محصولی نداشت و کار خودش به راحتی انجام میشد و نیازی به حضور احمدینژاد و محصولی نبود اما در هر صورت رانتی بود که برداشتند و استفاده کردند.
کارمند سازمان همیاری اردبیل دلارها را با چمدان به ایران میآورد
در مجموع سوآپ گازوئیل به آذربایجان رانت فراوانی را به همراه داشت که قسمتی از آن در سازمان همیاریها استفاده شد، علاوه بر این در سرعین و خط لوله گاز خلخال نیز از این درآمد استفاده کردند اما بخش بزرگی از درآمد به شکل دیگری استفاده میشد که خدا میداند اما داستان اصلی این است که گازوئیلی از آذربایجان به ایران نمیآمد چراکه نرخ گازئیل در آن کشور چند برابر نرخ آن در ایران بود لذا گازوئیل در همان کشور میماند و به خود آذربایجانیها میفروختند اما به دلیل اینکه نامش سوآپ بود و قرار بود ایران تانکر بفرست و در آن طرف پُر شود، این اقدام را انجام دادند که صوری مهر ورود و خروج میخورد یعنی از طرف آذربایجان مهر میزدند که این محموله از کشور خارج شد و از طرف ایران هم مهر میزدند که محموله وارد شد، و این سند میشد اما در هر صورت گازوئیلی نمیآمده و این را نقداً میفروختند و دلار حاصل آز آن را در بازار آزاد تبدیل به ریال میکردند که آقایان از سفره انقلاب اسلامی متنعم میشدند.
بنده به خاطر دارم حتی یکبار به اردبیل آمده بودم یکی از کارمندان همیاریها که فرد محتاطی بود، چمدان دلار را به او داده و گفته بودند که دلارها را به تهران ببرد، آنها را بفروشد و مبلغ را به حساب واریز کند. زمانی که احمدینژاد رئیس جمهور شد همین قضیه تبدیل به پروندهای برای او شد که شنیدم محکوم شده بود اما در نهایت پرونده را بستند که فکر میکنم در حال حاضر آقایان با خود میگویند که ای کاش همان موقع از طریق پرونده مذکور مانع حضور احمدینژاد در ریاست جمهوری میشدند.
احمدی نژاد فرصت طلب است
بنده با توجه به برخوردی که با احمدینژاد داشتم متوجه شدم او فرد فرصتطلب و توطئهگر است. او همیشه برای مخالفان خود تور پهن میکرد و آن فرد مجبور به استعفا میشد. بر همین اساس تیمی در اردبیل ساخته بود. در مجموع بعد از قضیه سوآپ محصولی وارد مباحث انرژی شد کما اینکه اقدامات خود را در رابطه با ترکمنستان و جاهای دیگر ادامه داد. در نهایت اواخر سال ۱۳۷۶ که دیگر بنده در باکو نبودم و به اوکراین رفته بودم پروژه سوآپ نفتی نیز تعطیل شد اما در همان دو سال احمدینژاد و محصولی از سفره انقلاب بهرهمند شدند.
احمدی نژاد گفت در لیست میرحسین هستم یا...
نکته دیگر در مورد احمدینژاد این است که او ابتدا حامی ناطق نوری بود، حتی ابا نکرده بود و مستقیماً وارد عرصه انتخابات شد. چراکه احمدینژاد زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی استاندار اردبیل شد اما در انتخابات ریاست جمهوری علیه هر دو نفر صحبت کرد. قضیه جالب مربوط به استانداری احمدینژاد این است که او جلسهای برگزار کرده و گفته بود باید از ناطق تنوری حمایت کنند اما در دوم خردادماه سال ۱۳۷۶ که صندوقها را باز کردند و احمدینژاد متوجه شد که خاتمی اکثریت آراء را بدست میآورد، احمدینژاد مشت محکمی روی میز زد و گفت مار در آستین میپروراندیم اما او به اندازهای فرصتطلب بود، که زمان زلزله اربیل که آقای خاتمی رییس جمهور بود، تلاش میکرد استاندار بماند اما نکته جالب این است که بنده با تیم خاتمی ارتباط داشتم همان زمان به احمدینژاد گفتم کمیتهای با حضور میرحسین موسوی تشکیل شده که برای وزارتخانه افراد را معرفی میکند که احمدینژاد در پاسخ گفت اسم من هم در آن لیست وجود دارد و من هم خندیدم و پرسیدم اسم شما هم در لیست وجود دارد؟ گفت بله.
محصولی معنی سوآپ را هم نمیفهمید
* پیش از این اعلام کردید که نیازی به حضور محصولی در پروژه سوآپ نفتی نبوده، آیا او از تخصص لازم برای حضور در این پروژه برخوردار بود؟
پای محصولی را احمدینژاد به پروژه سوآپ نفتی باز کرده و باید پاسخ دهد که چرا این کار را انجام داد؟ محصولی چه نقشی در این بازی داشت؟ متولی امر که سازمان همیاریهای استان اردبیل بود. از طرفی خود احمدینژاد هم نسبت به استان اردبیل بیگانه بود و شناختی نداشت، بعد هم که آمد محصولی را وصل کرد که اصل قضیه او باشد و همه کارها را به او سپرده بود به نحوی که پول را هدایت میکرد.
سوآپ نفتی تخصصی نیاز نداشت، از طرفی فقط گازوئیل سوآپ میشد. محصولی در حاشیه مانده بود لذا احمدینژاد پای او را به سوآپ باز میکند، وگرنه محصولی معنی سوآپ را هم نمیفهمید آنجا یاد گرفت که سوآپ یعنی چه، البته کاری هم انجام نمیداد فقط حساب و کتابها را داشت و کار سختی هم انجام نمیداد. در هر صورت او وارد فاز اقتصادی شد و از طرفی پول هم پول میآورد.
*محصولی تحت عنوان چه سمتی وارد پروژه سوآپ نفتی آذربایجان شد؟
محصولی در پروژه سوآپ نفتی سمتی نداشت بلکه ناظر پروژه بود، در حالی که مجری سازمان همیاریهای شهرداری بود و نماینده احمدینژاد در پروژه بود، ببیند چه خبر است، البته همه پشت پرده ماجرا را نمیدانم اما تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
پول سوآپ نفتی با استانداری احمدینژاد به محصولی رسید
*فکر می کنید چقدراز ثروت محصولی نتیجه ورود او به پروژه سوآپ نفتی آذربایجان است؟
محصولی قبل از ورود به سوآپ نفتی آذربایجان در سپاه حضور داشته، مگر افرادی که در سپاه حضور داشته و دارند و دست پاک هستند با این حقوقی که دریافت میکنند، چه دارند؟ محصولی وارد پروژه نفتی شد و از این طریق بنیان ثروتمندی او گذاشته شد، در هر صورت سوآپ نفتی پولی بود که با استانداری احمدینژاد به محصولی رسید.
لذا میتوان گفت که ۹۰ درصد ثروت محصولی از طریق سوآپ نفتی بدست آمده که برای اثبات این قضیه کافی است گردش مالی محصولی قبل و بعد از ورود به سوآپ نفتی را مدنظر قرار بدهند.البته در جمهوری اسلامی رسم است که آقایان در صورت اقدام به رانت و اخلاص پول را به حساب دیگری واریز و جابجا میکنند اما در مورد محصولی حقوق او مشخص بوده است. اینکه در پاسخ میگویند بیاید هر اندازه پول دارد برای شما باید گفت که این تاکتیک قدیمی شده، کما اینکه احمدینژاد و دیگران هم چنین مواردی را مطرح میکنند. اما اصل قضیه این است که اموال را به نام افراد دیگر میزنند.
وقتی در کشوری زندگی میکنیم که به نام پیرزنی که از هیچ جای دنیا مطلع نیست چندین دستگاه شاسی بلند وارد میشود و یا از طریق تریلی طلا و دلار جابجا میشود و یا مواد مخدر به صورت چند تُن جابجا میشود، این اتفاقات هم صورت میگیرد.
ادعای روابط شکرآب احمدینژاد و محصولی تنها یک نمایش است
*گفته میشود رابطه میان احمدینژاد و محصولی بهم خورده، آیا مشکلات اقتصادی پشت این قضیه است؟
این امکان وجود دارد که روابط احمدینژاد و محصولی بهم نخورده و ادعای روابط شکرآب آنها تنها یک نمایش است چراکه محصولی تا جایی پیش رفت که برای احمدینژاد وزیر کشور شد اما بعد از اینکه احمدینژاد با نظام و رهبری مشکل پیدا کرد به تدریج افراد از او دور شدند و خودش مانده بود و مشایی و بقایی.
لذا به نظر میرسد احمدینژاد و محصولی به دلیل مسائل سیاسی از یکدیگر دور شدند چرا که این دو با یکدیگر بودند و شاید الان هم با یکدیگر هستند منتها در سایه هم هستند و فکر نمیکنم روابط احمدینژاد و محصولی شکرآب شده باشد چراکه نه محصولی یک کلمه علیه احمدینژاد صحبت کرده و نه محصولی علیه احمدینژاد حرفی زده است. لذا اینها عدهای هستند که وسط راه میروند به این ترتیب که کفه ترازو به هر سمتی سنگینتر شد به همان سمت میروند.
*احمدینژاد در پروژه سوآپ نفتی محصولی را شریک کرد آیا محصولی هم در سود حاصل از سوآپ احمدینژاد را شریک کرد؟
بنده آنچه را مشاهده کردم میتوانم بگویم اما به صورت کلی افرادی که هوای یکدیگر را دارند تا آخر باهم هستند مگر اینکه اتفاق خاصی بیافتد.
احمدی نژاد فکر می کرد می تواند سر همه را شیره بمالد
*گفته میشود ثروت اصلی محصولی حاصل سوآپ نفتی آذربایجان است که احمدینژاد پای او را به این پروژه باز کرد اما احمدینژاد در ادعای ساده زیستی تاجایی پیش رفت که حتی خود را وارث دولت شهید رجایی میدانست، ارزیابی شما از این تناقض به چه صورت است؟
احمدینژاد بنیانگذار رانت، فساد اداری، اختلاس و ... در جمهوری اسلامی است، نمیگویم قبلاً نبوده کم و بیش بوده، احمدینژاد همه باندش را فرش به عرش رساند که همگی ناشی و چاپلوس بودند، بنابراین او کشوری را درآمد نفتی حدود ۸۰۰ میلیارد دلار به وضعیت بدی کشاند و افرادی که بعد از احمدینژاد وارد سیستم شدند همان را ادامه دادند.
احمدینژاد فکر میکند میتواند سر همه را شیره بمالد، وقتی سفیر بودم با او دیدار کردم و برداشتم این بود که احمدینژاد مشکل پیدا خواهد کرد و حتی نظر رهبر را هم قبول نداشت. واقعیت این است محصولی و امثالهم که از خالصسازی میگویند منظورشان این است که همه چی برای ما.
منبع: خبرآنلاین