به گزارش سایت خبری پرسون، مردم عربستان مثل بسیاری از مردم کشورهای عربی و اسلامی، به شدت مخالف صهیونیستها هستند.طبق نظرسنجی که نتایج آن اخیرا منتشر شد، اکثر عربستانیها عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را نمیخواهند. نتایج نظرسنجی موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن نشان میدهد، در این کشور فقط اقلیتی کوچک از عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل حمایت میکنند که همین اقلیت هم در حال کاهش است.
به این مهم نیز باید توجه داشت که عربستان، همواره خود را خادم حرمین شریفین-دو مسجد از مقدسترین مساجد اسلامی -یعنی، مسجدالحرام و مسجدالنبی معرفی کرده است. قرار گرفتن چنین جایگاهی در کنار یکی از جنایتکارترین رژیمهای جهان، آبرویی برای آنها نخواهد گذاشت. علنیسازی روابط اگر برای صهیونیستها چند آورده سیاسی پر سر و صدا داشته باشد، قطعا برای آلسعود جز رسوایی و بیآبرویی در جهان اسلام چیزی نخواهد داشت.
این که چه زمانی «علنیسازی» روابط رخ خواهد داد نیز معلوم نیست. طبق گزارشهایی که رسانهها منتشر کردهاند، طرفین خواستههایی دارند که در برخی موارد، جزو خطوط قرمز طرف دیگر است. این یعنی، همین علنیسازی روابط نیز در صورت تحقق، با پیچ و خمها، چالشها و پیچیدگیهایی مواجه خواهد بود.
راجع به آشتی ایران و عربستان نیز تا این لحظه-اگر چه با کُندی- اتفاقات خوبی رخ داده است. بازگشت آرامش نسبی به میادین جنگ یمن، گشایشهای نسبی در محاصره این کشور، مذاکراتی که بین انصارالله و هیئت سعودی ادامه دارد و طرفین آنها را «رو به جلو» ارزیابی میکنند و....همه نشان میدهد، که میتوان و باید به نتیجهبخش بودن این آشتی امیدوار بود. اما درباره این که چرا این مذاکرات و آشتی، آنطور که باید سریع جلو نمیرود، گفتنیهایی هست:
انصاراللهِ امروز، با انصارالله فروردین سال 94 تفاوتهای بنیادینی کرده است. یک دلیل نزدیک برای این ادعا، باز میگردد به اتفاقی که همین چند روز پیش در ایران و یمن رخ داد.
اواخر شهریور ماه تصاویری از رژه باشکوه انصارلله منتشر شد. تصاویری که قطعا عربستانیها را بیش از بقیه غافلگیر کرد! همزمان تصاویری از مراسم باشکوه رژه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در کشور خودمان منتشر شد. اگر تصاویر دو رژه را با هم مقایسه کنید، رژه آنها -چه به لحاظ بزرگی و نظم و چه از نظر سلاحهایی که به نمایش گذاشته شد، درست مثل رژه ما «عالی» بود. و انصارالله در این رژه هم نشان داد، چقدر با انصارالله سال 94 متفاوت است.
به این مهم هم توجه کنید که، انصارالله یمن در حالی که با565 قطعه شناور-از کشتیهای جنگی غول پیکر تا کشتیهای کوچک-از کشورهای مختلف فقط از دریا کنترل میشود تا یک گلوله فشنگ به دستشان نرسد. این کشور از آسمان و زمین نیز کاملا محاصره است. این که یمنیها به ویژه انصارالله چگونه طی کمتر از 8 سال، به چنین قدرتی میرسند، نیاز به بررسی جداگانهای دارد ولی قطع و یقین یکی از مهمترین دلایل این رشد حیرت انگیز، در ویژگیهای فردی و شخصیتی جامعه یمن است. فقط به عنوان یک نمونه به این موضوع توجه کنید که یمن، با وجود نابودی زیرساختهایش در جنگ نابرابر با نزدیک به ده کشور-از جمله آمریکا، انگلیس، امارات، عربستان و رژیم جعلی صهیونیستی- در برخی حوزهها مثل حوزه برق، از کشورهای زیادی جلوتر است. با جمعیتی بالغ بر 37 میلیون نفر، سالانه 11 میلیارد دلار فقط واردات دارد و....نحوه استقلالشان در تامین برق و قرار گرفتن این کشور جزو 10 کشور اول دنیا در این حوزه هم ارتباط مستقیمی با همین روحیه منحصر به فردشان دارد. ب
میخواهیم بگوییم، یمنیها-با آن ویژگیهای منحصر به فردی که دارند- امروز آنقدر قدرتمند شدهاند که در صورت از سرگیری جنگ، نیاز به حمایت هیچ کشوری نداشته باشند و همین قدرت میتواند، موتور مذاکرات صلح را روشن نگه دارد.
ما همچنان معتقدیم، مذاکراتی که بین ایران و عربستان و همینطور انصارالله و عربستان در جریان است، مهم است چون معتقدیم توافق و آشتی با عربستان- در صورت بر هم نخوردن آن- به معنای آشتی با کشورهای امارات، قطر، اردن، بحرین و...هم هست و کمترین دستاورد آن برای همه این کشورها و منطقه، صلح، بهبود شرایط اقتصادی و امنیتی، جلوگیری از هدر رفت توان و انرژی و هزینههایی که صرف تقابل طرفین با یکدیگر میشد، خواهد بود.