به گزارش سایت خبری پرسون، نشانههای بحران آب روزبهروز روشنتر میشود. در این بین صنایع آببر مانند فولاد و ذوب آهن که در فلات مرکزی کشور قرار گرفتهاند، منابع آبی را میبلعند. این صنایع آببر در بیابانیترین نقطه کشور قرار گرفتهاند و بیتوجه به آنچه در اطرافشان اتفاق میافتد، به فعالیت خود ادامه میدهند، اما سؤالی که در این رابطه مطرح میشود، این است که اصلاً چرا این صنایع در فلات مرکزی کشور قرار دارند؟ تبعات منفی انتقال آب از دریای عمان به سمت صنایع بزرگ چیست؟
اتصال آب دریای عمان به اصفهان تا یکسال دیگر
روز چهارشنبه، عباس علیآبادی، وزیر صمت در سفر به اصفهان گفت: «پروژه بزرگی برای تأمین آب صنعت در دست اجرا است که بر اساس برنامهریزی صورت گرفته تا نیمه اول سال آینده به بهرهبرداری خواهد رسید.»
او ادامه داد: «انتقال آب اصفهان از دریای عمان از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه در روند اجرای آن آب از جنوب به فلات مرکزی منتقل خواهد شد.»
وزیر صمت با بیان اینکه همه ظرفیتها برای بهرهبرداری این پروژه بسیج شدهاست، اظهار داشت: «تاکنون ۲۰۰ کیلومتر از مسیر پروژه لولهگذاری شدهاست، در مبدأ و مقصد مخازن بزرگ در حال احداث است.»
علیآبادی با بیان اینکه ۳۰۰ کیلومتر از لولهگذاری فاز اول خط انتقال آب دریای عمان به استان اصفهان باقیمانده است، گفت: «شرکتهای سرمایهگذار در این پروژه از جمله فولاد مبارکه و ذوب آهن و سایر سهامداران همکاری خوبی را داشتند و من نیز قول میدهم با همه توان پیگیری این پروژه را تا زمان بهرهبرداری کامل انجام دهم.»
پروژهای به سود صنایع
شاید در گذشته کسری منابع آبی و تنشهای برآمده از آن، همانند امروز نمایان نشدهبود، اما حالا بسیاری از استانها با کمبود ذخایر آبی و مشکلات محیطزیستی دست و پنجه نرم میکنند، بنابراین فرصتی برای اجرای طرحهای کارشناسینشده باقی نمیماند.
اصفهان، یزد و کرمان که از جمله خشکترین استانهای کشور محسوب میشوند، در دهههای اخیر، میزبان بزرگترین و مهمترین صنایع فولاد و آهن کشور شدند. هر چند این صنایع، سهم مؤثری در تولید ملی و اشتغال داشتهاند، اما به دلیل نیاز فراوانی که به آب دارند، به تنش آبی دامن زده اند.
درست است که نباید ماجرای بحران آب و کمبودهای این حوزه را تماماً به صنایع فولاد ربط داد، اما باید ارزیابی کرد که چرا و چگونه این اتفاقهای غیرمنطقی و غیرمعقول در دهههای گذشته در کشور رخ داده است؛ به خصوص اینکه برخی صنایع فولاد استانهای خشک مثل فولاد اردکان یزد که نوپا هستند و در سال ۹۶ توسط معاون اول رئیسجمهور افتتاح شدند. آنطور که مشخص است برخی از صنایع و صنعتگران با استفاده از قدرت و ثروتی که داشته و دارند هر طور که دلشان بخواهد از منابع آبی استفاده میکنند و تا امروز زور کسی به آنها نرسیدهاست.
چالشهای محیطزیستی پیشرو
طرح انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی، مخالفانی هم دارد، به خصوص کارشناسان محیطزیست که این اقدام را به طور کل اشتباه میدانند و در این رابطه دلایل قابلتوجهی را بیان میکنند. در این رابطه محمد درویش، کارشناس محیطزیست با اشاره به خطرپذیربودن اصفهان میگوید: «در حال حاضر میزان بارگذاری صنایع آببر و آلاینده در اصفهان از ظرفیت زیستی آن عبور کردهاست. تا جایی که در هفته گذشته شاخص آلودگی هوا در شهر اصفهان به ۳۸۵ رسیدهبود و بدتر اینکه این شهر در برخی از روزهای سال نهتنها به عنوان آلودهترین شهر ایران بلکه به عنوان آلودهترین شهر جهان نیز شناخته میشود.»
او ادامه میدهد: «یکی از دلایلی که نتوانستند صنایع اصفهان را بیش از این گسترش بدهند، کمبود منابع آب بودهاست. بنابراین اگر این صنایع، کمبود منابع آب را برطرف و مسئولان پروژه انتقال آب را از دریای عمان اجرایی کنند، یک فاجعه بزرگ محیطزیستی اتفاق خواهد افتاد تا جایی که دیگر در آینده نزدیک، هوایی برای نفس کشیدن باقی نمیماند.»
درویش با ذکر مثالی بیان میکند: «در حال حاضر وضعیت شهر کوچکی به نام اردکان در یزد که کمتر از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، بغرنج شده و شاخص آلودگیآن به ۱۰۰ رسیدهاست، چراکه ۳۵ کارخانه گندلهسازی در این شهر مجوز فعالیت دارد و انواع و اقسام کارخانههای شیشه، سفال و کاشی در آن فعال هستند که به قیمت نابودی محیطزیست منطقه تمام شدهاست.»
او درباره اهمیت ویژه برای تأمین آب صنایع اصفهان اینگونه توضیح میدهد: «صنایع اصفهان، قدرتمندترین صنایع ایران هستند، برخی از آنها به تنهایی یک نیروگاه دارند که میزان برق مصرفی آن بیشتر از میزان برق مصرفی کل کلانشهر اصفهان و شهرهای حومهاش است، بنابراین اینها قدرت و ثروت زیادی دارند. در این بین اگر نهادهای مربوطه نظارت کافی روی آنها نداشتهباشند، آن وقت دست این صنایع برای اینکه هر کاری را طبق میل خودشان انجام دهند کاملاً باز میشود. در این بین، آنها به دولت اعلام میکنند که اصلاً نگران تأمین منابع مالی انتقال آب نباشد، چراکه تأمین آن را خودشان برعهده میگیرند. به این ترتیب مسیر برای رسیدن به اهدافی که در سر دارند هموار میشود.»
چه باید کرد؟
درویش تصریح میکند: «از آبی که به صنایع فولادی داده میشود، هیچ چیزی باقی نمیماند که وارد آبخوانهای زیرزمینی شود، البته اگر هم آبی وجود داشتهباشد، به قدری آلاینده است که باعث افت کمی و کیفی منابع آبهای زیرزمینی خواهد شد، بنابراین این صنایع نمیتوانند هیچ کمکی به بحران کنند و بیشتر بر ابعاد خطر اضافه خواهند کرد.»
او در پایان به راهکارهای نجات محیطزیست اصفهان میگوید: «اگر میخواهیم اصفهان به عنوان شهری برای زندگی باقی بماند باید تمام چاههای غیرمجازش پلمب شود و با نصب کنتور روی همه چاههای مجاز، اجازه برداشت غیرمجاز از این چاهها نیز دادهنشود. همچنین هر نوع بارگذاری جدید در اصفهان برای یک دوره ۱۰ ساله ممنوع شود و مسئولان فقط با توسعهای که منجر به برداشت آب از منابع زیرزمینی نمیشود موافقت کنند. برای مثال درآمد اصفهان باید از طریق گردشگری یا حمایت از استارتاپها و همچنین راهاندازی کسب و کارهای سبز مانند ایجاد نیروگاه خورشیدی حاصل شود. در این صورت است که پایداری، اشتغال و ثروت واقعی در این استان به ارمغان خواهد آمد.»
منبع: روزنامه جوان