به گزارش سایت خبری پرسون، لباسها و تجهیزاتشان را عوض کرده بودند و لباس فرم طوسی رنگ تیم را به تن داشتند. یکی از بچهها میگفت باید با یک سوزن تاول را بترکانی اما پوستش را نکنی، اینجوری زودتر خوب میشود. میگفت دستهایمان تاول میزند گاهی انگار پینه میبندد. دستکشهایشان هر چقدر هم که محکم باشد باز هم جواب نمیدهد؛ دستهایشان تاول میزند، مصدوم میشوند و کلاه و ضربهگیرهایشان هم فقط قدری از دردشان را کم میکند.
دو ساعت قبل از تمرین بود، خنکترین قسمت دفتر را انتخاب کرده بودم تا از گرمای مرداد در امان بمانم که پزشک تیم داخل آمد و دنبال خودکار میگشت. به سرپرست میگفت حدیث خاقانزاده مصدوم است اما میخواهد با مسئولیت خودش تمرین کند. چشم به سمت دخترانی چرخاندم که در سایه درخت جلو دفتر، کفشهایشان را میپوشیدند و تجهیزاتشان را چک میکردند. گاهی هم پیست خاکی را چک میکردند که در حال آبپاشی بود.
با شنیدن صدای اولین موتور به پیست وارد شدم و تمرین دختران تیم ملی موتور کراس را تماشا کردم که فارغ از تمام کلیشهها موتورهای ۲۵۰ سی سی را میراندند؛ همان موتورهایی که بخاطر کنترلشان دستهایشان تاول میزد اما حاضر بودند با مصدومیت هم ادامه بدهند.
حدیث میگفت: "موتور همین است، سوسول بازی ندارد که زمین خوردی از جا بلند نشوی. مسخره بازی که نیست باید گرگ باشی و شکار بروی. " روی موتورش هم تصویری از گرگ کشیده بود، چون گرگ رام شدنی نیست".
معصومه مومیوند، خبرنگار ما با دختران موتورسوار همکلام شد و در مورد مسائل مختلفی به گفتوگو نشسته که در ادامه مشروح آن آمده است:
دخترانی با موتورهای قسطی!
هستی رضایی، موتورسوار ۱۶ ساله تیم ملی که در سال ۲۰۲۲ قهرمان سال خاورمیانه شد و سال گذشته هم به عنوان تنها دختر آسیا و کوچکترین موتورسوار در مسابقات جهانی موتورکراس شرکت کرد، بزرگترین مشکل زنان موتورسوار را امکانات میداند و میگوید "بزرگترین مشکل این است که کمپانیهای موتور مثل شرکت یاماها و هوندا را در کشورمان نداریم. مشکل دیگر هم این است که دیده نمیشویم؛ نه تنها زنان که مردان موتورسوار هم دیده نمیشوند و به همین دلیل اسپانسر نداریم. بنابراین این رشته بدون اسپانسر میماند و امکاناتمان خیلی کم است. "
حدیث خاقانزاده، ملیپوش ۲۱ ساله تیم ملی هم در این مورد میگوید" آنقدر مشکلات زیاد است که نمیدانیم از چه بگوییم. این رشته خیلی مظلوم است از قیمت و امکانات گرفته تا قیمتهای موتور که روز به روز گران میشود. موتورم را قسطی خریدم و این ماه قسطش تمام شد. اگر قطعهای خراب شود گیر نمیآید و باید از خارج سفارش بدهیم.موتورم را ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ قسطی خریدم و این ماه قسطش تمام شد. اگر قطعهای خراب شود، گیر نمیآید و باید از خارج سفارش بدهیم."
پریسا حسنیدوست دیگر ملیپوش ۱۸ ساله موتورکراس زنان میگوید "در ایران اصلا برای موتورکراس امکانات نیست. استعدادهای زیادی داریم که حتی شناخته هم نشدهاند. بیشترشان به خاطر هزینه مالی بوده و کسانی هم که شناخته شدهاند به دلیل کمبود امکانات به جایی نرسیدند. در سطح جهانی حرفی برای گفتن نداریم و همه این مسائل به دلیل نبود امکانات، پیست خشک و نبود مربی کار بلد و دیگر مسائل است. "
هستی رضایی که موتور سواری را رشتهای هیجانانگیز میداند، میگوید "تا به حال داخل شهر موتورسواری نکردهام اما دوست دارم" وی امیدوار است شرایطی فراهم شود که با مدرک معتبر بتواند موتورسواری خارج پیست را هم تجربه کند.
خاقانزاده از موتورسواری در خیابان میترسد و میگوید "از تصادف میترسم. خودم به جهنم، موتور میترکد. اگر پایم بشکند گچ میگیرم و درست میشود اما موتور را که نمیتوانم گچ بگیرم".
فراتر از کلیشههای جنسیتی
هرچند موتورسواری زنان نسبت به قبل بیشتر شناخته شده اما گاهی پیش میآید که برخی این رشته را مناسب زنان نمیدانند. خاقانزاده که دل پری در این زمینه دارد، میگوید "بارها شنیدهام که میگویند این چه رشتهای است. دختر باید اینجوری باشد. فلان مدل حرف بزند اما جواب دادهام دختر باید هر کاری که در توانش است، انجام بدهد".
هستی رضایی اما بیشتر تشویق شده و کمتر شاهد نگاههای حاکی از این سوال بوده که دختر را چه به موتور؟ او میگوید "چون از بچگی شروع کردم، من را به چشم بچه میدیدند و تشویقم میکردند. الان هم بد نگاه نمیکنند و خیلی با این موضوع مواجه نشدهام".
"موتورسواری زنان جدی گرفته نمیشود". این را حسنیدوست میگوید که هر بار باید از قزوین به تهران بیاید تا چند جلسه در هفته تمرین کند. پیست قزوین تعطیل شده و گویا ارادهای برای بازگشایی آن وجود ندارد.
نقش فدراسیون چیست؟
فدراسیون موتورسواری به عنوان متولی توان تامین هزینههای بسیار زیاد این رشته را ندارد؛ از طرف دیگر بر خلاف سایر نقاط دنیا، اسپانسرها نیز پای کار نمیآیند تا در این رشته ریزش ورزشکاران زیاد باشد.
فیروزه سیدمهدی، نایب رئیس زنان فدراسیون موتورسواری میگوید "تعداد موتورسواران در سطح استانها زیاد است اما بهخاطر هزینهها خیلی ریزش داریم. تعدادی بهخاطر نبود امکانات از این رشته خداحافظی کردند.تعداد موتورسواران در سطح استانها زیاد است اما بهخاطر هزینهها خیلی ریزش داریم. تعدادی بهخاطر نبود امکانات از این رشته خداحافظی کردند. فدراسیون قبلا مجوزهایی برای واردات موتور داشت که به ورزشکاران میداد اما اکنون این مجوزها از فدراسیون گرفته شده و تقریبا دستمان بسته است. مجبوریم هزینه را با کمک افراد خیری که در این رشته هستند، پرداخت کنیم".
گرمای هوا طاقتفرسا شده بود و سعی میکردم زیر سایه درختهایی که کنار فنسهای اطراف پیست بودند، بایستم. روبرویم دخترانی بودند که با آن همه تجهیزات بیتوجه به گرما و با این امید موتورشان را میراندند که روزی بتوانند با سایر کشورها رقابت پایاپایی کنند و برای ایران افتخار بآفرینند و در دلشان اندوه دختران دیگری نباشد که به خاطر هزینهها و امکانات علاقهشان را بوسیدند و کنار گذاشتند.