به گزارش سایت خبری پرسون، نرگس ملک زاده در یادداشتی نوشت: در سال تحصیلی گذشته دانشآموزان پایه اول ابتدایی یک میلیون و هفتصد و پنجاه و چهار نفر بودهاند که در پایان سال و بعد از ارزشیابیهای انجام شده حدود ۵ درصد این دانشآموزان مردود شده اند. یعنی عددی نزدیک به ۹۰ هزار نفر (۸۷/۷۰۰) در صورتی که در ارزشیابی شهریور ماه موفق نشوند سال آینده نیز مهمان پردردسر پایه اول خواهند بود. این آمار در سالهای گذشته نیز وجود داشت منحنی این مردودی در سال تحصیلی قبل رو به بالا بوده است و ضریب گرفتن این آمار نگرانیها را دوچندان کرده است اما چه میشود که نظام آموزش ابتداییِ سهلنگر، برای دانشآموزان سخت و مجبور به تکرار پایه میشوند؟
تکرار پایه برای دانشآموز مقطع ابتدایی اینگونه رقم خواهد خورد که اگر در امتحانات پایان سال در دروس فارسی و ریاضی توصیف «نیازمند تلاش بیشتر» کسب کنند، معلم باید روشهایی همچون طراحی پروژه و تعیین تکلیف در ایام تابستان به ارتقای آنها کمک کند و پس از آن در شهریور مجددا از دانشآموز امتحان گرفته شود، اگر همچنان در این دروس توصیف «نیازمند به تلاش بیشتر» را کسب کرد، مشمول تکرار پایه میشود. اما چرا باید برای این اتفاق در خشت اول آموزش نگران بود؟
یکی از عمدهترین دلایل حضور دانشآموزان با نیازهای ویژه در مدارس عادی است، درست است که در بدو ورود مورد سنجش قرار خواهند گرفت و این سنجش به منظور کمک به بهبود کیفی آموزش و کنترل بعضی از عوامل موثر بر افت انجام میشود اما به دلایلی از جمله نبود مراکز بهبود اختلال یادگیری مخصوصا در مناطق محروم و مرزی این دانشآموزان با اختلال یادگیری و ویژگیهایی همچون دیرآموزی به مدارس عادی خواهند رفت.
تراکم بالای کلاسهای درسی و نبود فرصت کافی برای زمانگذاری بیشتر برای دانشآموزان با این مشکل و حتی دانشآموزانی که مشکل سنجش ابتدایی را نداشتند اما ضعیف و بعضا کند هستند را هم اضافه کنید؛ بد داستان آنجاست که معلم متخصص و کاربلد هم در پایه اول ابتدایی به کارگرفته نشود. در سالهای گذشته بیشتر کمبود نیروی انسانی مربوط به مقطع ابتدایی بوده است آموزگاران قبولی در آزمون استخدامی با گذراندن یک دوره کوتاه مدت بدو استخدام روانهی کلاس درس شده اند؛ آیا این موارد در این افزایش نرخ مردودی و در نهایت ترک تحصیل دوره ابتدایی بیتاثیر نیستند؟
استفاده از سرباز معلمها و در سال گذشته نیروهای قرارداد کار معین که نمونهی آنها مجریان طرح امین مدارس بودهاند و به یکباره خود را به عنوان معلم در مقطع ابتدایی دیدند کسانی که هنوز الفبای تدریس را هم نیاموخته بودند خود بخشی از صورت مسئله ست. شاید که مقطع ابتدایی از لحاظ محتوا سخت و سنگین برای نو معلمانی که برای معلمی تربیت نشدهاند نباشد اما روش تدریس وعدم آشنایی این افراد با روانشناسی تربیتی و ویژگیهای رشدی این دوره سبب شده است که آموزش ابتدایی و دانشآموزان آن با آن درجه اهمیت مورد ستم تصمیمات اشتباه مدیریتی قرار گیرند و مسئله مانند مردودی و ترک تحصیل را رقم بزنند.
لازم است آموزگاران پایه اول ابتدایی مانند دانشآموزان این پایه مورد توجه جدیتری قرار گیرند، حمایتهای آموزشی در قالب بستههای حمایتی یادگیری و یاددهی چه به صورت حضوری و چه به صورت مجازی، طرحهای تشویقی برای جذب همکاران با سابقه و تجربه در مقطع ابتدایی، برنامه ریزی جهت کاهش تراکم دانشآموزی در این پایه و استفاده از همیار معلم به صورت موظف چه از ظرفیت نیروهای خرید خدمات، دانشجو معلمان علاقمند و یا همکاران بازنشسته، این پایه را یاری رساند تا علاوه بر کاهش این آمار، لطمات روحی حاصل از اولین شکست تحصیلی در اولین سال حضور در مدرسه را نیز کاهش دهیم. شایسته است که سازمان ملی تعلیم و تربیت نیز در این زمینه بازنگری کند.
منبع:آفتاب یزد