چون که صد آمد نود هم پیش ماست

دهم تیر با مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز صنعت و معدن نامیده شده ‌است. فرصت خوبی برای پاسداشت و یادآوری اهمیت معدن، صنایع معدنی صنعت و چه بسا تجارت کشور است.
تصویر چون که صد آمد نود هم پیش ماست

به گزارش سایت خبری پرسون، امیرحسین کاوه- فعال صنعتی در یادداشتی نوشت: در ایران بیش از ۱۱۸ سال است که یک تا چهار وزارتخانه به موضوع صنعت و معدن و تجارت می‌پرداخته است.

اکنون نیز تبدیل وزارت صمت به دو وزارتخانه از اولولیت‌های مجلس است.

هر سال ۲۹ مهر روز ملی صادرات با محوریت تجلیل از برگزیدگان تجارت و ۱۰ تیر روز ملی صنعت و معدن با حضور بالاترین مقامات کشور ارج گذاری می‌شود.

همین هم شاید نشانی از لزوم تفکیک تخصصی این وزارتخانه‌ها باشد. هرچند که به نظر می‌رسد پایان دوره مجلس است و برای تصویب این انتزاع دیگر وقت نمانده است.

امسال برای این روز شعار «صنعت و معدن؛ پیشران پیشرفت در گام دوم انقلاب»انتخاب شده است.

شعار خوبی است.

برای پیشرفت راهی جز توجه به تولید نداریم.

خوب حالا از تجلیل چند ساعته بگذریم، دست همه مجریان مراسم درد نکند.

اکنون بعد از همایش چه خروجی دهیم که در این پیشران بودن بدون مانع و توقف حرکت کند.

طی ده‌ها سال گذشته با تحقیقات میدانی و نظر سنجی‌ها از مدیران صنایع و گفت و گوهای بخش خصوصی و دولت و نامه‌های پی در پی تشکل‌های اقتصادی، شاید صدها عنوان از معضلات و مشکلات ارائه شده که با یک جست‌وجوی ساده، همه‌ی آنها سریعا قابل دسترسی است.

اما تاکنون دیده‌ایم در دوره زمانی مسوولیت مدیران، وقتِ شناخت و رفع تک تک و یا همه‌ آنها را که گاهی هم در زنجیره تعارض منافع و تضاد در بالا دست صنایع مادر و پایین دست صنایع تکمیلی، نمی گذارد تصمیم مناسب را فراهم کند!

پس چه کنیم؟

پیشنهاد می‌شود هر وزیر و مدیر در هر سال همت کند و از این همایش‌ها بخواهد مثلا فقط پنج مورد از درخواست‌های صنایع کوچک و متوسط و بزرگ در رسته‌های مختلف را شناسایی و مضرب درست مخرج مشترک مشکلات یکسان را پیدا کرده، پس از شناخت و ساده کردن آن راه حل را با اتاق‌ها یا فدراسیون‌های تخصصی به اشتراک بگذارند و در صورت تایید به عنوان سند همایش رو نمایی و برای اجرا، همه همت کنند.

با روش پرداختن مشکلات مشترک می‌توان موانع بزرگ را به یک باره برای هزاران کارخانه و هزاران معدن و ده‌ها انجمن در کشور رفع کرد. یعنی به‌جای حل مشکلات جز به جز، با شیوه استقرایی و به حل مشکلات کلی با روش قیاسی برای بهبود جزئیات عمل کنیم.

در این مقطع بدون داشتن و درک تصویر کلی از شرایط واقعی کشور نمی‌توان ارتباط بین اجزاء و ارکان موضوع را به خوبی درک کرد.

به مسوولان عزیز که وقت مسوولیت آنان مثل باد می‌گذرد، پیشنهاد می‌شود که از شنیدن جزئیات واهمه داشته و دوری کنند و از بررسی مصادیق برای تک تک صنایع بر حذر باشند.

یا اولولیت‌بندی و اصلی و فرعی کردن، مشکلات مشترک همه صنایع را پیدا کنند، آنها را در چند محور جمع بندی و با شناخت کلی محیط پیرامون، برای رفع آن اقدام کنند.

چون که صد آمد نود هم پیش ماست.

491414