بر اساس گزارش مجلس در مرداد ۱۴۰۱ میانگین نرخ تورم از نگاه مردم ۸۶ درصد بوده اما نرخ تورم نقطه به نقطه اعلام شده توسط بانک مرکزی و مرکز آمار در این ماه به ترتیب ۴۶ و ۵۱ درصد بوده است. این اعداد نشان میدهد که هم تفاوت قابل توجهی میان نرخ تورم احساس شده مردم و نرخ رسمی وجود دارد، هم بین دو نرخ رسمی اعلام شده فاصله وجود دارد. در این گزارش از دو جنبه علت این تفاوت بررسی میشود. از یک طرف علل فنی مربوط به نحوه محاسبه شاخص مصرف کننده و از طرف دیگر علل رفتاری و روانی مؤثر.
علت تفاوت دو نرخ رسمی
ابتدا علت تفاوت دو نرخ اعلامی رسمی را بررسی میکنیم. نمودار زیر نرخ تورم نقطه به نقطه مرکز آمار و بانک مرکزی است. هردوی این نهادها دارای طرح درآمد هزینه مخصوص به خود هستند و طبق آن نیز تورم را محاسبه میکنند. مشاهده میشود که هرچه نرخ تورم بالاتر رفته اختلاف نرخهای این دو نهاد بیشتر شده و نرخ تورم اصلی در هر سال آن نرخی اعلام شده که کمتر است!
دو علت برای توجیه تفاوت نرخهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران وجود دارد. علت اول توجه به ضرایب اهمیت هر گروه کالایی بر اساس طرحهای مختلف هزینه درآمد خانوار و اعمال آن ضریب در محاسبه نرخ است. ۱۲ گروه کالایی زیر مد نظر است: خوراکیها و آشامیدنیها، دخانیات، پوشاک و کفش، مسکن و آب و برق، لوازم خانه، بهداشت و درمان، حمل و نقل، ارتباطات، تفریح و امور فرهنگی، تحصیل، رستوران وهنر و کالاها و خدمات متفرقه. همانطور که مشاهده میشود در گروه کالایی حملونقل بانک مرکزی ضریب اهمیت ۸/۹ را در نظر گرفته و مرکز آمار کل ۹/۴ و این تفاوت در ضریب، نرخ تورم را تحت تأثیر قرار دهد.
علت مهم دیگر تفاوت در قیمتهاست. به دلیل تفاوت در روشهای دریافت قیمت و محاسبه قیمتهای نسبی اختلاف قابل توجهی بین قیمتهای اعلام شده از طرف این دو نهاد دیده میشود. به طور مثال شاخص قیمت حمل و نقل در این سه ماه بر اساس اعلام بانک مرکزی ۱۰۲ درصد و بر اساس اعلام مرکز آمار ۵۶ درصد بوده است.
علت تفاوت در نرخ تورم رسمی اعلام شده و نرخ تورم احساس شده مردم
همانطور که گفته شد بین نرخ تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی و مرکز آمار و نرخی که مردم از تورم احساس میکنند تفاوت وجود دارد. مسئلهای که جالب توجه است این است که این تفاوت فقط مختص ایران نیست و در کشورهای دیگر نیز وجود دارد. به طور مثال نرخ تورم احساسشده در اتحادیه اروپا و آمریکا و حتی ژاپن به مراتب بالاتر از نرخ تورم رسمی آنان بوده است. حال به بررسی عوامل این تفاوت در ایران میپردازیم.
علل فنی
تورم بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) محاسبه میشود. از جمله عوامل فنی مؤثر بر این اندازهگیری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- مفهوم "نرخ تورم شخصی": تفاوت وزنها بین گروههای مختلف خانوار(هر خانوار متناسب با سبد مصرفی خود و هزینههای زندگی شخصی تورم را میسنجد) بدیهی است که CPI نمیتواند به طور کامل نیازهای همه کاربران را برآورده کند و بهتر است برای گروه خانوارهای منتخب، مانند فقرا و ثروتمندان، صاحبخانه و مستأجر، خانوارهای با سرپرست زن و غیره نرخهای تورم جایگزین محاسبه و همزمان با CPI منتشر شود.
۲- تفاوت سطح و تغییرات قیمتها در بخشهای مختلف جغرافیایی: در مناطق مختلف کشور به دلیل تفاوت در الگوی مصرف و تفاوت در رشد قیمتها در هر منطقه، میزان تورم متفاوت است.
۳- تفاوت در وزنها در سال پایه با سال هدف: نرخ تورم بر اساس مقادیر سال پایه محاسبه میشود و اگر در طول سال قیمتهای نسبی افزایش یابند، تورم احساس شده افراد هم تغییر قابل توجهی با نرخ آمار رسمی خواهد کرد.
۴- استفاده از روش پلوتکراتیک به جای روش دموکراتیک: تفاوت این این روشها در نحوه محاسبه هزینهها در شاخص تورم است و نتیجه آن است که روش پلوتکراتیک که اکنون استفاده میشود بیشتر به سمت ثروتمندان تورش دارد و باعث میشود که نرخ تورم اعلام شده همواره کمتر از نرخ تورم احساس شده توسط مردم باشد.
۵- قیمت مسکن در مقایسه با هزینه خدمات مسکن: مسکن به عنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر احساس مردم بر تورم است که وزن ۳۰ درصدی در CPI دارد و تغییرات قیمت آن میتوانند اثرات مهمی بر جای بگذارد. اغلب مردم وقتی صحبت از قیمت مسکن میشود افزایش قیمت خرید خانه را مد نظر قرار میدهند در حالی که در شاخص قیمت مصرف کننده هزینه استفاده از مسکن و هزینههای مربوط به مسکن مانند اجاره لحاظ میشود که این هزینهها به مراتب کمتر از تغییرات قیمت خود مسکن است. همین موضوع یکی از علل تفاوت در نرخ اعلامی و نرخ تورم احساس شده است.
۶- تعدیل کیفیت قیمتهای استفاده شده در CPI: برای اندازهگیری تورم باید کیفیت کالاها در طول زمان ثابت باشد اما لوازم برقی، اینترنتی یا برخی دیگر از لوازم در طول زمان ممکن است بهبود یابند و قیمت بالاتری هم پیدا کنند. بنابراین تغییرات قیمت اندازهگیری شده باید برای تغییرات کیفیت تعدیل شود.
عوامل روانی و رفتاری
۱- خریدهای متداول و شاخص قیمت روزمره(EPI): دیدگاه مصرفکنندگان در مورد تورم بیشتر ناشی از خریدهایی است که روزانه انجام میدهند. مانند مواد غذایی و اقلام مراقبت شخصی و سایر اقلام غیر بادوام. این کالاها بیشتر در معرض تغییر قیمت هستند.
۲- تورش حافظه: براچینگر میگوید مورد دیگری که باعث تورش در رفتار مصرفکننده میشود تورش یا سوگیری حافظه است. یعنی افراد در مقایسه با کاهش یا ثبات قیمتها عموماً افزایش قیمتها را به حافظه میسپارند. برای رفع این موضوع در محاسبه شاخص قیمت، برای قیمتهای افزایشی وزن بیشتری در نظر گرفته شد و شاخص قیمت درک شده(PePI) و نرخ تورم درک شده محاسبه گردید.(نحوه محاسبه در گزارش کامل مرکز پژوهشها موجود است)
۳- عدم برداشت صحیح از دوره زمانی محاسبه تورم: نرخ تورم منعکس کننده تغییرات قیمت در مقایسه با سال قبل است اما ممکن است مردم آنرا با چندسال قبل مقایسه کنند که این برداشت غلطی است. مثلاً ممکن است گفته شود نسبت به سال ۹۶ که هنوز جهش قیمتی مشاهده نشده بود و نرخ تورم ۳۵ درصد بود اکنون سطح قیمتها ۴.۵ برابر شده است.
۴- نقش دانش و اطلاعات: وجود اطلاعات کافی، صحیح و در دسترس برای عموم میتواند منجر به تصمیمگیری بهتر راجع به وقایع شود و از اینکه افراد با تجربیات شخصی تصمیمگیری کنند جلوگیری کند. بنابراین خوب است دانش کافی راجع به تفاوت تورم و هزینههای زندگی، نحوه محاسبه شاخص عمومی قیمتها و سایر اطلاعات لازم در اختیار مردم قرار گیرد.
پیشنهادات
اما چه راهکارهایی برای کاهش تفاوت بین نرخ تورم رسمی اعلام شده و تورمی که مردم احساس میکنند وجود دارد؟ بر اساس پژوهشهای صورت گرفته، یکی از راهکارها آن است که نرخ تورم برای اقشار یا گروههای متفاوت جمعیتی به صورت مجزا محاسبه و منتشر شود، یکی از دلایل این پیشنهاد آن است که خانواری که مستأجر است با توجه به افزایش هزینهها خواه نا خواه تورم تورم را بیشتر از نرخ اعلام شده احساس میکند در صورتی که خانواری که مالک خانه است تنها به دلیل مالک بودن تورم را کمتر از خانوار مستأجر احساس میکند، یکی از دلایلی این امر آن است که گروههای مختلف مردم با توجه به شرایط، درآمد و هزینههای متفاوتی دارند، به همین علت محاسبه تورم برای گروههای مختلف تفاوت بین تورم اعلام شده و تورم احساس شده مردم را کاهش خواهد داد. بدین منظور میتوان خانوارها را به گروههای مالک و مستأجر، فقیر (افراد زیر خط فقر) و ثروتمند و سایر گروهها تقسیم بندی و تورم را به صورت جداگانه برای آنها محاسبه کرد. همچنین اگر تورم بر اساس شاخص قیمت روزمره و درک شده محاسبه و منتشر شود میتواند به کاهش بیشتر این اختلاف منجر شود. مورد دیگر آن است که باید تفاوت بین هزینه، گرانی و تورم به صورت همگانی آموزش داده شود تا بتوان به کاهش این اختلاف کمک کرد.
منبع: ایمنا