ظریف دنبال انتخابات نیست/ شخصا به رئیسی گفتم مشکلات اقتصادی ناشی از حل‌نشدن برجام برعهده شما است

روحیات آقای ظریف این‌گونه نیست که دنبال انتخابات اینها باشد. این ادعاها از سوی کسانی مطرح می‌شود که سیاست خارجی نمی‌دانند و سعی می‌کنند با مطرح کردن ادعاهای سطح پایین به دنبال تخریب ظریف باشند.
تصویر ظریف دنبال انتخابات نیست/ شخصا به رئیسی گفتم مشکلات اقتصادی ناشی از حل‌نشدن برجام برعهده شما است

به گزارش سایت خبری پرسون، سید محمد صدر، دیپلمات پیشین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله افرادی بود که سه‌شنبه شب تا نیمه‌های شب در اتاق مجازی که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه پیشین کشورمان در آن گفت‌وگو می‌کرد، حضور داشت و به اظهارات او گوش می‌داد.

با سید محمد صدر تماس گرفتیم تا نظر او را در مورد اظهارات ظریف جویا شویم.

به گزارش روزنامه اعتماد بخش هایی از گفت و گوی صدر را در ادامه می خوانید:

اظهارات محمد جواد ظریف بسیار خوب و مفید بود. ایشان توضیح‌های مفصلی را به ویژه درخصوص برجام داد. با توجه به حملاتی که گروه‌های مختلف در این مدت انجام داده‌ بودند، خوشبختانه تمام سوال‌ها و ابهام‌ها مطرح شد و خوشبختانه آقای ظریف خیلی دقیق و علمی به همه پاسخ داد و طبق معمول نشان داد که به غیر از منافع ایران و جمهوری اسلامی به هیچ چیز فکر نمی‌کند.

آقای ظریف اصلا دنبال این حرف‌ها نیست، او اگر دنبال انتخابات بود، همین دو سال پیش، زمانی که خیلی از گروه‌ها و شخصیت‌ها ازجمله سید محمد خاتمی، رییس‌جمهور پیشین و سید حسن خمینی از ایشان دعوت می‌کردند که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود، نشد.

روحیات آقای ظریف این‌گونه نیست که دنبال انتخابات اینها باشد. این ادعاها از سوی کسانی مطرح می‌شود که سیاست خارجی نمی‌دانند و سعی می‌کنند با مطرح کردن ادعاهای سطح پایین به دنبال تخریب ظریف باشند.

من با شناختی که از ظریف دارم که شناختم هم شناخت دقیقی است، می‌دانم که دنبال این حرف‌ها نیست. البته ظریف، اگر هم دنبال این مسائل باشد، به ویژه با پایگاه مردمی که دارد، حقش است، اما می‌دانم که دنبال مسائل نیست.

من قبلا هم گفته‌ام که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور، مسائل اقتصادی است. گرانی، تورم، بیکاری، فساد و مسائل دیگر اقتصادی دارد کمر مردم را می‌شکند. خیلی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور یا اساسا راه‌حل‌های غیراقتصادی دارد یا کسانی که مسوولیت امور را دراختیار دارند از عهده‌اش بر نمی‌آیند.

آنچه من می‌فهمم این است که راه‌حل مشکلات اقتصادی کشور، صرفا اقتصادی نیست. راه‌حل بخش مهمی از مشکلات اقتصادی کشور از دالان سیاست خارجی می‌گذرد؛ مادامی که سیاست خارجی درست نشود، احتمال اینکه مشکلات اقتصادی حل شود بسیار کم و حتی می‌توان گفت که غیرممکن است. وقتی نتوانیم درآمد نفتی را که می‌فروشیم به دست بیاوریم یا هیچ سرمایه‌گذاری خارجی انجام نشود یا عدد آن بسیار ناچیز باشد،

تا وقتی که تحریم هستیم، مسائلی است که باعث می‌شود در مقابل حل و فصل مسائل اقتصادی کشور مانع ایجاد شود. من همین مساله را شخصا با سید ابراهیم رییسی، رییس‌جمهور مطرح کردم که اگر مساله برجام حل نشود، مشکلات اقتصادی ناشی از حل نشدن برجام برعهده شما خواهد بود.

البته آقای رییسی تایید می‌کرد و معتقد بود که باید مساله برجام را حل کرد و خوشبختانه ایشان درک می‌کرد که بدون برجام احتمال حل مشکلات اقتصادی بسیار کم است.

بنابراین اگر چرخش عاقلانه‌ای در سیاست خارجی پیش بیاید و به سمت تحول در سیاست خارجی حرکت کنند، منافع ملی که مورد تاکید همه است، ان‌شاالله تامین خواهد شد.

اگر به یاد داشته‌ باشید در دهه هفتاد کتابی در ایران منتشر شد به نام «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» که به برخورد جامعه ایران با تعدادی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی در سده پیش از آن پرداخته ‌بود. من نمی‌دانم چرا ما آن‌گونه که باید و شاید نخبگان مملکت خودمان را قدر نمی‌دانیم.

خوشبختانه امروزه نخبه‌کشی وجود ندارد، اما به جای آنکه نخبگان کشورمان را احترام بگذاریم و از توانایی‌های آنها بهره ببریم، خیلی از آنها را کنار می‌زنیم و منزوی می‌کنیم. این شیوه برخورد در بخشی از گروه‌هایی که در حاکمیت نقش موثری دارند، به وضوح قابل مشاهده است.

این رویکرد خیلی باعث تاسف است. یک بار شخصا به محمد جواد ظریف گفتم: «دکتر حواست راجمع کن، حسادت در ایران و به ویژه حسادت در میان مسوولان یه بیماری آندمیک و ریشه‌دار است.»

متاسفانه حسادت‌ها باعث می‌شود برخی از افرادی که می‌توانند خدمت بزرگی به کشور بکنند و منافع مردم و نظام را تامین کنند، کنار گذاشته ‌شوند و کشور را از خدمات آنها محروم می‌کنند. این هم یک مساله روان‌شناسی سیاسی است و هم تا حدی جنبه جامعه‌شناسی دارد و حتی ریشه‌های فرهنگی دارد.

متاسفانه ما بعد از انقلاب و به ویژه بعد از دوران جنگ در مسائل فرهنگی کم توجهی کردیم. به مرور زمان آن فرهنگی که در دوران انقلاب از سال ۱۳۵۶ به بعد در کشورمان به وجود آمده ‌بود و تقریبا تا یک دهه کم و بیش ادامه داشت، متاسفانه بعد از دوران جنگ کمرنگ شد.

فرهنگ ایثار، فداکاری و تامین منافع دیگران به جای منافع خود، بعد از جنگ جای خودش را به منفعت‌طلبی، پرکردن جیب خودمان، قدرت‌طلبی و پول‌پرستی داد. نتیجه این تغییر فرهنگ این است که به جای اینکه نخبگان خودمان را تربیت کنیم، همواره آنها را تضعیف می‌کنیم.

به جای اینکه سعی کنیم خودمان را بالا بکشیم، سعی می‌کنیم افرادی را که توانمندتر از ما هستند از جایگاه خودشان پایین بکشیم. این نکته بسیار مهمی است که جامعه‌شناسان و روان‌شناسان باید به آن فکر کنند و به اعتقاد من شاید بتوان گفت که ما نیاز به انقلاب فرهنگی داریم، نیاز داریم به فرهنگ انقلاب بازگردیم، سال ۱۳۵۷-۱۳۵۶ زمانی که دیگر هیچ کس به فکر منافع خودش نبود و همه فکر و ذکر شهروندان در جهت انقلاب، مردم و تامین منافع کشور بود.

488674

سازمان آگهی های پرسون