اصولگرایان از حالا به فکر لیست انتخاباتی مجلس دوازدهم هستند؟

جریان اصولگرا به اندازه‌ای درگیر تشتت است که شاید از سال 1401 به بعد دیگر نتوان نام «جریان» بر آن گذاشت و باید با عنوان «محفل» از آن یاد کرد، چراکه اختلاف‌ها به اندازه‌ای پررنگ و تعدد سلیقه‌ها و گعده‌ها به اندازه‌ای زیاد شده است که عنوان جریان به سختی با وضعیت فعلی آنها تطابق دارد.
تصویر اصولگرایان از حالا به فکر لیست انتخاباتی مجلس دوازدهم هستند؟

به گزارش سایت خبری پرسون، بر اساس آنچه در شش ماهه دوم سال 1401 رخ داد، فصل جدایی‌ها در زمستان سال قبل آغاز شد تا جایی که در روزهای پایانی سال قبل، «غلامعلی حدادعادل» نسبت به اختلافات درون «جبهه انقلاب» هشدار داد و در قامت رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در بیست و هفتم اسفند در نشست وبیناری که با حضور رییسان و دبیران شورای ائتلاف در استان‌ها برگزار شد، بر نقش و جایگاه شورای ائتلاف در وحدت و انسجام‌بخشی به نیروهای فعال جبهه انقلاب در سراسر کشور تاکید کرد و گفت: «پرهیز از اختلافات درون جبهه انقلاب توصیه‌ای است که باید برای حفظ و پیشبرد اهداف نظام از اختلافات درونی صرف‌نظر کنیم.»

به‌رغم این افق دید، با یک نگاه ساده اما می‌توان ورود گروه‌های مختلف جریان اصولگرایی برای انتخابات مجلس دوازدهم را پیش‌بینی کرد. انتخاباتی که هسته مرکزی و سکوی اصولگرایان برای ارایه لیست واحد و ایجاد وحدت، «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» خواهد بود.

دگردیسی در جمنا؛ لیست‌بندی با سرلیستی قالیباف

بهمن سال گذشته اولین مجمع «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» با حضور جمعی از اعضای این جمعیت، نمایندگان مجلس و فعالان و شخصیت‌های سیاسی برگزار شد. با مرور اسامی هیات موسس «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» و مقایسه با تشکل جمنا که در دی‌ماه سال 1395 تشکیل شده بود، تشابهات اسمی جدی می‌بینیم، چهره‌های اصولگرا از بخش‌ها و گروه‌های مختلف به خصوص جمعیت ایثارگران و البته با حضور همیشه در صحنه غلامعلی حدادعادل؛ پدر معنوی ایثارگران و رهپویان. جمعیتی که دو موضوع درباره آنها نشان می‌دهد، قرار است کارکرد انتخاباتی جدی داشته باشند و احتمالا مدعی این باشند که لیست اصلی اصولگرایان برخاسته از این تشکل است.

نخست نوع ادبیات سخنران‌های این مجمع نشان داد که برخلاف تجربه جمنا برای ایجاد وحدت و تعریف سازوکار جدید بین احزاب اصولگرا، حالا با این دگردیسی به دنبال استفاده از ظرفیت‌های مردمی و «ان‌جی‌او»ها هستند. هدف نهایی از این تغییر تاکتیک در صحبت‌های زهره الهیان، نماینده فعلی مجلس و از اعضای هیات موسس این جمعیت روشن بود. او صحبت خود، هدف غایی را پیاده‌سازی «حکمرانی مردم پایه» خوانده و از «گروه‌های جهادی، تشکل‌های کارآفرین و اقتصادی و انجمن‌های صنفی فعال تعاونی‌های تشکل‌های زنان» نام برده است.

بنابراین صورت مساله با این دو نکته الهیان روشن می‌شود؛ باید از تمرکز تشکل‌های انتخاباتی درون جریان اصولگرا فاصله گرفت و به سمت مدیریت گروهی رفت که قرار است به اصولگرایان رای بدهند و باید این تغییر تاکتیک را حرکت به سمت حکمرانی مردم پایه تلقی کرد.

نکته دوم مهم دراین جمعیت، حضور علیرضا زاکانی و البته غلامعلی حدادعادل دراین مجمع به عنوان سخنران بود؛ وقتی رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی که راهبرد انتخاباتی اصولگرایان را در دو انتخابات اخیر به عهده داشته با حضور خود در نخستین مجمع این جمعیت به آن رسمیت داد، یعنی این تصمیم جمعی است یا حداقل در اتاق‌هایی گرفته شده که شاید حاضران و موسسان و حامیان آن شفاف نباشند و نتوان با قطعیت از آنها سخن گفت اما به‌طور قطع تصمیمات‌شان «برای اجرا» گرفته می‌شود.

دور از ذهن نیست که این جمعیت قرار است نقش اول سناریوی وحدت اصولگرایان باشد؛ با امید به اینکه بتواند توفیقاتی فراتر از شکست مایوسانه جمنا را در کارنامه ثبت کند و در ظاهر به عنوان بازوی به‌روزرسانی شده شورای ائتلاف نیروهای انقلاب وارد صحنه شود. حضور چهره‌های جمعیت رهپویان، ایثارگران و احتمال قرار گرفتن احزاب سنتی همچون موتلفه در سایه این جمعیت، در اصولگرایان امید به رسمیت دادن لیست این جمعیت به عنوان لیست اصلی اصولگرایان را تقویت می‌کند.

حضور دو گروه ذیل این جمعیت قطعی است. نخست قالیبافی‌ها که همگرایی محمدباقر قالیباف و غلامعلی حدادعادل در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که تمام تلاش غلامعلی حدادعادل، تدوین لیست اصلی اصولگرایان از تشکل «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» با سرلیستی قالیباف است.

برگزاری نشست بانوان ائتلاف با سخنرانی محمدباقر قالیباف رییس مجلس، غلامعلی حدادعادل رییس شورای ائتلاف و حضور بانوان فعال سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، تشکل‌های دانشجویی و صنفی و کارآفرین که در 30 فروردین سال جاری برگزار شد به خوبی نشان می‌دهد که کاندیدای اصلی حداد برای سرلیستی‌اش قالیباف است و البته قالیباف نیز به خوبی می‌داند خارج از لیست اصولگرایان در یک لیست مستقل و مجزا با عنوان نواصولگرایان یا هر عنوان دیگری شانسی برای پیروزی ندارد. از این جهت جریان قالیباف بدون شک ذیل این تشکل انتخاباتی اصولگرایان فعالیت خواهد کرد و سهم سرلیستی قالیباف نیز از حالا با عکس‌ها و همگرایی قالیباف و حدادعادل قطعی است.

جبهه پایداری؛ مستقلین قطعی

حتی اگر درباره حضور و اعلام وجود هر بخشی از اصولگرایان در انتخابات اسفند 1402 تردید داشته باشیم، بدون شک پایداری‌ها این ‌بار مستقل از دیگر اصولگرایان وارد عرصه می‌شوند. آنها تا پیش از این نیز اصراری به حفظ دکور وحدت اصولگرایان نداشتند، اما این‌ بار با سه دلیل و راهبرد، راه خود را از اصولگرایان جدا می‌کنند؛ نخست تجربه آنچه با محمدباقر قالیباف در مجلس یازدهم پشت سر گذاشتند و تنش‌هایی که در سه مرحله «شفافیت آرا»، «طرح صیانت» و در آخر مطرح شد مربوط به محدودیت‌های اجتماعی برای مقابله با «کشف حجاب» تیر خلاص به مداراهای پایداری با اصولگرایان بود.

دوم اینکه در غیاب آیت‌الله مصباح‌یزدی اندک تعامل پایداری‌ها با حلقه‌های روحانیت در جریان پایداری از بین می‌رود. اگرچه هنوز چهره‌های شاخص این جریان از جمله مرتضی آقاتهرانی، حسین جلالی، نصرالله پژمانفر، ناصر سقای‌بی‌ریا و غلامحسین روانبخش، روحانیون این جریان هستند، اما این چهره‌ها نه گرایشی به تشکل سنتی اصولگرایی یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین دارند و نه تره‌ای برای شیوخ اصولگرا خرد می‌کنند. بنابراین با فوت آیت‌الله مصباح‌یزدی در دی ماه سال 1399 و بعد از درگذشت محمد یزدی و مهدوی‌کنی، سومین ضلع آیات ثلاث اصولگرایی نیز پایان یافت و همین موضوع پایانی قطعی بر دوران «شیخوخیت در جناح راست» شد. در سایه‌سار گذر از این دوران، پایداری‌ها دیگر حتی در رودربایستی شیوخ ریش سفید اصولگرا برای وحدت نیز نمی‌مانند.

سومین مساله فشارهای اتاق فکر و گعده‌هایی بود که تا پیش از این، بر جریان اصولگرا برای وحدت بر سر یک لیست یا گزینه وجود داشت. با توجه به تنش‌هایی که در اردیبهشت سال 1401 بین مهدی طائب و جبهه پایداری نیز رسانه‌ای شد، به نظر می‌رسد دوران قبول این فشارها از جانب جبهه پایداری نیز گذشته است و دیگر این مولفه مهم نیز نمی‌تواند پایداری‌ها را به سمت وحدت حتی صوری برای یک لیست واحد در اسفند 1402 سوق دهد.

در اردیبهشت 1401، زمانی که ماجرای سیسمونی‌گیت در صدر اخبار قرار داشت، فایل صوتی منتسب به مهدی طائب منتشر شد که او «جبهه پایداری» را به تلاش برای پایین کشیدن آقای قالیباف از ریاست مجلس متهم کرده بود. او همچنین طرح «صیانت» برای محدودیت اینترنت را طرح جبهه پایداری خواند. در واکنش به این اظهارات مجید متقی‌فر، سخنگوی جبهه پایداری با انتقاد از اینکه «این آقایان که خود را در نقش عمار معرفی می‌کنند، به جای آنکه حقیقت را تبیین و به وحدت در جبهه انقلاب اسلامی کمک کنند، با ادعاهایی که در آن هیچ اثری از تقوا، صداقت و بصیرت نیست، باعث تشتت در نیروهای انقلاب می‌شوند»، گفت: «این اولین‌بار نیست که آقای مهدی طائب علیه جبهه پایداری اظهارات خلاف واقع مطرح می‌کند، ایشان چندی پیش نیز اظهاراتی علیه جبهه پایداری به نقل از جلسه‌ای محرمانه، بدون رعایت امانتداری و موازین شرعی و معیارهای اخلاقی داشت که آقای آقاتهرانی طی بیانیه‌ای آن موارد را تکذیب کردند. این آقایان در شرایطی که همه ما نگران رفع مشکلات مردم هستیم، راه را در تخریب جبهه پایداری یافته‌اند و مدام علیه پایداری دروغ‌پراکنی می‌کنند.»

متقی‌فر در این گفت‌وگو که در سایت جبهه پایداری منتشر شده بود، مدعی شد که «طائب از قدرت گرفتن پایداری‌ها هراس دارد».

اندکی بعد، در زمان تغییر حسین طائب از جایگاه ریاست سازمان اطلاعات سپاه، حمید رسایی، عضو سابق جبهه پایداری در توییتی مدعی «برکناری حسین طائب» شد و آن را با «عزل حسینعلی منتظری» مقایسه کرد و این تغییر را عامل پیشرفت و ارتقای امنیت کشور خواند. سایت مشرق‌نیوز در مطلبی با عنوان «حسین طائب و دشمنی ناتمام 2 جریان خاص با رجال اطلاعاتی» توییت حمید رسایی- که او را فعال نزدیک به احمدی‌نژاد و جبهه پایداری معرفی کرده بود- را در کنار توییت انتقادی روح‌الله ایزدخواه، نماینده مجلس یازدهم و از چهره‌های جریان عدالتخواه قرار داد و از حسین طائب دفاع کرد و نوشت: «طعنه‌زنندگان و مدعیان نقد نه از یک طیف صاحب کارنامه، عقلانیت‌محور یا خوشنام که البته شوربختانه از طیفی هستند که در محافل تحلیلی جز با خوانش سوابق گروهک فرقان و فرق ضالّه نمی‌توان درباره آنها به بحث و فحص اصولی نشست.» نقد مشرق به جریان عدالتخواه و بخشی از جریان اصولگرا و تفکر جبهه پایداری، شکاف‌های زیرپوستی را بیش از پیش عیان کرد.

بنابراین جبهه پایداری حالا از سه مولفه‌ای که پیش از این ممکن بود این تشکل را به وحدت اصولگرایان بکشاند، عبور کرده و البته با اهرم رسانه نیز بارها تاکید کرده که مدافع شفافیت آرا، طرح صیانت و محدود کردن فضای مجازی و البته تشدید قوانین سختگیرانه برای حجاب است. پایداری اطمینان دارد در شرایط انتخاباتی با مشارکت حداقلی، رای‌دهندگانی پای صندوق رای به لیست آنها رای خواهند داد که همین مطالبات را دارند، بنابراین دلیلی ندارد حتی برای حفظ سبد رای با قالیبافی‌ها یا دیگر زیرجریان‌های اصولگرا وحدت کند. همه این عوامل می‌گوید که می‌توانیم منتظر لیست مستقل پایداری‌ها در انتخابات مجلس دوازدهم باشیم.

لیست‌های خرد و خاموش؛ از دولت رییسی تا احمدی‌نژادی‌ها
با مرور نوع کنش و واکنش دولت سید ابراهیم رییسی و مجلس یازدهم تحت مدیریت محمدباقر قالیباف دور از ذهن نیست که چهره‌های نزدیک به دولت با لیست‌های مستقلی به خصوص در شهر های کوچک سعی کنند تا بخش قابل توجهی از صندلی‌های بهارستان را تصاحب کنند . همان ایده‌ای که احمدی‌نژادی‌ها در هر دوره از انتخابات داشته و قطعا دارند. در این استراتژی مهم‌تر از لیست و سرلیستی و رقابت برای آن حضور و تصاحب تعداد صندلی‌های بیشتر به عنوان یک جریان اثرگذار در مجلس است. لیست‌های خاموشی که می‌توانند با نشستن روی صندلی‌ها، رای‌های تصمیم‌ سازی برای انتخابات رقم بزنند.
در میان لیست‌های این دو جریان می‌توان چهره‌های تازه‌ای از عدالتخواهان، امام صادقی‌ها و نزدیکان به حلقه‌های فکری موسساتی همچون سراج و مصاف را نیز دید. مردان و زنانی که می‌خواهند چراغ خاموش به ساختمان هرمی بروند، اما می‌توانند با تغییر ترکیب سیاسی نمایندگان در سرنوشت طرح‌ها و لوایح اثرگذار باشند.

نمایندگان ادوار یا لاریجانیون
بر اساس اخبار به گوش رسیده نمایندگانی از دوره‌های هشتم و نهم و دهم که عموما نزدیک به علی لاریجانی هستند، درحال زین کردن اسب انتخابات مجلس دوازدهم هستند.اگرچه منصور حقیقت‌ پور، مشاور علی لاریجانی درمجلس دهم اخیرا اعلام کرده که بعید می‌داند علی لاریجانی شخصا وارد عرصه انتخابات شود، اما از یاد نبرید که در انتخابات سال 1400 هم تا ساعات پایانی گفته می‌شد علی لاریجانی کاندید انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شد، اما دیدیم که گمانه‌زنی‌ها نادرست بود.
با علی لاریجانی یا بدون کاندیداتوری او، چهره‌های زیادی از فراکسیون رهروان ولایت در مجلس نهم و فراکسیون مستقلین ولایی در مجلس دهم در حال آماده شدن برای کاندیداتوری هستند. هدف و خاستگاه اصلی این گروه هم عموما شهرستان‌های کوچک‌تر است.

خیز دولت سابق با محوریت رحمانی‌فضلی
اخیرا پایگاه خبری جمهوریت در مطلبی مدعی شده است که عبدالرضا رحمانی‌فضلی، وزیر کشور دولت‌های یازدهم و دوازدهم که انتخابات‌ زیادی برگزار کرده است، یکی از چهره‌های دولت حسن روحانی است که برای این انتخابات کاندیدا خواهد شد. او که سابقه نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد، در حال ارزیابی نامزدی از تهران، شیروان، قوچان یا مشهد است. رحمانی‌فضلی از چهره‌ های نزدیک به روحانی و لاریجانی است و نقش مهمی در انتخابات آتی در تعیین و انسجام‌بخشی به نیروهای جریان موسوم به اعتدال، برای انتخابات مجلس دوازدهم خواهد داشت.
اگرچه ممکن است در مرزبندی سختگیرانه نتوان تمامی وزرای دولت روحانی را ذیل اصولگرایان تقسیم‌بندی کرد، اما عموم آنها به خصوص با هدایت رحمانی‌فضلی بخشی از تحولات سیاسی-انتخاباتی این جریان را رقم می‌زنند و نقشی از نقوش بازیگران این صحنه را دارند. صحنه‌ای آمیخته به بازی لیست و سرلیستی که به لطف دایه مهربان‌تر از مادر شورای نگهبان برای اصولگرایان با یکدیگر رقابت می‌کنند و مصداق همان مثال قدیمی در بیکاری سر هم را می‌تراشند.

اعتماد

482473

سازمان آگهی های پرسون