هنرمندان و آثار جدید قرآنی

قرآن با جملگی هنرهای ایرانی و هنرمندان ایرانی پیوندی نزدیک دارد.
تصویر هنرمندان و آثار جدید قرآنی

به گزارش سایت خبری پرسون، احمد مسجدجامعی در یادداشتی نوشت: در یکی از روزهای ماه رمضان سال‌های گذشته، مرحوم مرتضی ممیز، بزرگ هنرمندان گرافیک، به دیدنم آمد و پرسید آیا لزوم دارد جلد قرآن از نوع سخت و به همان رنگ‌های سبز و یشمی و قهو‌ه‌ای سوخته و گل‌ و مرغ باشد؟ برای نخستین‌بار بود که رنگ و طرح جلد قرآن این‌گونه توجه مرا جلب می‌کرد. با کمی تأمل پاسخ دادم: «نه؛ لزومی ندارد. شما نظری دارید؟» او گفت: «اگر کسی بخواهد قرآنی به مثلاً نامزدش، دخترش یا دانش‌آموزش اهدا کند که در‌ عین‌ حال، تشویق نیز شود، فکر می‌کنید که چه طرح جلدی مناسب خواهد بود؟» ممیز توجه مرا به این نکته جلب کرد که در برخورد با یک کتاب نخست، جلد آن است که چشم و نظر را می‌گیرد و سپس، به محتوا می‌رسیم. صحبت ما طولانی شد؛ اما سرانجام، به دو نتیجه رسید: یکی چاپ قرآن با جلد نرم در قطع رقعی که روکش پلاستیکی مخصوص هم برای آن پیش‌بینی شد و بعداً یک میلیون نسخه با عنوان «قرآن مجید» تهیه و به کتابخانه‌های مدارس دخترانۀ کشور از طریق مرحوم مهندس علاقه‌مندان، معاونت وقت وزارت آموزش‌وپرورش، اهدا شد و دیگری بیش از ده طرح جدید از کارگاه ممیز برای جلد قرآن که از هر کدام دست‌کم، ده‌هزار نسخه تکثیر شد. نکتۀ درخور توجه که ممیز این کار را برای دل خودش انجام داد؛ درواقع می‌خواست قرآن بدین‌ترتیب، با زمانه تطبیق یابد و هنرمند بزرگ این روزگار هم نقشی در آن داشته باشد.

در طول تاریخ هم هیچ کتابی به اندازۀ قرآن، محل ظهور و بروز انواع هنرهای تجسمی نبوده است؛ ‌طوری‌که می‌توان فقط براساس نسخه‌های خطی قرآن، سیر تحول و تطور برخی از مهم‌ترین هنرهای ایرانی را نشان داد؛ از خط و تذهیب و صفحه‌آرایی گرفته تا صحافی و جلدسازی و جز آن‌ها.

همن روزها، در موزۀ ملی ایران، سی نسخۀ نفیس از قرآن به نمایش درآمده است که تحول نگارش و صفحه‌آرایی را به‌ خوبی بیان می‌کند. از زیباترین و نفیس‌ترین این نسخه‌ها آثار موزۀ شیخ صفی‌الدین اردبیلی است که متأسفانه، بیشتر آن‌ها به یغمای روسیه رفته است و حتی اجازۀ عکسبرداری از آنها را هم نمی‌دهند. این خاص موزۀ ملی نیست؛ بلکه در همۀ موزه‌های دنیا چه شخصی و چه عمومی، این وضع وجود دارد؛ نمونۀ بارز آن قرآن مشهور ابن‌بواب علی بن هلال است که تباری ایرانی دارد و در موزۀ چیستربیتی لندن نگهداری می‌شود که تکثیر آن به اهتمام ناشران آنجا صورت گرفت؛ البته، برای آنها جنبۀ هنری این قرآن چشمگیر بود و برای حفظ نفاست این اثر چاپی، حتی فیلم و زینک آن را هم از بین بردند.

مرحوم محمد زهرایی، نسخه‌ای که در اختیار من بود را گرفت و گفت: «من این کار را به‌ صورت بهتر و شکیل‌تر منتشر می‌کنم.» خدایش بیامرزد که توان چنین کاری را داشت؛ اما اجل مهلتش نداد. امیدوارم نشر پرافتخار کارنامه با چاپ آن به عهد پدر پایبندی نشان دهد و بر افتخارات خود بیفزاید.

به‌هرحال، قرآن با جملگی هنرهای ایرانی و هنرمندان ایرانی پیوندی نزدیک دارد. در همین تقویم قرآنی امسال، که عمر سی‌سالۀ آن با نمایشگاه قرآن کریم برابری می‌کند، اثری ارزشمند و نو با عنوان «ازمجموعۀ سوگندهای قرآن کریم» از زنده‌یاد پرویز کلانتری هست که انصافاً، قوت و قدرت هنری آن با همان فضای کویری آثار ماندگار او تناسب دارد.

این مقدمات را گفتم تا برسم به دیدار امسال خودم از سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن، که همچون هر سال، با استقبال بسیار مردم همراه بود؛ هرچند آثار بخش‌های دولتی در آن بیشتر به چشم می‌خورد و حیف بود که تلاش نمایندگان سایر بخش‌ها چندان به چشم نیاید. شخصی هنگام بازدید به من گفت از هنرمندان شناخته‌شده کسی با این نمایشگاه همکاری نمی‌کند. از ذهنم گذشت که اگر این حرف درست باشد، به‌ واقع این عدم همکاری به خود قرآن مربوط نیست، بلکه به متولیان امر قرآن مربوط است.

نشان ماندگار این نمایشگاه به دست یکی از برجسته‌ترین هنرمندان، ابراهیم حقیقی، طراحی و اجرا شد. اثر ارزشمند هنرمند برجسته قباد شیوا در طراحی بسم‌الله الرحمان الرحیم همین نمایشگاه نیز چنان بود که وقتی مجموعۀ آثارش منتشر می‌شد، این تابلو به‌ منزلۀ نخستین اثر در صدر مجموعه قرار گرفت. من این اثر را، که تباری مغربی دارد، برای نمایشگاهی قرآنی در مراکش فرستادم که طرف توجه بسیار آنان هم واقع شد. چنین کاری به‌ شیوه‌ای دیگر به دست پدر انیمیشن ایران، استاد زرین‌کلک، به سرانجام رسیده است.

وقتی موزۀ ملی قرآن راه‌اندازی شد، بسیاری از هنرمندان بزرگ ازجمله فرح اصولی و گیزلا سینایی آثاری چشمگیر به آن اهدا کردند. این دو را از این حیث به خاطر دارم که چندی پیش، برای استفاده از آثار خود در موزۀ قرآن از من کمک خواستند تا آن‌ها را در مجموعه‌ای چاپ کنند.

در همین موزۀ ملی قرآن کریم، تالار ویژه‌ای برای آثار استادان بزرگ خط و خوشنویسی و تذهیب در دورۀ معاصر اختصاص یافته که بسیار چشم‌نواز است و هیچ‌ یک از بزرگان این رشته نیست، جز آنکه اثری از او در آن مجموعه ارائه نشده باشد. هرچند برخی از این آثار در معرض آسیب قرار گرفته‌اند و تأمین اعتبارات موردنیاز موزه برای نگهداری آن‌ها به توجه جدی نیاز دارد.

به هرحال، مقصود این است که اگر به تعبیری، نتوانسته‌ایم آثاری از هنرمندان بزرگ جذب کنیم، به رابطۀ هنرمندان با خود قرآن ربطی ندارد. از یکی از چهره‌های ارزشمند خط و خوشنویسی پرسیدم: «آیا اثری برای نمایشگاه‌های امسال فرستاده‌اید؟» او در پاسخ گفت: «نه. بسیاری از سال‌ها از من دعوت می‌شد و من به احترام قرآن همکاری می‌کردم؛ اگر باز هم به سراغ من بیایند، چنین خواهم کرد.» بدین‌ترتیب، می‌توان گفت شاید دلسردی هنرمندان از متولیان این‌گونه فعالیت‌ها، مانع از عرضۀ آثار جدید شده است.

زمانی نمایشگاه قرآن، نه تنها کانون توجه هنرمندان برجستۀ ایران، بلکه محل توجه هنرمندان بزرگ جهان اسلام هم بود. یکی از این هنرمندان پس از دریافت جایزه از رئیس‌جمهوری وقت گفت: «اگر این نمایشگاه و این جایزه نبود، می‌خواستم این کار را کنار بگذارم»؛ همچنین باید به اثری از خانم ساناز البرزی، یکی از شاگردان استاد افجه‌ای، اشاره کرد که دست‌کم، یک دهۀ پیش در این نمایشگاه ارائه شده است. اکنون، او یکی از چهره‌های برجستۀ هنر خوشنویسی در ترکیه است تا جایی که در تهیۀ قرآن رئیس‌جمهوری این کشور همکاری نزدیک دارد.

اینک که تلاش همکاران ما در نمایشگاه‌های قرآن کریم در مصلا و موزۀ ملی و موزۀ قرآن رو به پایان است، ضمن تقدیر از همۀ آن‌ها، لازم است نگاهی دوباره به این تلاش‌های جمعی گسترده داشته باشیم و بکوشیم تا زمینۀ حضور همۀ اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه و اندیشه با هر سبک و سلیقه را در این کار فراهم آوریم.

منبع: اطلاعات

480904