به این دو اسم با دقت فراوان نگاه کنیم: «لاماسیا و لا فابریکا!»

به این دو اسم با دقت فراوان نگاه کنیم: «لاماسیا و لا فابریکا!» بی‌شک این اسامی برای علاقه‌مندان به فوتبال آشناست؛ همه می‌دانند که وقتی صحبت از «لاماسیا» و «لافابریکا» می‌شود، درمورد چه چیز صحبت می‌کنیم و بحث پیرامون چه موضوعاتی است.
تصویر به این دو اسم با دقت فراوان نگاه کنیم: «لاماسیا و لا فابریکا!»

به گزارش سایت خبری پرسون، لاماسیا به اسپانیایی یعنی «مزرعه» و «لافابریکا» همان‌طور که از اسمش پیداست، مترادف با «کارخانه» است؛ لاماسیا آکادمی بارسلوناست و لافابریکا آکادمی معروف باشگاه رئال در مادرید. سوای نام‌ زیبا که نشان از ذوق و قریحه دو باشگاه در نامگذاری آکادمی‌ است، این دو مجموعه در سال‌های اخیر بازیکنانی پرورش داده‌اند که اگر بارسا یا رئال قصد خرید آنها را داشتند، باید بیش از «یک میلیارد دلار» هزینه می‌کردند.

بارسلونای پپ با لاماسیا بیش از یک دهه بر فوتبال اسپانیا و اروپا امپراطوری کرد؛ بارسا به مدد بازیکنان پرورش یافته در مزرعه‌اش تمام جام‌های ممکن را برد. پس از موفقیت بارسلونای پپ بود که نام لاماسیا-مزرعه پرورش بازیکن- سر زبان‌ها افتاد و شاید به همین دلیل رئال که عادت به خرید ستاره‌ و تشکیل تیم کهکشانی داشت، روی لافابریکا بیشتر سرمایه‌گذاری کرد. در سال‌های اخیر بازیکنان فراوانی از کارخانه بازیکن‌سازی مادرید بیرون آمدند و رئال را به جام‌های متعدد رساندند.

در فوتبال ایران هیچگاه باشگاه‌های فوتبال- یا والیبال، بسکتبال و...- توجهی به آکادمی و ساختن بازیکن نداشتند و ندارند؛ پرسپولیس، استقلال، سپاهان و این اواخر تراکتور همواره عادت به حاضری‌خوری دارند و به ندرت از بازیکنان آکادمی خود استفاده می‌کنند. بدتر از همه، جدایی بازیکنان آکادمی استقلال و پرسپولیس به‌دلیل بی‌توجهی سرمربی تیم ‌بزرگسالان در سن ۱۹-۱۸ سالگی بدون پرداخت پول بابت رضایتنامه است؛ استعدادها به دیگر تیم‌های لیگ فرار می‌کنند و در تیم‌های دیگر ستاره می‌شوند و مجدد مورد توجه استقلال و پرسپولیس قرار می‌گیرند! دو باشگاه بزرگ پایتخت بی‌توجه به سرمایه‌ای که از دست‌شان رفته، همواره برای بازگرداندن این ستاره‌ها هزینه گزافی می‌پردازند و ستاره ساخته شده در آکادمی خود را با ارقام میلیاردی پس می‌گیرند.

اواخر دهه ۷۰، آکادمی باشگاه استقلال- در اصل تیم جوانان و امید- به مرحوم رضا احدی سپرده شد؛ او با کمک صمد مرفاوی که حالا سرمربی تیم جوانان ایران است، در ورزشگاه مرغوبکار- که زمین مرغوبی برای پرورش بازیکن در جنوب شهر تهران به شمار می‌رود- سراغ استعدادهای خوب پایین‌شهری رفت. اندک سرمایه‌گذاری در تیم‌های پایه که بی‌تردید با توجه به فضای آن سال‌ها که انگیزه پرورش استعداد درک نمی‌شد و احتمالاً مدیریت استقلال برای بیکار نماندن پیشکسوتانش، مسئولیت تیم پایه را به احدی و مرفاوی سپرده بود، خیلی زود نتیجه داد: «آندو تیموریان، مجتبی جباری، امیرحسین صادقی، خسرو حیدری، وحید طالب‌لو، پیروز قربانی و...!»

حالا در فوتبال دیم ایران، از تیم‌های پایه پرسپولیس بازیکنی به اسم محمد عمری بیرون آمده که در بازی‌های اخیر پرسپولیس کمک‌حال این تیم شده و این روزها عصای دست یحیی است. اگر لوکادیا وسط فصل دست پرسپولیس را در پوست گردو نمی‌گذاشت یا شیخ دیاباته ضعیف‌تر از حد انتطار بازی نمی‌کرد، بعید بود که یحیی سراغ محمد عمری برود و با داشتن مهدی عبدی و سیامک نعمتی بعید بود که این مهاجم خوش‌آتیه در پرسپولیس فرصتی برای خودنمایی پیدا کند. عمری خوش‌شانس بود که در بحرانی‌ترین روزهای پرسپولیس فرصت بازی پیدا کرد و آنقدر مستعد و خوب بود که مشکل گلزنی پرسپولیس را حل کرد و به واسطه بازی در تیم بزرگ پرسپولیس خیلی زود چشم‌ها را خیره کرد.

در ماجرای محمد عمری یک پرسش اساسی وجود دارد: «اگر محمد عمری با همین کیفیت در تیمی مثل آلومینیوم یا مس رفسنجان درخشیده و گل زده بود، پرسپولیس و یحیی برای خرید او حاضر به پرداخت چند میلیارد بودند؟» هر آنچه پرسپولیس در این سال‌ها در تیم‌های پایه هزینه کرده، با ظهور یک پدیده مثل محمد عمری پر می‌شود و چه بسا بیش از مبلغی که صرف آکادمی کرده، در استفاده از عمری سود هم کرده است. این سبک و سیاق باشگاهداری حرفه‌ای در دنیای مدرن است و بزرگترین باشگاه‌های دنیا- از یونایتد تا آرسنال، بارسا و رئال- این شیوه را در پیش گرفته و میانبر خوبی به سمت کسب درآمد دارند اما در فوتبال ایران «عمری» در حسرت ظهور پدیده‌ای شبیه محمد عمری هستیم و هرگز این اتفاق با برنامه از پیش تعیین شده رخ نمی‌دهد و همواره پیدایش چنین بازیکنانی جرقه‌ای کوچک در باشگاهداری ایران است.

بیایید دقیق حساب کنیم؛ اگر پرسپولیس یا استقلال هر سال دو بازیکن مثل عمری پرورش دهند و در تیم بزرگسالان- که ویترین باشگاه است- به معرض نمایش بگذارند، تا چه میزان در هزینه‌های باشگاه صرفه‌جویی می‌شود و چقدر این دو تیم بزرگ را از خریدهای میلیاردی که اغلب ناکام هستند بی‌نیاز می‌کند؟ اما با تمام این حرف‌ها و نوشته‌ها که ملال‌آور و تکراری شده، بازهم پرسپولیس یا استقلال برای حل مشکلات خود بی‌توجه به آنچه خود دارند، سراغ یامگا، دیاباته و پریرای سی و اندی ساله می‌روند و نه تنها نتیجه نمی‌گیرند و پول خود را دور می‌ریزند، فرصت درخشش را از استعدادهای خود دریغ می‌کنند و این دایره درد عمری است که ما را در داشتن لاماسیا و لافابریکا که نه، همین آکادمی اسپایر قطر حسرت به دل گذاشته است.

منبع: ایران ورزشی

466322

سازمان آگهی های پرسون