به گزارش سایت خبری پرسون، حتما و حتما سریال نرگس یکی از پربینندهترین و محبوبترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران بوده است. سریالی که در شرایط عادی میتوانست فصل به فصل ادامه پیدا کند و بچههایش بزرگ شوند و خودشان مادر و پدر شوند. سریالی که نسل بینندههایش میتوانست تغییر کند و حالا هم تماشاگران خودش را داشته باشد. اما سرنوشت این سریال چنان غریب بود که حتی فرصت بازپخش از سیما را هم از دست داد.
سریالی که اگر بگوییم «نفرینشده» بود شاید اغراق نکرده باشیم. از میان عوامل سریال شاید بختیارترینشان خود سیروس مقدم باشد. کارگردانی که برای چند دهه توانست چهره محبوب مدیران سیما باشد و سریال به سریال پیش بیاید و بینندههایش را پای تلویزیون نگه دارد. پرکارترین سریالساز سیما که با ریحانه و نرگس گل کرد ولی بعدها با ساختن فصلهای پیاپی پایتخت، همه رکوردهای سیما را جابهجا کرد. کارگردانی که از سریال ملودرام و مذهبی تا طنز همه چیز در کارنامهاش دارد و یک روز باید بیاید راز این همه ماندگاری و موفقیت را افشا کند.
اما همانطور که گفتیم این سریال برای بازیگرانش خوشیمن نبود. بگذارید با اتفاقات شوم شروع کنیم و کمی هم به بقیه بازیگران بپردازیم.
پوپک گلدره
شاید خیلیها یادشان نیاید، اما فوت پوپک گلدره در اوج شهرت و محبوبیت مثل بمب جامعه ایران و دوستداران فیلم و سریال را تکان داد. پوپک گلدره که کسی او را در ساعت خوش مهران مدیری به یاد نمیآورد، اما در سریالهای دنیای شیرین و دنیای شیرین دریا، به اصطلاح رایج ترکاند و حسابی دیده شد. گلدره که در عمر کوتاهش توانسته بود بازیهای درخشانی مقابل دوربین ارائه دهد و جوایز معتبری بگیرد، با نرگس بیتردید تبدیل به ستاره بزرگتری میشود و اگر بود حتما تا سالها نقش یک فیلمها و سریالهای بفروش بود. اما از بخت بد اجل امانش نداد. تصادف در فروردین 85 و 8 ماه زندگی در اغما و میان ترس و امید، نهایتا او را به نقطه پایان رساند. پوپک گلدره با مرگ تراژیکش محبوبتر هم شد، اما چه سود که دیگر نبود تا به این مهر و شوری که برایش به پا شده بود لبخند رضایتی بزند.
زهره فکورصبور
فکورصبور اگرچه از ستارههای اصلی سریال نرگس نبود، اما از سایهای که بر سر سریال افتاد در امان نماند. مرگی پر ابهام و پرحاشیه در اسفند 1400، هنوز هم میتواند سوژه گزارش و فیلمهای مستند و تحقیقی باشد. فکورصبور که با نام خانوادگی عجیب و کمیابش، همیشه در تلاطم شهرت و فراموششدن سیر میکرد با دو سریال دردسرهای عظیم و حضور در چند سریال از قاسم جعفری مثل مسافری از هند، فرصت این را داشت تا بیشتر دیده شود. اما او هم در 43 سالگی کارنامه زندگی و بازیگری را با هم بست تا فهرست پروپیمان کارهایش طولانیتر نشود. درباره فکورصبور هم روزی باید این مسئله روشن شود که نقش یک داستان مرگ او را چه کسی بازی کرد. بیتحملی و قرصهای آرامبخش یا خبرنگارهای موذی و وراج یا حاشیهها و روابط مگو.
زهرا امیرابراهیمی
زهرا امیرابراهیمی که حالا ترجیح میدهد او را با نام زر امیرابراهیمی بشناسند. شاید کمتر بازیگری در سینمای ایران بتواند در زمینه جنجال و حواشی زندگی خصوصی با زهرا امیرابراهیمی رقابت کند. کسی که یک ویدئوی کوتاه از روابط شخصی او در دهه هشتاد، به اندازه پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران دیده و دست به دست شد. بحثهای اخلاقی و غیراخلاقی بودن انتشار این تصاویر و پروندههایی که برای آن باز شد در زمان خود به تنهایی تیراژ مطبوعات زرد را بالا برده بود و خوراک محافل بود. اما این اتفاق مسیر زندگی او را به کلی عوض کرد. بازیگر کمتر شناخته شدهای که در سینما و تلویزیون ایران در ابتدای راه بود با یک اتفاق با خاک یکسان شد. اما تقریبا ده سال بعد و در غربت از خاک برخاست. آغاز راه دوباره او در سینما قرار بود برایش یک جایزه بازیگری در کن به همراه داشته باشد که رویای همه بازیگران است. فاجعهای که برای زر ابراهیمی اتفاق افتاد چطور او را نابود نکرد. چطور توانست تاریکترین روزهای زندگی را –که خدا برای هیچکس نیاورد- پشت سر بگذارد، دوباره بلند شود و به جاده برگردد. اینها سوالهایی نیست که کسی بتواند به سادگی پاسخ دهد.
حسن پورشیرازی
محمود شوکت سریال نرگس، یکی از قدرترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران است که به اندازه هنر و زحمتش قدر ندیده. شاید بدشانسی بوده و شاید انتخابهایش باعث شده که نتواند شاهنقشهای زیادی داشته باشد و مثلا به اندازه علی نصیریان سر زبانها باشد. اما پورشیرازی با سیاههای از سریالها و فیلمهای درجه یک ارج و قربش بیش از اینی است که امروز شاهدیم. او که چه در نقشهای طنز و چه در سریالهای تاریخی و ملودرام خوش درخشیده، یکی از کاردرستهای سینماست. بدون حاشیه و بدون ادعا. این را هم بگذارید به حساب بدبیاری پورشیرازی که باید آن اتفاقات برای زهرا امیرابراهیمی بیفتد و سریال مثل نرگس به آرشیو برود. سریالی که تلویزیون میتوانست آنقدر تکرارش کند تا همه تصاویرش بیرنگ و رو شوند!
مهرانه مهینترابی
پیش از این و به بهانه بررسی بازیگران سریال همسران درباره خانم مهینترابی نوشتهایم. بازیگری که در نرگس نقش اعظم، زن اول حسن پورشیرازی را ایفا میکرد و یکی از بازیگران شاخص این سریال بود. این هم شاید از بخت ناخوش سینما باشد که چند سالی است از حضور خانم مهینترابی در فیلم و سریالهای پرتعداد شبکه نمایشخانگی و تلویزیون محروم است. لابد خودش ترجیح داده کناره بگیرد، اگرنه بازیگر توانمندی که چه نقش زنان شکننده و مظلوم و چه نقش زنان با ابهت را به خوبی ایفا میکرد، چرا نباید در این همه تولیدات سالهای اخیر جایی داشته باشد.
ستاره اسکندری
خواهر لاله اسکندری که چند وقتی است از کار سینما و سریال کناره گرفته، مثل آن بازیکنان تعویضی است که در میانه بازی به جای ستاره محبوب و مصدوم تیم به زمین میآیند و هم زیر هجوم و فشار مقایسهاند و هم باید بابت شانسی که بهشان رو کرده خدا را شکر کنند. ستاره اسکندری اما در همان بازی تعویضی کار خودش را کرد و حتی برای ایفای نقش نرگس جایگزین، جایزه هم گرفت. او بعدها هم در سریالها و فیلمهای بسیاری بازی کرد و جوایز متعددی گرفت. اما همیشه طوری رفتار کرده که انگار تکلیفش با خودش و سینما و کارش روشن نیست و نمیخواهد از حدی بالاتر برود. ستاره اسکندری که در تئاتر یک ستاره محسوب میشود و جوایز بازیگری جشنواره تئاتر فجر را هم کسب کرده، در سالهای اخیر بیشتر پشت صحنه و در حال راهاندازی نهادهای فرهنگی و کانونهای هنری بوده. شاید نقطه اشتراکش با حسن پورشیرازی این باشد که او هم یک گل تاریخساز و خاطرهانگیز در سابقه مسابقاتش کم دارد.
در ادامه میشود بیشتر درباره سریال و عاقبتش نوشت. درباره مهدی سلوکی و عاطفه نوری و سپند امیرسلیمانی. اما تا همینجایش هم سرنوشت غریب بازیگران نرگس به اندازه کافی گویا هست. سریالی که نام بازیگران رفته و مانده، خاطرات شیرینش را برای همهمان گس میکند.
منبع: برترینها