گرم است به هم پشت رقیبان

«روزها کوشم و شب نخوابم، پاس می‌دارم از انقلابم» که شهدا مأموریت خود کرده بودند را از یاد برده‌ایم؟ آیا سکوت بس نیست؟ و برای سکوت‌مان پاسخی برای خدا آماده کرده‌ایم؟
تصویر گرم است به هم پشت رقیبان

به گزارش سایت خبری پرسون، محمدهادی صحرایی در یادداشتی نوشت:

گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم

ای عشق دل‌افروز، دل من به تو گرم است

حرمت قلم ایجاب می‌کند که جز حق ننویسد و جز خیر نخواهد. به خاطر همین حرمت است که هرگز نباید آن را برای غیر حق و خیر به کار گرفت. از حق و خیر، گفتن و نوشتن و خواستن یعنی به دور از اغراق و اجحاف، آنچه می‌دانیم را ترویج داده و از چیزی غیرخدا نترسیم و ملامت دیگران اثری در اراده ما نداشته باشد. حق را رها کردن و ترسیدن از هزینه آن، نامردی و اجحاف است؛ همان‌گونه که زیاده‌گویی و اغراق‌، ناصواب است. همان‌گونه که آدمی به خاطر گفته‌های ناحق و نابجا و نادرست، مؤاخذه می‌شود‌، به خاطر نگفتن حق هم مؤاخذه خواهد شد. در طول تاریخ هم همین‌گونه بوده و بسیاری از اتفاقات ناگوار، به‌خاطر نفهمیدن موقع کتمان یا افشاء حقیقت پیش آمده است.

«از میان اهل کتاب، گروهى درست کردارند که آیات الهى را در دل شب می خوانند و سر به سجده می نهند / به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمانمی دهند و از کار ناپسند بازمی دارند و در کارهاى نیک شتاب می کنند، و آنان از شایستگان‌اند.»1

و کدام پسندیده‌ای برتر از جهاد تبیین است در روزگاری که دشمنان بر جنگ روایت‌ها تمرکز کرده و با حیله‌های رسانه‌ای خون شهدا و دستاوردهای بی‌نظیر انقلاب اسلامی را نشانه رفته‌اند. جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند و شب را روز و روز را شب می‌نمایانند و پلیدان و خبیثان و شیاطین انس، به مقدسان و مقدسات ما توهین می‌کنند و... و هنوز سکون و سکوت؟ دلیل این بی‌عملی چیست و چه مطلبی هنوز نامعلوم است؟ در خباثت دشمن شک داریم یا در حقانیت خودمان؟ کینه و کدورتی شخصی در میان است که زبان در دفاع از انقلاب و کشور نمی‌چرخد؟ چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا قلم به حرکت بیفتد؟ دهان جنباندن از خون دادن شهدا سخت‌تر شده است؟ به کسی گفته شد‌، پدرت مُرده و او مدام می‌گفت: می‌دانم خبری را از من پنهان می‌کنید.

خبر آمد و اتفاق رخ داد. هنوز منتظریم؟ مردم، عزیزان و آرامش خود را برای انقلاب هزینه کردند و منتظر خواص نماندند. فتنه اخیر که در اغتشاش و اعوجاج و بی‌حیایی پیچیده شده بود اگرچه سخت و دلگیر بود ولی اگر از دل خاکسترش‌، گوهری مثل پدر و مادر شهید عجمیان بیرون آمده باشد‌، کافی است تا تسکین غصه‌ها بشود. حرف‌های مادر عجمیان‌، قیمت ندارد و یک جو معرفت پدر این شهید عزیز را نمی‌توان با تمام دنیای دنیاپرستان و سلبریتی‌ها و ساکتین معاوضه کرد که دنیای او واقعی و دنیای اینها مجازی‌، حبابی و خیالی است. مادر شهید بیگداشتی می‌گفت که دیدن شهدای فتنه اخیر، شهدای خودمان را از یادمان برد. شهید علی‌وردی، شهید بیرامی و پورنوروز و ده‌ها شهید دیگر این روزها، کار اصلی را کردند و مابقی را به ما سپردند و اکنون سکوت؟ أثَّاقَلْتُمْ اِلَی الْأَرْضِ؟ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاهًِْ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَهًِْ؟2

همان حرمتی که در ابتدا گفته شد‌، این قلم را وامی‌دارد که منصفانه‌تر و به دور از اغراق و اجحاف و به سهم خود از حریم ولایت و امامت در برابر اشرار‌، دفاع کند. همان تفکر شروری که تقلب را در انتخابات 88 بهانه می‌دانست و اصل نظام را نشانه رفته بود‌، این بار هم زن، زندگی و آزادی را بهانه حمله به کانون‌های قدرت ایران و در رأس آن رهبری معظم انقلاب اسلامی قرار داده است. نشانی غلط است اگر ریشه اصلی اغتشاشات را سیاسی و اقتصادی بدانیم‌، در حالی که هیچ شعار سیاسی له یا علیه سیاسیون شنیده و هیچ شعار اقتصادی روی دیوار نوشته نشد. اغتشاشات، معمولاً در مناطق مرفه و متوسط جامعه بود و تلاش دشمنان بر تعطیلی بازار کسب‌وکار مردم بود. عامل اقتصادی در لایه بعدی بود‌، همان‌گونه که گرفتن تمرکز دولت در اصلاح اقتصاد ویران شده در دولت قبل و ناامید کردن مردم از تغییر را باید از اهداف دوم و سوم دشمنان بدانیم. تشبیه اغتشاش به انقلاب هم مقایسه فنجان و فیل است. هم در شکل متفاوت‌اند و هم در معنا مغایر.

اغتشاش اخیر، بی‌هدف و بی‌صاحب و بی‌جایگزین و بی‌اندیشه و مسلحِ بی‌رحم و بی‌ضابطه و بی‌حیاء و فحاش و مردم‌ستیز و کشورسوز و دروغگو و ظالم و وابسته به دشمن و مجازی و... که زن را برهنه و در حد زاییدن و شیردهی متنزل کرد. ولی انقلاب اسلامی ما این‌گونه نبود. خودجوش بود و حقیقی و ظلم‌ستیز و هدفش استقلال و آزادیِ در بستر جمهوری اسلامی‌، که با رهبری پیامبرانه امام‌، کشور را نجات داد و اجنبی را از میهن اخراج کرد و مردم را از زیر پای کاپیتولاسیون و حق توحش‌، به آقایی و مسئولیت‌پذیری رساند. در انقلاب اسلامی آسیب زدن به بیت‌المال و اموال مردم ممنوع بود و انقلابیون به ارتش پهلوی گل هدیه کردند و پاسخ کشتار 17 شهریور و امثال آن را با «ارتش برادر ماست» دادند و سلاح‌شان، منطق و استدلال دینی و عقلی و صداقت بود و... که زن را مفتخرانه بانوی خانه و خانم جامعه کرد.

در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و امروز، وارث تمام افتخارات گذشتگانیم. حق و انصاف، به ما تکلیف می‌کند که قدردان و شکرگزار نعمات بی‌نظیر انقلاب اسلامی باشیم و با مردم سخن بگوییم و تبلیغات شیطانی رسانه‌ها علیه خدا و خلقت را درحد خودمان خنثی کنیم. گستاخی شیطان که در برابر خدا ایستاد و گفت «لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ»3 را امروزه رسانه‌های استکبار جهانی برعهده گرفته و در حال انجام آن هستند. انحراف عمومی جهان را نمی‌بینیم؟ هیچ مسئولیتی در قبال لجن‌پاشی رسانه‌های شیطان، در جهان و به‌ویژه علیه مردم مظلوم ایران نداریم؟ عهدمان با امام و شهدا را به یاد نداریم؟ شعار

«روزها کوشم و شب نخوابم، پاس می‌دارم از انقلابم» که شهدا مأموریت خود کرده بودند را از یاد برده‌ایم؟ آیا سکوت بس نیست؟ و برای سکوت‌مان پاسخی برای خدا آماده کرده‌ایم؟

باید به یاد سپرد که تکلیف امروز ما دفاع از انقلاب اسلامی با همه دستاوردهای طلایی و بی‌نظیر آن است. اگر نقصی هست‌، از آن بی‌دقتی است که کار را به غیرانقلابی‌ها سپرد و مردم را به زحمت انداخت. در اقتصاد و خودرو‌سازی و فرهنگ و آموزش‌وپرورش اگر ضعفی هست از موریانه‌های نفوذ کرده‌ای است که اتفاقاً مأمور بدنام کردن کشور و ناراحت کردن مردم است و بیش از همه، مسئولین امرشان باید پاسخگو باشند و گزارش بدهند که چرا اجازه نفوذ داده‌اند؟ وگرنه چرا در موشکی و نظامی و امنیتی و پزشکی و عمرانی و امثال اینها پیشرفت مان چشمگیر است؟ شاید یکی از وظایف مهم دولت محترمی که نشان داده جرأت و اراده اصلاح امور را دارد این باشد که سریع‌تر از گذشته خود، یک بار و برای همیشه درد مزمن خودرو‌سازی را حل کند که بیش از این طعنه دلالان و شبکه‌های فساد را نشنویم. تغییر در شورای عالی انقلاب فرهنگی مبارک است و در گام بعد باید از شورای عالی آموزش‌وپرورش هم گزارشی گرفته شود.

شعری که در پیشانی این نوشته آمده اگرچه سوزی شبیه «هَل مِن ناصِریَنصُرنی» دارد ولی گویای واقعیت تلخ امروز است. اینکه فلان مسئول اروپایی، اروپا را باغ و سایر جهان را جنگل بنامد‌، از کم دانی اوست و اگر بایدن نفّاخ‌، کشورهای جهان را وصله شلوار خود بنامد از کم‌فهمی و کم‌ادبی اوست که می‌توان به حساب پریشان‌بافی این دو گذاشت ولی گستاخی بی‌شرمانه نخست‌وزیر انگلیس در ماجرای اعدام یک جاسوس خبیث‌، نشان از اقدام مهم و مؤثر و درست دستگاه محترم قضاست که باید تأیید شود. اگرچه، نخست‌وزیر انگلیس می‌توانست از سفیر بریتانیای کبیر در ایران‌، داستان شلوار نجس شده‌اش را بپرسد‌، یا تصاویر چشمان اشکی و قرمز سربازان وحشی و اسیر شده انگلیسی را ببیند‌، تا معنی صحیح بزدلانه را متوجه شود. یا می‌توانست با مدیریت صحیح بر تأمین تخم‌مرغ، مردم لندن را با جیره‌بندی این غذای غالب‌شان تحقیر نکند.

آمریکا و اروپا، در تأمین غذا، انرژی و سلامت برای مردم خود، درمانده شده‌اند و نیاز مبرم به منحرف کردن افکار عمومی جهان از این رسوایی دارند. لذا این گنده‌گویی‌ها لاف در غریبی است ولی آنچه مهم است حمایت شیاطین از هم در باطل‌شان، و کم‌کاری ما در حمایت از حق است، که باید جبران کنیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- آیات 113 و 114 سوره آل‌عمران

2- (چون بار گران) به خاک زمین دل بسته‌اید؟ آیا راضی به زندگانی دنیا

عوض آخرت شده‌اید؟ سوره توبه آیه 38

3- (شیطان گفت) همه را گمراه خواهم ساخت‏. سوره حجر آیه 39 و ص 82

457515

سازمان آگهی های پرسون