لزوم توجه به مواضع رهبر انقلاب در بحران قره‌باغ

مناقشه قره باغ با انسداد گذرگاه لاچین وارد مرحله تازه ای شده است. با توجه به ضرورت مساعی منطقه‌ای و یافتن راه‌حل برای برون رفت از وضعیت فعلی، ورود جمهوری اسلامی ایران به موضوع اهمیت پیدا می کند.
تصویر لزوم توجه به مواضع رهبر انقلاب در بحران قره‌باغ

به گزارش سایت خبری پرسون، محسن پاک‌آئین در یادداشتی نوشت: لاچین یکی از شهرهای جمهوری آذربایجان است که در ۹ نوامبر سال ۲۰۲۰ پس از جنگ ۴۴ روزه بین آذربایجان و ارمنستان وتوافق مسکو بین این دو کشور،از اشغال ارمنستان آزاد و تحت حاکمیت باکو قرار گرفت. لاچین دارای گذرگاهی برای اتصال شهر ارمنی نشین قره باغ به ارمنستان است و بر اساس بند ۹ توافق مسکو، جمهوری آذربایجان متعهد با باز نگه داشتن این دالان بوده و می بایست اجازه دهد که اهالی ارمنی قره باغ بتوانند انتقال مایحتاج خود از جمله مواد غذایی،دارویی و سوخت را از ارمنستان وارد کنند. طبق همین توافق، نظامیان روسی به عنوان نیروهای حافظ صلح وظیفه نظارت بر باز بودن گذرگاه لاچین را به عهده گرفته اند.

در ۱۲ دسامبر سال جاری، گروهی از اتباع جمهوری آذربایجان که خود را حامی محیط زیست می‌نامیدند، گذرگاه لاچین را به بهانه غارت منابع معدنی توسط ارمنستان مسدود کردند. نیروهای حافظ صلح روسیه واکنشی نسبت به این اقدام نشان ندادند و ارامنه قره باغ در محاصره قرار گرفته اند و در صورت تداوم این وضعیت، باید در انتظار یک فاجعه انسانی بود.

شهر لاچین در تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان است و باکو می تواند با استناد به بند ۹ توافق ۲۰۲۰ در این شهر اعمال حاکمیت کند. در صورت صحت ادعای غارت منابع معدنی لاچین توسط ارمنستان، دولت آذربایجان می توانست با اعمال حاکمیت، از این اقدام جلوگیری کند و نیازی به انسداد گذرگاه لاچین نبود. جمهوری آذربایجان می گوید هدف این کشور مسدود کردن هیچ جاده‌ای نیست و خودروها می‌توانند آزادانه در هر دو جهت حرکت کنند؛ اما شواهد نشان از اقدامات سختگیرانه برای اختلال در تردد به قره باغ دارد که می تواند همان معنای انسداد گذرگاه را داشته باشد. وضعیت فعلی چه انسداد و چه اختلال نامیده شود موجب محاصره ارامنه و کمبود مواد غذایی،دارویی،بهداشتی و.. در قره باغ شده و ایجاد فاجعه انسانی را محتمل ساخته است.

بنظر نمی رسد مسدود کردن گذرگاه لاچین، منافعی برای جمهوری آذربایجان داشته باشد؛ این اقدام، باکو را به نقض توافق مسکو معرفی کرده و افکار عمومی منطقه حتی آذری زبانان را علیه آذربایجان تهییج می کند. در عین حال تداوم محاصره قره باغ موجب بین المللی شدن موضوع شده و دخالت نهادهای بین المللی و دیگر کشورهای جهان را در پی داشته است. در شورای امنیت سازمان ملل بیانیه‌ای به همین منظور صادر و از طرفین خواسته شده که مسائل اختلافی را از طریق گفتگو حل کرده و فوراً امکان حرکت آزاد و ایمن، حفاظت از حقوق بشر و اجتناب از تأثیرات ناگوار بشردوستانه بر غیرنظامیان را فراهم کنند. دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد در بیانیه‌ای بر لزوم تضمین تردد امن و آزاد از گذرگاه لاچین تاکید کرده و وزارت امور خارجه آمریکا از آذربایجان خواسته تا گذرگاه لاچین را باز کند. دستگاه دیپلماسی فرانسه با صدور بیانیه‌ای خواهان عبور و مرور در این گذرگاه، بدون هیچ قید و شرطی شده و لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز پیش بینی کرده که در صورت خودداری جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان از گفت‌وگوهای دیپلماتیک، درگیری‌ها در مناطق مورد مناقشه در قره‌باغ افزایش خواهد یافت. وی با بیان اینکه هیچ معاهده و توافقی به خصوص توافقی که بعد از یک دهه جنگ شکل گرفته، فورا به طور کامل اجرایی نمی‌شود،آغاز تلاش صلح‌بانان روسیه برای حل مسائل پیش آمده را اعلام کرده است.

با توجه به ضرورت مساعی منطقه‌ای و یافتن راه‌حل برای برون رفت از وضعیت فعلی، ورود جمهوری اسلامی ایران به موضوع اهمیت پیدا می کند. حضرت آیت الله خامنه ای در بیانات خود، هنگام جنگ ۴۴ روزه در تاریخ ۹۹/۸/۱۳ بر چهار اصل تاکید داشتند که این اصول می تواند سرلوحه فعالیت جمهوری اسلامی ایران برای حل اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه‌ی قره‌باغ قرار گیرد. این اصول عبارتند از:

۱- این جنگ حادثه‌ی تلخی است و امنیّت منطقه را تهدید میکند و برای کشور ما هم خوب نیست؛ بایستی هر چه زودتر تمام بشود.

۲- همه‌ی سرزمین‌های جمهوری آذربایجان که به‌وسیله‌ی ارمنستان تصرف شده باید آزاد شود و به آذربایجان برگردد.

۳- بایستی امنیّت ارامنه‌ای که در این سرزمین‌ها هستند محفوظ باشد.

۴- مرزهای بین‌المللی هم باید رعایت بشود؛ یعنی دو طرف به مرزهای بین‌المللیِ کشورها تعدّی و تجاوز نکنند و مرزهای بین‌المللی بایستی محفوظ باشد.

در اصول مطروحه توسط رهبر انقلاب، مخالفت با اشغال شهرها، لزوم تامین امنیت ارامنه در این سرزمین‌ها و عدم تعرض و تجاوز به مرزهای بین المللی و حفظ این مرزها، به عنوان ملزومات خاتمه جنگ و تامین امنیت منطقه گنجانده شده است.

توافق مسکو اگرچه به عنوان مقدمه ای برای استقرار آتش بس، حائز اهمیت بود اما به دلیل عدم تحقق اصول چهارگانه فوق الذکر، دارای ابهاماتی بوده که تداوم اختلافات باکو و ایروان را ممکن ساخته است. دستگاه دیپلماسی جمهور اسلامی ایران می تواند با بهره گیری از این اصول و در تعامل با کشورهای روسیه،آذربایجان و ارمنستان، برای تکمیل توافق مسکو و رفع ابهامات و حل نهایی مناقشه، مساعی خود را بکار گیرد.

444497