به گزارش سایت خبری پرسون، نعمت احمدی حقوقدان در یادداشتی نوشت: دولت روحانی یک سال میشود که جای خود را به دولت آقای رئیسی داده است، انتظار میرفت دولت آقای رئیسی به وضع بورس که در دورة آقای روحانی به میلیونها نفر آسیب رساند سروسامانی بدهد. یکی از بزرگترین چالشهایی که دولت روحانی برای مردم در بخش سرمایهگذاری ایجاد کرد دعوت مردم به سرمایهگذاری در بورس بود. مردمی که سرمایه محدودی داشتند با تکیه بر جوّتبلیغیای که صورت گرفت بهرغم بیاطلاعی وارد بازار بورس شدند در ابتدا با تبلیغ همه جانبه ، مردم عادی احساس کردند که فرصتهای جذابی برای سرمایهگذاری به وجود آمده است صفهای طولانی جلوی کارگزاریها که بعضاً ساعتها طول میکشید آنچنان برای مردم عادی جاذبه پیدا کرد که سرمایه خود را از دیگر جاها مثل بازار سکه و ارز و طلا و یا مسکن به سوی کارگزاریها سوق دادند.
شاهد بودم که دامداری جزء گاو و گوسفند خود را فروخت و به راهنمایی کشاورز دیگری که زمین زراعی خود را فروخته بود سراغ بورس رفتند تا مردادماه سال 99 بورس رونق داشت. اما از مرداد ماه سال 1399، بازار بورس شروع به ریزش نمود و اکثر قیمت سهامهای این بازار بههمراه کاهش محسوس شاخص کل که از مرداد شروع شده بود ناگهان از دو میلیون و یکصد هزار به یک میلیون و ششصد هزار سقوط کرد. بسیاری از سهامداران در بسیاری از نمادها تا 50درصد سقوط را تجربه کردند. تلخترین روز برای سرمایهگذاران بورس روز 26 مرداد بود که با ریزش 89 هزار واحدی رکورد سقوط بازار بورس در 53 سال گذشته شکست و این شکست تا شهریور ماه هم ادامه پیدا کرد و دومین ضربه را بازار بورس در رکورد تاریخی خروج نقدینگی حقیقی از بازار در کارنامة بورس ثبت کرد.
در شهریورماه 3000 میلیارد تومان پول از بازار بورس خارج شد، دولت با تأسف راه چارهای پیدا نکرد و در عوض نمادهای معروف مثل شستا را قفل کرد، وزیر وقت رفاه که دنبال شفافسازی در شرکتهای زیرمجموعه سازمان تأمین اجتماعی بود 10درصد از سهام شستا را وارد بازار بورس کرد و صف خریداران به اعتبار نام شستا در اندک مدتی 10درصد سهام شرکتهای تحت پوشش شستا به فروش رفته بود. وزیر وقت اقتصاد آقای فرهاد دژپسند مدعی بود که دولت در شکستن حباب بورس نقشی نداشته است و از این موضوع به سادگی گذشت و ادعای کارشناسان اقتصادی مبنی بر دستکاری در بورس را رد کرد، آقای دکتر روحانی رئیسجمهور هم که تا مدتی قبل بورس را محل امنی برای سرمایهگذاری میدانست در جلسه هیات دولت گفت... بورس بالا و پایین دارد مردم بدانند این ذات بازار است.
اما نگاه دیگر مسئولین دولتی با نظر وزیر اقتصاد و رئیسجمهور فرق داشت مثلاً آقای سید ناصر موسوی لارگانی نماینده مجلس که اتفاقاً عضو هیات رئیسه مجلس و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بود در صفحه شخصی خود در فضای مجازی مطلبی نوشت که فصلالخطاب اختلاف دولت و بازار سرمایه بود... بورس امروز هم با افت نسبتاً قابل توجهی مواجه شد تمام وعدهها و اقدامات دولت برای بازگرداندن بازار به ریل عادی ثمر نداده است. واقعاً دولت مقابل آب شدن سرمایه مردم احساس مسئولیت دارد؟ با توجه به نگاه انقلابی دولت جدید و اینکه رئیس دولت بیش از 50 میلیون نفری که در بورس سرمایهگذاری کردند عمدتاً محرومانی بودند که در شرایط ویژهای که در دیگر بخشهای سرمایهای حاکم بود سرمایه محدود خود را با تبلیغات پرسروصدای وارد بازار به گفته آقای روحانی مطمئن بورس کرده بودند.
دل به اقدامات سریع و انقلابی دولت جدید بستند اما گویا دوباره همان رویه سابق یعنی بستن برخی از نمادها به رویهای ثابت تبدیل شده است. برای نمونه، بانک آینده با سروصدا مدعی بود که ایرانمال جزو سرمایه بانک آینده است و عده زیادی سهام بانک آینده را خریداری نمودند از تاریخ 27/4/1400 بیش از یکسال نماد خود را قفل نموده و اجازه فروش نمیدهد. دولت روحانی که عمرش به پایان رسید و دولت آقای رئیسی هم یکسالی را دارد پشتسرمیگذارد اما این سوال مطرح است، دلیل سقوط بورس چیست؟ آیا نمیدانند میلیونها نفر هر روز نگاهشان به تابلوی بورس است و با قرمز شدن و قرمز بودن تابلو خون دل میخورند، همه سکوت کردند، از دولت که صدا و ندایی برنمیآمد- صداوسیما با اینکه تبلیغات زیادی بر روی این بازار انجام داد در زمانه به ظاهر رونق بورس هر روزه در بهترین ساعات پر بیننده تلویزیون کارشناسان خوش صحبتی را دعوت میکرد و این کارشناسان هم مردم را دعوت میکردند و با توصیههایی از مردم میخواستند پول خود ولو اندک باشد را روانه بازار بورس کنند. اما پرسش این است: دولت جدید آیا سرنوشت بیش از 50 میلیون سرمایهگذار تشویق شده بورسی را برای خود وظیفهای تعریف نمیکند؟
منبع: روزنامه آرمان ملی