به گزارش سایت خبری پرسون، کریم امینی نخستین بار با نقشآفرینی در مقابل دوربین فریدون جیرانی در فیلم خواب زده وارد سینما شد. البته بازیگری در سینما به طور جدی با نقش اصلی فیلم سینمایی آبنبات چوبی در سال ۱۳۹۴ برایش رقم خورد. نیمه شب اتفاق افتاد، اگزما، پیاده، دیگری، پردهنشین، پاسیو، قدغن، تعبیر وارونه یک رویا و سارقان روح از جمله نقشهای سینمایی و تلویزیونی است که او در آنها بازی کرده است. امینی در این سالها در کنار بازیگری، دستیار کارگردانی را هم تجربه کرده و نخستین ساخته سینماییاش دشمن زن است. فیلم دوم او، گربه سیاه به تهیهکنندگی و بازی بهرام رادان از فیلیمو در حال اکران است و این بهانه گفتوگویمان با او شد.
فیلمنامه علی اصغری در گربه سیاه حرف تازهای برای گفتن دارد. آیا سوژه بکر و بهروز قصه، شما را برای کارگردانی فیلم ترغیب کرد؟
بله، سوژه به مسائل نسل جوان میپرداخت. وقتی ایده این فیلم در نطفه بود با آقای اصغری گپوگفت داشتیم و با او به اجماع رسیدم و آنچه را که در ذهن داشتم به رشته تحریر درآورد و برآیندش فیلمنامهای شد که میخواستیم. اکنون درباره جوانان فیلم کم ساخته میشود و کارگردانها سمت این قشر نمیروند و بیشتر فیلمهایی با بازیگران چهره میسازند تا بفروشد ولی من دوست داشتم فیلمی درباره جوانان باشد و حتی بازیگر نقش اصلیاش شناخته شده نباشد تا برای تماشاچی قابل باور باشد.
در اولین مواجههای که با پیشنهاد کارگردانی داشتید، بیشتر موضوع شاخهای مجازی برایتان جذابیت داشت یا سلبریتیهای لاکچری؟
برایم این مسئله جذاب بود که بگویم استعدادی وجود دارد که به اشتباه هدایت میشود. شخصیت شاخ مجازیمان در مصاحبه تلویزیونیاش هم میگوید که هر فردی استعدادی دارد و من هم استعدادم این است، در صورتی که میتوانست یک شومن خوب برنامه تلویزیونی باشد. در قصه یک پسر با استعداد موسیقی زیرزمینی دیگری هم داریم که چون سر به زیر است هیچ وقت دیده نمیشود، حالا برای این که اینها را با برخی موقعیتها روبهرو کنیم کنش و واکنشهایی درست میکنیم. البته میتوانستیم سلبریتی قصه را فوتبالیست یا فرد دیگری انتخاب کنیم اما چون شناختم از این حرفه بیشتر بود، سلبریتی قصه را بازیگر انتخاب کردم. میخواستم بگویم یک سلبریتی روی اوج است و فردی هم مسیر غلط را برای شهرت طی میکند، از سویی پسر دیگری در قصه داریم که از همه بیشتر استعداد دارد اما کم رو و سرش پایین است و کار خودش را میکند و متاسفانه اکنون شرایط مملکت به گونهای است که فردی که سرش پایین است و زحمت میکشد و باهوش و مستعد است، دیده نمیشود.
یعنی شما باید کارتان را در بوق و کرنا کنید تا خود را به جامعه نشان دهید، البته نه تنها در ایران بلکه در کشورهای جهان سوم از این موضوعات زیاد است و در کشورهای خیلی پیشرفته هم خیلی از این دست اتفاقها میافتد. شما نگاه کنید، جوانان الان در آمریکا با اپلیکیشن تیک تاک خودشان را معروف میکنند بعد استعداد کسی که در یک روستا یا شهر دورافتاده است و دارد زحمت میکشد، هرز میرود. البته برههای تلویزیون از شاخهای مجازی دعوت کرد و بر این کار مهر تایید زد اما بعد متوجه شد که دارد اشتباه میکند. به نظرم باید از جوانان محافظت شود و اگر قرار است فعالیتی صورت گیرد طبق قوانین کشور باشد. منتها این اصل ماجراست و مسئولان باید خیلی فرهنگ سازی کنند و بتوانند شاخهای مجازی را به گونهای هدایت کنند و اگر در راستای فرهنگ سازی است، آنها را تشویق کنند تا درآمدشان چند برابر شود.
اسامی بازیگرانی که در گربه سیاه به ایفای نقش میپردازنـد در نوع خود جالب توجه است. چگونه بـه این ترکیب رسیدید؟
حسین پورکریمی، بازیگر نقش اصلی یا همان شاخ مجازی از بچههای خوب تئاتر بود. در پروسه انتخاب بازیگران از بین ۱۲۰ نفر به انتخاب او رسیدیم که درخشان هم بود. درباره بازیگر نقش علاقهمند به موسیقی هم آقای کیا رکنی موزیسین بود و اجرایش را در عصر جدید هم دیده بودیم و انتخابش کردیم. البته قبلش قرار بود یک رَپِر واقعی بگذارم ولی ترسیدم برای دریافت مجوز به مشکل بخوریم. ترلان پروانه هم همان جنس و همان سن و همان نقشی که میخواستیم بود و در خصوص همه بازیگران، با تمرین به آن چه که میخواستیم رسیدیم.
بهرام رادان به عنوان یکی از تهیهکنندگان در کنارتان بود. پیشنهاد بازی در فیلم از سوی خودش ارائه شد؟
شرط اول بهرام رادان این بود که اصلاً در فیلم بازی نکند و فقط در مقام تهیهکننده حضور داشته باشد و سراغ چند بازیگر همچون رضا عطاران، جواد عزتی و مهران مدیری رفتیم. ولی متاسفانه شرایط به گونهای پیش نرفت که همکاری کنیم و در نهایت بهرام رادان مجبور شد نقش را بازی کند. دلیل این که فیلم به جشنواره فجر داده نشد این بود که زمانی که رادان نقش را بازی کرد شرط گذاشت که فیلم را به جشنواره ندهند. چون دلش نمیخواست در فیلمی که تهیه کرده، بازی هم بکند. به خصوص فیلم درباره یک بازیگر بود و این احساس به وجود میآمد که او آمده تا فیلمی درباره خودش بسازد، در صورتی که اینگونه نبود.
شاخهای مجازی را در فضای مجازی دنبال میکنید؟
بله پیگیر بودم که ببینم به چه شکل جلو میروند، بخشی از آنها را دوست دارم چون فعالیتهای مثبت و زیبایی انجام میدهند. مثلاً بخشی کمدین هستند و کلیپهای خندهدار میسازند و به نظرم شاد کردن اتمسفر جامعه قشنگ است. اما بخشی از شاخهای مجازی بیفرهنگی را رواج میدهند که صدمههای جبران ناپذیری میزند. متاسفانه قشری در مملکت نادیده گرفته میشوند که بیشتر در فضای مجازی میچرخند و فیلمها و سریالهایمان درباره یک قشر و رده سنی است و ما باید به قشر جوان هم فکر کنیم. در خصوص این که چطور میتوانیم جوانان را در مسیر درست هدایت کنیم، بستر فراهم نیست و ریل گذاری نشده است.
چقدر از دنیای جوانان شناخت داشتید؟
از زمانی که با نویسنده برای نگارش فیلمنامه صحبت کردم، حشر و نشرم را با جوانان این نسل شروع کردم و در جامعه گشتم. من از طبقه جنوب شهر هستم، همان طبقهای که دربارهاش در فیلمم صحبت کردم، با خیلیها که در فضای مجازی تخصص داشتند، برخورد داشتم و یک سالی درگیر تحقیق بودم تا بتوانم به آنها نزدیک شوم، همچنین زمانی که برای انتخاب بازیگران وارد مرحله پیش تولید شده بودیم حدوداً ۲ ماه تمرین اختصاصی در پلاتو داشتیم تا برای اجرای نقش با بازیگران همنظر شویم.
در مدت تحقیق و پژوهشتان به دیدگاهشان علاقهمند شدید؟
قصدم نه توهین به شاخهای مجازی بوده و نه کلیت آنها را در قصه در نظر گرفتم. برخی از آنها مثبت و به شکل آموزنده در فضای مجازی فعالیت میکنند. صحبت من با شاخهای مجازی بود که صرفاً برای دیده شدن و پول درآوردن فعالیت میکنند و برایشان هیچ عرفی مهم نیست و بی فرهنگی را گسترش میدهند. روی سخنم با آنهایی است که بدون هیچ سواد و تفکری و فقط برای خالی کردن جیب مردم و کسب درآمد و جلب توجه این کار را انجام میدهند و از قِبلش نان میخورند. مردم فکر میکنند وقتی آنها را فالو میکنند، فقط زمان و اینترنتشان را هزینه میکنند تا آنها را ببینند ولی نمیدانند با فالو، لایک و دیدن آنها دارند جیبشان را پر میکنند و هیچ فرهنگسازی هم صورت نمیگیرد. آنها کارهای خلاف عرف انجام میدهند و چون ما در تلویزیونمان به شدت سانسور داریم، قطعاً جوانها به فضای مجازی پناه میبرند. بخشی از جامعه چیزی است که در فضای مجازی میبینید. باید مراقبت کنیم چون آن چه در فضای مجازی میبینیم عرف را میشکند. همه چیز در فضای مجازی عریان شده است.
بازخوردها در زمان اکران و توزیع در فیلیمو چگونه است؟
فیلم را در سال ۱۳۹۸ ساختیم و چون همه درگیر کرونا شدند و شرایط اکران خیلی بد بود. یک سال و نیم اکران نکردیم و آذر سال گذشته هم که اکران کردیم، کرونا بود و مردم همچنان میترسیدند به سینما بروند. الان فیلم در پلتفرمها دارد مسیر خودش را پیدا میکند. خیلیها دیدهاند و پیام دادهاند که گربه سیاه را دوست داشتند. حتی یادم است وقتی در فیلم درباره موسیقی زیرزمینی و رابطه پدر و پسر حرف زدیم، پدر و پسری فیلم را با هم دیده بودند و همین مشکل را داشتند و بعد از تماشای فیلم پدر آن پسر به من گفت که فیلمتان سبب شد موضع من عوض شود و مشکلشان حل شد. اگر با فیلم من برای ۱۰ نفر هم اتفاق خوبی بیفتد، کار خودش را کرده است.
پس فکر میکنید فیلمتان میتواند در ذهن مخاطب و در سطح جامعه اثر گذار باشد؟
همین اندک بازتابی که دیدم تاثیرش را گذاشته. هر فردی برداشتی دارد و ممکن است فردی اصلاً فیلمم را دوست نداشته باشد. خیلی از شاخهای مجازی گارد گرفتند و پیغامهایی از سویشان در فضای مجازی داشتم. ولی میخواستم حرفم را بزنم. شاید هر چقدر بیشتر از زمان پخش فیلم گربه سیاه بگذرد، بیشتر اثر بگذارد.
در سینمای ایران همواره درخصوص تغییر در ساختار و فرم فیلمسازی گارد وجود دارد. به نظر شما این اتفاق از کجا نشأت گرفته است؟
برای این است که قدرت ریسک پایین آمده، سینما صنعت است و وقتی این صنعت کار نکند طبیعتاً فیلم ساخته نمیشود و قدرت ریسک پایین میآید. شما تصور کنید من الان باید فیلم کمدی بسازم در صورتی که ترجیح میدهم اجتماعی بسازم. با این که کمدی را خیلی دوست دارم ولی وظیفه خود میدانم در این شرایط فیلم اجتماعی بسازم تا اثری روی مردم بگذارم و خودم هم چیزی یاد بگیرم. ولی صنعت سینما تعارف ندارد و الان هم بعد از کرونا فیلمهای اجتماعی در گیشه شکست میخورد. امیدوارم مردم اعتماد کنند و مسیر فراهم شود تا فیلمهای اجتماعی ببینند.
متاسفانه این روزها دغدغه اغلب مردم فضای مجازی شده است، با این توضیح چقدر توانستید دغدغه و مشکلات جوانان امروز را به تصویر بکشید؟
تمام تلاشم را کردم و این باید در اثر دیده شود و امیدوارم این اتفاق افتاده باشد و اگر کم کاری بوده مردم باید ببخشند. من تمام تلاش خود را کردم تا فیلم جنبه آموزشی داشته باشد و حرفم را بزنم، حالا اگر کارکردش درست باشد، خدا را شکر میکنم.
کدام سکانس گربه سیاه را دوست دارید؟
همه فیلمم را دوست دارم، البته اجرای پسر رَپِر قصهمان در جمع معتادها و کارتن خوابها را دوست دارم. چون احساس میکنم بالاخره توانست یک جا اجرا کند تا تخلیه روانی شود. استعدادی که دارد هرز میرود و اجرایی که فقط برای دل خودش بود.
چه شد بعد از سالها بازیگری به سمت کارگردانی رفتید؟
سالها دستیار کارگردان بودم و علاقهام کارگردانی است و فیلم کوتاه هم ساختم، فاز بازیگری جداست و جایی که بازی کردم سعی کردم بهترین باشم. فیلمسازی و هنر خلق کردن و این که قصهای را به تصویر بکشم، برایم جذاب است.
خودتان را در عرصه کارگردانی موفق میدانید یا بازیگری؟
در هیچ کدام هنوز خودم را موفق نمیدانم، نه آن فیلمی را که دلم میخواهد ساختهام و نه نقشی را که دوست داشتم، بازی کردهام.
حرف پایانیتان با خوانندگان فیلیموشات؟
هر فیلمی که ساخته می شود زحمت و نگاهی پشتش است. به نظرم سینمای بدون تماشاگر و مخاطب هیچ است و آنها میتوانند کمک کنند که سینما زنده بماند. سینما بخشی از فرهنگ مملکت است و در جاهای مختلف حرف خودش را زده است و میتواند کمک کند و در کنار مردم باشد.