به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر فریبرز درتاج در گفتوگویی، در پاسخ به این سوال که آیا زوجین هر چه بیشتر با هم باشند شبیه به یکدیگر می شوند؟، اظهار کرد: تحقیقات "تی ماکورن" در دانشگاه "استنفورد" نشان داده است که مردم تمایل دارند از همان ابتدا برای ازدواج افراد مشابه خود را به عنوان شریک زندگی انتخاب کنند و درواقع زوجین با گذشت زمان بیشتر شبیه به یکدیگر نمی شوند.
این هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: تحقیقات یاد شده بر روی تصاویر صورت بیش از ۵۰۰ زوج در ابتدای ازدواج و در مقطعی بعد (حداقل ۲۰ سال بعد) نشان داد بسیاری از زوجها از همان آغاز روابط خود شباهت هایی در چهره داشتهاند و در طول زمان هم تغییری نکرده اند و از این رو محققان به این نتیجه رسیدند که افراد تمایل دارند به دنبال شریکی باشند که از همان ابتدا شبیه به آنها باشد.
چرا ما شریکی را برای زندگی انتخاب می کنیم که شبیه خودمان باشد؟
این روانشناس در پاسخ به این سوال که چرا ما شریکی را برای زندگی انتخاب می کنیم که شبیه خودمان باشد؟ توضیح داد: دلایل بیولوژیکی و جامعه شناختی برای این امر وجود دارد که مردم تمایل دارند شرکای مشابه خود را نه فقط در ظاهر، بلکه در شخصیت، ارزشها و وضعیت اجتماعی و اقتصادی برای زندگی مشترک انتخاب کنند. بخشی از آن این است که ما توسط افرادی احاطه شدهایم که از نظر جغرافیایی یا اجتماعی شبیه خودمان هستند. از سوی دیگر مردم چیزهایی را که با آنها بیشتر آشنا هستند را بیشتر ترجیح میدهند. ما تمایل داریم نسبت به افرادی که شبیه ما هستند، دوست داشتنی باشیم. از این رو است که به طور کلی موجودات تمایل دارند جفت هایی را انتخاب کنند که دارای ژنهای مشابه خود هستند.
به گفته این هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، افراد ممکن به دلیل «تعصبات درون گروهی» ترجیح دهند که همسرشان هم نژاد با خودشان باشد و به دلیل «خودپرستی ضمنی» جذب زنان و مردان هم شکل با چهره خود شوند.
چهرههای آشناتر جذاب ترند
وی در عین حال افزود که محققان دریافته اند که چهرههای متمایزتر جذابیت کمتر و چهرههای آشناتر جذابیت بیشتری برای افراد دارند و می توان گفت عامل «آشنایی» در تمایل افراد برای ازدواج با زنان و مردانی که شبیه به خودشان هستند بیتاثیر نیست.
وقتی زیبارویان جذب هم می شوند
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، ادامه داد: محققان دریافته اند که مردان و زنان جذابتر به احتمال زیاد با هم جفت می شوند، مانند مردان و زنانی که ویژگیهای صورت مشابهی دارند. همچنین ممکن است افراد ناآگاهانه به دنبال چهره والدین خود در انتخاب شریک زندگی باشند. شاخص توده بدنی نیز عامل مهم دیگر در انتخاب افراد شبیه به خود برای ازدواج است، به طوری که مطالعات نشان می دهند که بعضا همسران از نظر شاخص توده بدنی، وزن و قد مشابه هم هستند. این شباهت در نوع بدن ممکن است ناشی از ترجیحات افرادی باشد که شبیه هم هستند یا از سبک زندگی مشترک نشات گیرد. گاهی نیز زوجها واقعاً شبیه یکدیگر نیستند اما از طریق همدلی با یکدیگر، احساسات مشابهی را تجربه می کنند و اینگونه نیز ممکن است حالتهای چهره مشابهی پیدا کنند.
باور اشتباه "افراد متضاد جذب یکدیگر می شوند"
وی با اشاره به باور قدیمی در بین عموم مردم مبنی بر اینکه "افراد متضاد جذب یکدیگر می شوند"، تصریح کرد: این باور در حالی است که به نظر می رسد شباهت و همگامی همسران در روابط از اهمیت بالایی برخوردار است. به طور خاص، تئوری روابط زناشویی نشان میدهد که افراد به احتمال زیاد جذب کسانی می شوند که ویژگیهایی شبیه به خودشان دارند. مطابق با این نظریه افراد هنگام وارد شدن به یک رابطه از نظر سلامت روانی و جسمی و حتی نگرشها نیز مشابه هم هستند. علاوه بر این زوجین تمایل دارند در طول زمان در معیارهای مختلف روانی- اجتماعی نیز همگام هم باشند چراکه این تشابه زوجین با بهزیستی، شادی و سلامت آنها ارتباط نزدیکی دارد.
شباهتهای "درون زوجی" به رضایت از زندگی می انجامد
درتاج در پاسخ به این سوال که آیا این تمایل نسبت به انتخاب شریک مشابه خود، امری مثبت و سازنده برای زندگی مشترک است؟، توضیح داد: شباهتهای "درون زوجی" با نتایج مثبت همراه است چراکه به رضایت از زندگی و حمایت از همسر می انجامد. در مقابل نیز عدم تشابه زوجین با ناسازگاری، کاهش رضایت زناشویی و افزایش خطر طلاق همراه است. زوجهای عاشق و موفق اغلب از نظر ویژگیهای مختلف شبیه یکدیگر هستند و نیز در طول زمان تمایل به همگرایی دارند. در واقع، روانشناسان استدلال کردهاند که این شباهتها احتمالاً سودمند است چراکه در صورت شبیه بودن به همسرانمان احتمال بیشتری وجود دارد که از زندگی لذت ببریم.
درتاج در پایان سخنان خود با بیان اینکه یافتههای محققان نشان میدهد که شباهت شریک زندگی واقعاً مهم است، تصریح کرد: شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شباهتهای فراتر از ویژگیهای شخصیتی اصلی نیز اهمیت دارند. به عنوان مثال، مطالعه اخیر "پائولینا جوکز" از دانشگاه "ورشو" و همکارانش بر روی زوجها نشان داده است که زنان زمانی که نگرشهای سیاسی را با شرکای خود به اشتراک می گذارند، در روابط خود شادتر بودهاند. از سوی دیگر مطالعه دیگر نیز نشان داده است که زوجها اگر نگرشهای سیاسی مشابهی داشته باشند، خوشحالتر هستند.