خشونت، میوه طبیعی خودشیفتگی...

این روزها در سطوح مختلف علمی و فضای عمومی کشور، گزارش‌هایی از رشد خشونت کلامی و فیزیکی در انحا و اشکال مختلف دیده و شنیده می‌شود. در این زمینه می‌توان به آمارهایی که مشاوران، روانشناسان، روانپزشکان و جامعه‌شناسان ارایه می‌دهند، مراجعه کرد.
تصویر خشونت، میوه طبیعی خودشیفتگی...

به گزارش سایت خبری پرسون، غلامرضا ظریفیان در یادداشتی نوشت: قطعا خشونت و رشد آن علل و دلایل مختلفی دارد که ابعاد و زوایای آن در حوزه‌های فردی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مورد بررسی صاحب‌نظران قرار گرفته و همچنان نیز می‌گیرد. اما یکی از دلایل مهم خشونت و رشد آن، خودشیفتگی فرهنگی و خودحق‌پنداری افراد یا گروه‌های اجتماعی و حتی نظامات سیاسی و حاکمیتی در بستر تاریخ بوده است. به عنوان مثال، اکنون که در ماه مبارک رمضان قرار داریم و به سالگرد شهادت امیرالمومنین علی(ع) نزدیک می‌شویم به مفاهیمی عینی در تاریخ اسلام مانند خوارج بر می‌خوریم که از بارزترین نمادهای جریاناتِ دینی خود شیفته است که جنایات بی‌شماری را در تاریخ اسلام رقم زده است.

مهم‌ترین این جنایات به شهادت رساندن مرد خدا و نمود عینی عدالت بر بلندای تاریخ، علی(ع) است که زمین و زمان را برای همیشه سوگوار ساخت. متاسفانه تفکرات برآمده از خوارج در تاریخ به پایان نرسید و امروز نیز انواع و اقسام گروه‌های تکفیری را می‌توان در تداوم خوارج در جهان امروز ردیابی کرد. افراد، گروه‌ها یا جامعه خود شیفته کسانی هستند که تصور می‌کنند خود و آرای آنها بی‌نظیر است و همه انسان‌ها باید به مانند آنها فکر و عمل کنند و در غیر این صورت به صورت خشونت‌آمیزی افرادی که در این حلقه قرار نمی‌گیرند باید طرد یا حذف شوند.

در جهان مدرن نیز نازیسم که طی دو جنگ جهانی، میلیون‌ها انسان را به ورطه نابودی کشاند از جمله این تفکرات خودشیفته و خشن است. گونه‌های مختلفی از این نگرش خودشیفته در ملل و اقوام دیگر نیز قابل مشاهده هستند. در میان مسلمانان نیز گروه‌های تکفیری، القاعده، داعش و... در لایه‌های مختلفی از جامعه اسلامی و در میان مسلمانان لانه کرده‌اند و نفرت و خشونت می‌آفرینند. با استناد به مقاله علمی دکتر نوربالا، روانپزشک مشهور و معتبر کشور، شیوع اختلال خودشیفتگی در ایران بین 1.6 دهم تا 2درصد از جمعیت بالینی و کمتر از 1درصد از جمعیت عمومی کشور را در بر می‌گیرد. افراد و جریانات خودشیفته و خود حق پندار، احساس خود بزرگ‌بینی و حق‌پنداری ویژه‌ای دارند.

خود و گروه‌های نزدیک به خود را بسیار مهم می‌پندارند. فکر می‌کنند، شخص یا جریان منحصر به فردی هستند و تصور می‌کنند دیگران باید به طرز خاصی با آنان همراهی کرده و از آنان پیروی کنند. احساس استحقاق و برتری آنان کاملا چشمگیر است و تاب و تحمل انتقاد دیگران را ندارند. از انتقادات دیگران عصبانی می‌شوند و بعضا با خشونت با منتقدان برخورد می‌کنند. یا ممکن است با بی‌اعتنایی کامل با انتقادات مطرح شده روبه‌رو شوند. این دسته از افراد تنها نظر خود را قبول دارند. روابط آنان شکننده است و این روابط به سرعت به سمت خشونت کلامی و بعضا فیزیکی میل می‌کند. رفتار استثمارگرایانه در روابط بین فردی آنها، امری پیش پا افتاده و رایج است.

آنها نمی‌توانند همدلی با دیگران را از خود نشان دهند و تنها گاهی برای دستیابی به اهداف خودخواهانه خود، تظاهر به همراهی می‌کنند. برجستگی گرایش به احساس خود بزرگ‌بینی سبب می‌شود قدرت یا مدیریت برای فرد یا گروه خودشیفته به عنوان بزرگ انگاشته شدن، تحسین شدن و هدایتگر بودن به حساب‌ آید. بسیاری از واقعیت‌ها را انکار می‌کنند یا آن را نادیده می‌گیرند. همچنین به هنگام پیروزی یا شکست، گرایش‌های مخرب و خشونت‌آمیز از خود نشان می‌دهند. خودشیفتگان فرهنگی، افراد و جوامع را دو پاره می‌کنند و آنان را به دو جریان «کاملا خوب» یا «کاملا بد» تقسیم می‌کنند. نکته مهم آن است که خودشیفتگان، به رغم آمار اندکی که از نظر تعداد و فراوانی دارند، اما ویروس خودشیفتگی مانند ویروس کرونا، بسیار خطرناک، مُسری، قابل تکثیر و انتقال است. اکنون که ماه رمضان و بهار قرآن است و در این ماه بیشتر از هر زمان دیگری به مسلمانان تامل و تدبر در قرآن تاکید شده است، خوب است نگاهی به مفاهیم مهم قرآنی در این زمینه داشته باشیم. قرآن در عرصه خودشیفتگی فردی و اجتماعی مباحث مهمی را مطرح و در واقع راه را نمایان می‌کند. به عنوان مثال در قرآن به‌طور مکرر از شخصی مانند «فرعون» به عنوان فردی خودشیفته و از پیروان او نیز به عنوان گروهی خودشیفته، نام برده می‌شود.

«إِنّ فِرْعوْن علا فِى ٱلْأرْضِ؛ بی‌گمان فرعون در زمین برتری جست و تکبر ورزید» (قصص آیه 4) و در ادامه قرآن گزارش می‌دهد که فرعون به دلیل همین برتری‌جویی، خون دیگران را به زمین می‌ریخت. «یُذبِّحُ أبْناءهُمْ...» و دست و پای کسانی را که با او و خواسته‌هایش مخالفت می‌کردند، قطع می‌کرد. به تعبیر قرآن نتیجه این خودشیفتگی، تفرقه و دوگانگی، تحقیر، استخفاف و اطاعت کورکورانه است. «قوم را تحقیر کرد و سپس از آنان اطاعت خواست» قرآن عمل فرعون را فقط به او نسبت نمی‌دهد و در آیه 54 سوره زخرف می‌گوید: «إِنهُمْ کانُوا قوْماً فاسِقِین‌« در واقع عمل او تسری پیدا کرده و جریانی را مانند خودش ایجاد کرده است.

و قرآن با صدای رسا به فرزندان انسان می‌گوید که آنان، قومی فاسق هستند. کتاب آسمانی مسلمانان در تالیف و ریشه‌یابی ویژگی‌های فرعون و جریان خودشیفته جامعه فرعونی اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند،: «واسْتکْبر هُو وجُنُودُهُ فِی الْأرْضِ بِغیْرِ الْحقِّ؛ و فرعون و سپاهیانش به ناحق در زمین سرکشی و تکبر کردند.» (قصص، آیه 39) در واقع فرعون این کارها را به دلیل برتری جویی و خود شیفتگی انجام می‌داد. قرآن ویژگی‌های دیگری را نیز برای افراد و گروه‌های خودشیفته بر می‌شمارد که بسیار قابل تامل و عبرت‌انگیز است. به عنوان مثال در آیه 188 آل‌عمران می‌فرماید: «به آنچه انجام داده‌اند، شادمان هستند.» در واقع، کارهای خودشان را بسیار خوب و در مسیر حق می‌پندارند.

مهم‌تر از آن ذکر می‌شود: «یُحبون ان یحمدو بِما لم یفعلو؛ دوست دارند به آنچه انجام نداده‌اند، ستایش شوند.» و سپس خداوند در ادامه همین آیه، عاقبت فرد یا گروه خودشیفته را اینگونه توصیف می‌کند: «پس گمان مبر که برای آنان نجاتی از عذاب باشد، برای آنان عذابی دردناک خواهد بود.» امام المتقین علی(ع) که دهه آخر ماه مبارک رمضان با شهادت ایشان رنگ عزا به خود گرفته، در زمینه خودشیفتگی بحث‌های گرانقدری را برای فرزند انسان به یادگار گذاشته است. به عنوان مثال در خطبه قاصعه به انسان هشدار می‌دهد که خودشیفتگی و تکبر چه بر سر فرد و جامعه می‌آورد.

امیر المومنان در این خطبه می‌فرمایند: «زنهار، شما را به خدا از سرانجام وخیم ظلم و سوءعاقبت تکبر و خودپسندی بر حذر می‌دارم که کمین گاه ابلیس و مرکز کید و نیرنگ اوست. نیرنگی که (تکبر خودپسندی و خودشیفتگی) با قلب‌های مردان همچون زهر‌های کشنده می‌آمیزد و هرگز از تاثیر فرو نمی‌ماند و کسی از هلاکتش جان به در نمی‌برد. نه عالم و دانشمند به خاطر علم و دانشش و نه فقیر به خاطر لباس کهنه‌اش.» این موضوع را همچنان در یادداشت‌های بعدی دنبال خواهیم کرد تا بعد چه پیش آید....

منبع: روزنامه اعتماد

393707

سازمان آگهی های پرسون