به گزارش سایت خبری پرسون، وقتی اسم سلبریتیها و چهرههای معروف به میان میآید زندگی خصوصی و شخصی آنها برای بیشتر مردم جذابتر از این میشود که آنها در حرفه خود چه میکنند و چقدر در این زمینه خوب هستند یا نه.
این اتفاق در همه دنیا رخ میدهد و فقط مختص ایران نیست. برای همین است که مجلههای زرد در آن طرف مرز مشتریهای زیادی دارند و برخی برای به دست آوردن پول زیاد به عکاسانی روی میآورند که معروف به پاپاراتزی هستند.
اینجا و آنجا بهاره رهنما
الان که این مطلب منتشر میشود بهاره رهنما آرامتر از چند ماه قبل است و مدتی است حاشیه نساخته. شاید در ایام نوروز و تعطیلات این بازیگر دوباره ویدیویی از زندگی شخصی اش منتشر و برای مدتی همه را سرگرم کند یا حتی سرکار بگذارد. مثل چند ماه قبل که این خانم برای تفریح به ترکیه رفته بود، ویدیویی از روی کشتی تفریحی منتشر کرد که خشم مردم را برانگیخت او در این ویدیو گفت که سی سال کار کرده و الان دارد نتیجه آن سالها را برداشت میکند و زندگی خوبی دارد و مردم هم بهتر است کار کنند تا به نتیجه برسند (نقل به مضمون) کاربران توییتر و اینستاگرام به رهنما جواب دادند که تو سلبریتی و بازیگری که دستمزدهای آنچنانی دریافت میکنی نباید برای عموم مردم که دستمزد ناچیزی دارند و سی سال هم اگر کار کنند نمیتوانند حتی یک خانه پنجاه متری بخرند، نسخه بپیچی و زندگی لاکچری خودت را به رخ دیگران بکشی. این ویدیو موجی از بیزاری از سلبریتیها و بخصوص این بازیگر را در جامعه ایجاد کرد. رهنما سال 1400 یکبار دیگر هم واکنش مردم را برانگیخت و آن هم زمانی بود که برای مراسم ختم زنده یاد محسن قاضی مرادی رفت اما ظاهر و پوشش اش چنان بود که انگار به مراسم عروسی رفته است!
رامبد جوان و رژیم گرانی
جوان و برنامه خندوانه و توصیهها و نوع اجرای این مجری- بازیگر، محبوب بود تا اینکه ویدیویی منتشر شد؛ رامبد جوان و همسرش نگار جواهریان که باردار بود در خیابانهای کانادا با زنبیلی خرید در دست. آنها به کانادا رفته بودند که فرزندشان را به دنیا بیاورند. به دنبال این ویدئو، موجی از خشم و نفرت اطراف رامبد جوان را گرفت. او که همیشه مردم را به قناعت، صبوری و تاب آوری و ماندن در وطن توصیه میکرد حالا رفته بود کانادا که بچه اش با شناسنامه کانادایی متولد و بزرگ شود. بعد از این ماجرا خندوانه دیگر آن خندوانه سابق نشد و حتی تلاشهای جناب خان برای احیای این برنامه زمین خورد.
رامبد جوان همچنین مقابل دوربین برای تبلیغ یک برند مواد غذایی رژیمی را به مردم توصیه کرد و گفت حالا که گرانی است و قدرت خرید ندارید، اینها را بخورید (نقل به مضمون) این ویدیو خیلی زود وایرال شد و مردم خشمگین به این مجری سابقا محبوب تاختند که تو حق نداری از نداری و فقر مردم به نفع خودت استفاده کنی. جوان چند باری درباره این کارش توضیح داد و گفت که نه بابا منظور من این نبوده! اما دیگر دیر شده بود و تف سربالا روی خود جوان افتاد و او هم شد یکی از مغضوبین مردم.
شهاب حسینی و بیانیه طولانی
شهاب حسینی بازیگر محبوبی بود و تقریبا هست هر چند طی بیانیهای طولانی و تصویری که بیشتر از هفت دقیقه زمان داشت اعلام کرد که دیگر در سینمای ایران و فیلمهایی که کارگردانش فرد دیگری باشد بازی نخواهد کرد. این که بازیگر در اوج شهرت و جوانی از بازیگری کنار بکشد –اگرچه بعدها کنار کشیدن را تکذیب کرد- بحث تحلیلی میطلبد اما آنچه این بیانیه تصویری حسینی را به چالش و حاشیه وارد کرد، موضعگیری مذهبی او بود. حسینی در این بیانیه چنان صحبت کرد گویی همین الان به دین اسلام گرویده است! در حالی که حسینی همیشه در گفتوگوهایش از مذهب و علاقه خودش به اولیا و امامان گفته بود و این موضعگیری کمی تعجب برانگیز بود. البته مذهبیان از این موضع گیری استقبال کردند و برخی در جوابش نوشتند که الان باید با او رفت کربلا. اما بیشتر فعالان شبکههای اجتماعی و کاربران توییتر در واکنش نوشتند که شاید حال روحی و روانی حسینی چندان خوب نیست. زندگی شخصی و احوالات خصوصی این بازیگر بعد از حضور درخشانش در سریال شهرزاد خبرساز شد تا جایی که گفته شد از همسرش جدا شده اما او به این اخبار تاکنون واکنشی نشان نداده است.
حال ناخوش سحر زکریا
بازیگری که در آثار مهران مدیری از پاورچین تا قهوه تلخ درخشید و بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد، بی حاشیه بود و دوست داشتنی تا این که دوربین گوشیاش را به سمت خودش گرفت و شروع به ضبط و انتشار ویدیوهایی کرد که آن اوایل مورد توجه قرار گرفت و بازنشر خوبی داشت اما به مرور دیگر به آنها توجه نشد و مردم و مخاطبان زکریا به این نتیجه رسیدند که حال روانی این بازیگر چندان خوب نیست. آن اوایل از گرانی میگفت و این که بیکاری زیاد است و عده زیادی از مردم به نان شبشان محتاج شده اند. بعد پیله کرد به مهران مدیری و توپیدن به او که باعث بدبختی او شده است و دیگر سرکار نمیبردش.
البته مدیری با سکوتش در برابر این ویدیوها پاتک زکریا را خنثی کرد. کار به جایی رسید که خانواده زکریا اعلام کردند حال او خوب نیست و بهتر است مردم با او مدارا کنند تا بهبود یابد. اما راستش را بخواهید هنوز هم گاهی گوشی به دست او میرسد و زکریا دوربین گوشی را به سمت خود میگیرد و ویدیو ضبط میکند و مثلا در یکی از آنها میگوید که بله شما درست میگویید من تریاک میکشم و... با همه اینها زکریا بازیگر دوست داشتنی و بی حاشیه ای بود و امیداریم باز هم به آن روزهای طلایی برگردد.
عضو جدید تتلیتیها
تتلو انسان عجیبی است؛ همانقدر که طرفدار دارد همانقدر هم کسانی هستند که بشدت از او متنفرند. اما تتلو به این گروه اصلا کاری ندارد و به پشتوانه طرفداران پر و پا قرصش ویدیو و ترانه منتشر میکند و برای هر ترانهاش هم کلی از طرفدرانش پول میگیرد و آنها هم با جان و دل پرداخت میکنند بدون این که معترض باشد. تتلو با آن ظاهر عجیب و غریبش که پر از تتو است اما بیشتر از هر کس دیگری نیاز به دیده شدن و در صدر اخبار قرار گرفتن دارد. برای همین گاهی کارهای عجیبتر هم میکند که آخرینش جذب سحر قریشی بود که به عنوان پارتنر و گاهی با عنوان همسر کنارش قرار گرفته است.
سحر قریشی که ظرفیت زیادی در حاشیه سازی دارد و تا حالا به اندازه کافی در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است، چند وقت قبل به ترکیه رفت و بعد از مدتی خبر رسید که با تتلو دیدار کرده و با او زندگی میکند. اولش قریشی تکذیب کرد اما خیلی زود هیپنوتیزم تتلو آنقدر در او تاثیر گذاشت که دست از تکذیب برداشت و عکس و ویدیوهای دو نفره آنها دست به دست شده و میشود. تتلو با آن لحن مرموز و«لکترهانیبال»گونه اش از سحر قریشی بنام «حاج خانوم» یاد کرده و میگوید به او گفته ام حجابش را رعایت کند! این دو نفر وقتی در مرکز توجه تتلیها و غیره قرار گرفتند که ویدیویی منتشر کردند و نشان دادند که قریشی عکس سر و کله تتلو را روی دست خود تتو کرده است! کاربران توییتر در واکشن نوشتند که «سحر حواست باشه که تتو به سختی و مکافات پاک میشه...» و برخی هم یادآوری کردند که قریشی هنوز کشف حجاب نکرده و روسری به سر دارد و این نشان میدهد که تصمیم به بازگشت به ایران را دارد احتمالا با این گمان که دوباره نقش به او بدهند.
حرف از کشف حجاب شد این را هم اضافه کنیم که پرستو صالحی که از ایران مهاجرت کرد و در پیامی گفت که فضای بسته ایران سبب این مهاجرت شده هم چند روز قبل کلا روسری از سر برداشت و علنی کرد که رفته که دیگر برنگردد.
آیا مهناز افشار مزدور است؟
طلاق مهناز افشار از یاسین رامین همانقدر حاشیه ساز بود که ازدواجش. او با مهریه بسیار بالا به عقد رامین درآمد که به واسطه پدرش اصلا نام و آوازه خوبی نداشت. بعد از چند سالی زندگی مشترک خبر رسید که یاسین رامین کارهای خلافی کرده و به واسطه آنها دستگیر و زندانی شده است. از اختلاس بگیر تا وارد کردن پنی سلین آلوده و... افشار که صاحب دختر هم شده بود در مقابل اتهامات شوهرش سکوت کرد و بعد از مدتی خبر رسید که طلاق گرفته و دخترش را برداشت و از ایران رفت. مدتی هم در کنار ابی و آرش و بقیه با بخشهایی از شبکه ام بی سی پرشین همکاری کرد البته بدون این که روسری از سر بردارد و کشف حجاب کند و این نشانه ای بود که او تصمیم دارد به ایران برگردد. اما این گمانه زمانی نقش بر آب شد که افشار عکسی از خودش منتشر کرد بدون حجاب. بعد از چند روز هم خبر آزادی یاسین رامین منتشر شد و گفتند که او تبرئه شده! روز مرد بود که افشار پستی در اینستاگرام و توییتر منتشر کرد و از یاسین به عنوان «مرد خوب» یاد کرد.
این پستها با واکنشهای شدیدی از سوی مخاطبان روبهرو شد که بله! متوجه شدیم که طلاق شما سوری بوده و برای خارج کردن داراییهای رامین از کشور و حالا که او تبرئه شده شما دوباره با همید و یاسین رامین تبدیل شده به مرد خوب! افشار در واکنش به این رفتار کاربران شبکههای اجتماعی آن پست را پاک کرد، اما کار از کار گذشت و پست او سبب شد تا کاربران شبکههای اجتماعی دست به کار شوند و خواهر و برادر یاسین را هم رصد کنند و رد صالحه یاسین را بزنند و عکسهایی از او که حرفهاش مدلینگ در اروپاست را پیدا کرده و منتشر کنند. خلاصه این که یک پست عاشقانه مهناز افشار برای یاسین رامین سبب شد نهتنها مردم از او و شوهرش متنفر شوند که کل خانواده محمد علی رامین هم زیر ذره بین قرار گیرد و بار دیگر سبک آقازادهها و سلبریتیهای پول پرست آشکار شود.
آقای مهرجویی خب چرا؟
داریوش مهرجویی یکی از افتخارات ایران است. او یکی از کارگردانانی است که به سینمای ایران اعتبار داده و بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران را ساخته؛ از فیلم گاو بگیرید تا اجارهنشینها و هامون و سارا، پری، لیلا، مهمان مامان و سنتوری و... اما چند سالی است مهرجویی فیلمی نساخته که اوج او را تکرار کرده و امتداد دوره طلایی او باشد. فیلمهای آسمان محبوب، نارنجیپوش، چه خوبه برگشتی و اشباح نهتنها نظر منتقدان را جلب نکرد که مردم هم از آنها استقبال نکردند و منتقدان تلویحا گفتند که ای کاش مهرجویی اعلام بازنشستگی کند. اما مهرجویی باز هم فیلم میسازد چون حرفهاش فیلمسازی است.
او سال 98 فیلم لامینور را به تهیهکنندگی رضا درمیشیان ساخت که گویا قرار بوده نوروز 1401 اکران شود. اما اواسط اسفند بود که درمیشیان خبر داد که این فیلم از اکران نوروزی حذف شده و پروانه نمایشش با مشکل روبهرو شده. درمیشیان به خانه مهرجویی رفت تا خبر را به او بدهد. چند ساعت بعد ویدیویی از مهرجویی منتشر شد که او مقابل دوربین نشسته بود و در اوج استیصال فریاد میزد که اجازه نمیدهد پروانه نمایش فیلمش را باطل کرده و نگذارند فیلمش اکران شود. او خطاب به مسئولان سینمایی گفت «شما کی هستید که بخواهید جلوی فیلم مرا بگیرید...» این ویدیوی اعتراضی به سرعت وایرال شد و واکنش کاربران شبکههای اجتماعی را برانگیخت و موجی از همدلی با او را رقم زد. اما دو روز بعد محمدرضا شریفی نیا به سراغ مهرجویی رفت و بعد ویدیوی از این کارگردان منتشر شد که گفت او را اغفال کرده اند و اطلاعات اشتباه به او داده اند و فیلمش اکران میشود اما در زمانی دیگر نه در نوروز! ویدیوی دوم بازخوردهای زیادی داشت. برخی شریفی نیا را آدم نظام دانستند که گماشته سازمان سینمایی و وزارت ارشاد است و مهرجویی را اغفال کرده و او را واداشته حرفش را پس بگیرد. برخی هم گفتند که مهرجویی فقط دنبال منافع خودش است و نمیتوان او را یک معترض دانست. با همه اینها آقای مهرجویی آنقدر فیلم خود در کارنامه اش دارد که میتوان او را دوست داشت و به نظراتش در هر شکل و قامتی احترام گذاشت.
کیمیایی و چند نفر دیگر
حاشیههای هنری – فرهنگی سال گذشته زیاد شد، برای همین برخی از آنها را تیتروار مرور می کنیم. کیمیایی و نمایشگاه نقاشیاش که لیلی گلستان برگزار کرد یکی از مهمترین آنها بود. تابلوهایی از چاقوهایی که کیمیایی به آنها علاقه دارد و به ابتداییترین شکل ممکن روی بوم کشیده و با ارقام نجومی به فروش گذاشته شده بودند و گلستان در پاسخ به این اعتراضات گفت تابلوهای دوستم بودند و دوست داشتم در گالری خودم آنها را به نمایش و فروش بگذارم!
مینا وحید بازیگر جوان در کنسرت ماکاند بند به روی سن رفت و پشتک زد و شگفتی همه را بر انگیخت آنقدر این رفتار عجیب بود که گروه ماکاند بند در بیانیه ای از مینا وحید برائت کرد و گفت به ما ربطی ندارد!
مهدی هاشمی بازیگر دوست داشتنی که با ازدواج دوم خود بعد از سالها از حاشیه نداشتن خروج کرد و حاشیهساز شد، اسفند امسال باز هم با انتشار یک ویدیو، نظرها را به سمت خود جلب کرد. بعد از حمله روسیه به اکراین هاشمی ویدیویی منتشر کرد و در اعتراض به این حمله شیشه ودکا را به زمین زد و گفت دیگر ودکا نمیخورد! این ویدیو مثل بمب در شبکههای اجتماعی ترکید اما هاشمی روز بعد در توضیح این بیانیه تصویری و جنجالی گفت که تبلیغ یک تئاتر بوده! کاربران شبکههای اجتماعی و دیگر مخاطبان هاشمی هم گفتند: باشه! خیلی تاثیرگذار بود.
البته به همه این حاشیهها باید انتصاب محمد سجاد نوروزیان به عنوان مدیر موزه فرش اشاره کرد. مردی که هیچ تجربهای در موزهداری و به خصوص موزه فرش ندارد و به «چلمن سیزدهم» نیز شهرت دارد و در آخر هم اشارهای میکنیم به اتفاقی که در روز 21 اسفند در موزه هنرهای معاصر رخ داد. در زمان اجرای پرفورمنسی برای بزرگداشت نظامی، بازیگر به سطح «حوض روغن» که اثری پنجاه ساله از یک هنرمند ژاپنی است برخورد کرد و به این اثر مدرن آسیب زد. اجراکنندگان این پرفورمنس گفتند که عمدی نبوده و اشتباه محاسباتی در زمان اجرا بوده اما این توضیحات سبب نشد که هنرمندان، کارشناسان و کاربران شبکههای اجتماعی این اشتباه را نادیده بگیرند و نگویند: کاری را که بلد نیستید انجام ندهید و آسیب زدن به آثار هنری و ارزشمند را رها کنید.