بهار مهمان خانه های مردم قزوین

بهار بهانه‌ای است تا روح انسان همانند زمین به دنبال آغازی دیگر باشد.
تصویر بهار مهمان خانه های مردم قزوین

به گزارش سایت خبری پرسون، حول حالنا به یقین تعبیر شگرفی از حیات است که می‌توان مصداق بارز آن را در طبیعت، آن هنگام که شکوفه‌ای جان گرفت و تن سرد درخت را به آغاز و ثمره دادن ترغیب کرد دید.

چه مصداقی بهتر از طبیعت می‌تواند انسان را به مسیر تغییر و تحول راغب کند و چه فصلی بهتر از بهار می‌تواند عاملی برای شکفتن و شروعی دوباره باشد.

و بهار بهانه‌ای است تا روح انسان همانند زمین به دنبال آغازی دیگر باشد و نوروز همان آئینی بود که به پاس تحقق این تحول شیرین لبخند و نشاط بر لب مردم نشاند.

همانطور که طبیعت برای تغییر و حیات دیگر رخت تازه به تن می‌کند و آماده سفر به سوی آغازی دیگر می‌شود مردم نیز رخت نو به تن کرده و با انجام برخی امور خود را برای تحولی نو حاضر می‌کنند که این آماده‌سازی اگرچه تابع یک هدف مشخص است اما در هر منطقه رنگ و بوی دیگری دارد.

استان قزوین از جمله استان‌های متمدنی است که برای آغاز نوروز سنت‌های شیرینی را در دل خود جای داده و با سبک و سیاق تازه‌ای بهار را مهمان خود می‌کند و چنانچه که اطراف این استان را باغستان فراگرفته گویی استان مهمان بهار تازه‌ای می‌شود.

در گذشته بر اساس سنتی دیرین، قزوینی‌ها چند روز پیش از سال نو، نان مورد نیاز «نوروز» خود را در تنورهای خانگی می‌پختند و ذخیره می‌کردند.

میوانه چوب مورد نیاز مردم برای تنور بود

در بسیاری از خانه‌های این شهر تنور وجود داشت و عمده خانواده‌ها هم هر چند وقت یک بار، نان مورد احتیاج خود را در خانه تهیه و آنها را در زیرزمین خانه روی تخته بندی‌هایی که با زنجیر از سقف آویزان بود، نگهداری می‌کردند.

نان‌های خانگی معمولاً توسط زنان روستایی که نانواهای «خانه پز» نام داشتند پخته می‌شد و در اختیار افرادی که در خانه تنور نداشتند نیز قرار می‌گرفت. برای تهیه آتش مورد نیاز تنور هم، به طور عمده از چوب میوانه یا ساقه مو، کنده درخت بادام و زردآلو استفاده می‌کردند.

به طور معمول در هر پخت، سه تا چهار نفر نان پز شرکت داشتند. برای پختن نان لواش، یک نفر خمیر آماده شده را «گونداله» یا گرد می‌کرد. نفر بعد آن را با لوله استوانه‌ای «وردنه» باز می‌کرد تا خمیر پهن و نازک شود. نفر سوم هم آن را روی «تابند» به معنای سبد کوچکی که روی آن پنبه قرار داده با پارچه کرباس روکش می‌شد قرار می‌داد و به بدنه تنور می‌چسبانید و نفر چهارم یا خود او، آن را بعد از پخته شدن از تنور بیرون می‌آورد.

نان‌های خانه پز قزوین شامل نان لواش، نان بابایی می‌شد که ضخیم و سوراخ سوراخ بود و اندازه اش برابر نیم نان لواش بود. نان پنجه کش از دیگر نان‌هایی بود که دو برابر کف دست بود و رویش زرده تخم مرغ و خُلخا به معنای گیاهی شبیه زعفران با چاشنی خاص و زعفران می‌زدند البته در این میان کلوچه نیز به شکل گرد تهیه می‌شد و مورد استفاده قرار می‌گرفت.

از قالب نقره برای طبخ نان برنجی استفاده می‌شد

علی اصغر یوسف گمرکچی می‌گوید: پختن شیرینی از دیگر آداب آغاز نوسال بود و مردم شیرینی‌هایی مانند باقلوا، پادرازی، نون چرخی، نون‌چایی، نون قندی، نون برنجی، نخودی، حاج کریمی و کسمه را در مطبخ‌های خود می‌پختند.

پژوهشگر و محقق فرهنگ عامه اظهار می‌کند: پخت شیرینی همواره دارای آداب و رسوم خاص و البته ابزار و مواد خاص بود که شیرینی قزوین را از شیرینی سایر استان‌ها متفاوت می‌کرد.

وی بیان می‌کند: مردم در گذشته برای پخت نان برنجی از نقره خالص استفاده می‌کردند، زیرا آرد برنج چسبندگی داشت به همین علت مردم از قالب نقره خالص برای پخت نان برنجی استفاده می‌کردند.

این محقق تصریح می‌کند: پخت نان قندی هم خالی از رسومات نبود و خانم‌ها دور تنور، آپولوی یا چراغ علاالدین گرد می‌نشستند و می‌خندیدند و بر این باور بودند که اگر نخندند نان قندی ترک نمی‌خورد و ترد نمی‌شود.

گمرکچی با اشاره به فراخوان‌های نوروزی عنوان می‌کند: حاجی فیروز، کوسه گلین و نوروز نوسال سه گروه مختلف بودند که فرارسیدن نوروز را به مردم اطلاع می‌دادند و با اجرای سنت‌های زیبا لبخند به لب مردم می‌نشاندند.

نوروز نوسال باشد، شما را امسال باشد مبارک» نوید آغاز سال جدید بود

وی می‌گوید: یکی از اشعار گروه «نوروز نوسال» شعر «نوروز نوسال باشد، شما را امسال باشد مبارک» بود که بعد از خواندن آن فرد خوش صدایی که جزو گروه بود می‌خواند: «ای خانم باجی از ما نرنجی، برای ما بیار نون برنجی، ای خانم باجی از بالاخانَه برای ما بیار کیشمیش بی‌دانَه».

وی در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: البته این شعر مختص گروهی بود که از مناطق جنوب البرز وارد استان می‌شدند و گروهی که از مناطق شمالی وارد می‌شدند بجای کیشمیش بی‌دانه از واژه شیش‌تا مرغانَه استفاده می‌کردند.

از دیگر رسوم استان طبخ سمنو بود که البته همین طبخ نیز در استان به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شد.

گندم کوزل کو گندم مناسب پخت سمنو بود

محترم ترابیان یکی از مادربزرگ‌های مهربان قزوینی که همواره مجری طبخ سمنو در استان است و هرساله پای دیگ سمنو حاضر می‌شود در رابطه با آئین کهن سمنو پزان در استان می‌گوید: برای طبخ سمنو غالباً از گندم کوزل کو که به معنای کوزل در لهجه قزوینی به معنای خوشه گندم بوده و کو هم مخفف واژه‌ی کوب است استفاده می‌شد تا به خوبی سبز شود و طعم مطبوع خود را حفظ کند.

وی با اشاره به اینکه پخت سمنو به صورت گروهی و توسط خانم‌ها انجام می‌شد تشریح می‌کند: گندم خیس خورده بعد از یک روز از آب خارج می‌شد و در ظرفی یا سطحی پهن می‌شد سپس پارچه‌ای روی آن قرار می‌گرفت و هر از چندگاهی پارچه تر می‌شد تا گندم‌ها جوانه بزند سپس گندم‌ها را می‌فشردند و آب آن را داخل دیگ مسی بسیار بزرگ به نام تیان می‌ریختند.

این مادر بزرگ مهربان مطرح می‌کند: کار اسدام زدن بعد از جوش آمدن آب شروع می‌شد و تا اذان صبح ادامه داشت بعد از اقامه نماز صبح سمنو را دم می‌گذاشتند یعنی در تیان را می‌گذاشتند و آتش زیر اجاق را کم می‌کردند.

وی می‌گوید: در تیان را با صلوات برداشته می‌شد و مردم معتقد بودند که حضرت زهرا (س) پای دیگ حاضر شده و طعم شیرین سمنو نیز به جهت حضور ایشان است.

ترابیان در پایان صحبت‌هایش بیان می‌کند: در تقسیم بندی نیز سهم فقرا، سادات و همسایگان همواره محفوظ بود.

سبزه گذاشتن نیز از جمله رسوم است که در مناطق مختلف کشور و با روش‌های مختلف انجام می‌شود که مرسوم‌ترین روش‌ها استفاده از گندم، عدس و ماش است که بین یک هفته تا ۱۰ روز پیش از نوروز انجام می‌شود.

اما از دیگر رسوم می‌توان به سنت شیرین خانه‌تکانی اشاره کرد که در استان قزوین به صورت گروهی انجام می‌شد اگرچه بهترین خانه تکانی خانه تکانی دل است که به سبب آن حول حالنا به احسن الحال منجر می‌شود اما خاک‌روبی از خانه نیز جزو مراسمی است که هنوز هم پس از گذشته سال‌ها نوید آغاز سال جدید را می‌دهد.

بهار با تمام زیبایی‌های خود به ما راهی نو را نوید می‌دهد. راهی که می‌تواند فردای ما را زیباتر و بهتر از امروز بکند.

منبع: مهر

389959