به گزارش سایت خبری پرسون، آرین احمدی در یادداشتی نوشت: روز سوم اسفند ماه بود که کلیات طرح موصوم به صیانت از فضای مجازی در کمیسیون مشترک طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی به تصویب رسید؛ مصوبه ای که از همان ابتدا در خصوص نحوه رایگیری آن و نیز شائبههایی که پس از آن در رسانهها ایجاد شد بیش از پیش به دغدغه مردم اضافه کرد.
این دغدغه عمومی و نیز پافشاری طراحان و موافقان این طرح در حالی صورت میگیرد که گفته میشود یکی از ارکان مهم طرح صیانت، کاهش سرعت اینترنت و ایجاد محدودیت در شبکه های اجتماعی است؛ شبکههایی که در راس آن اینستاگرام قرار دارد.
لازم به ذکر است امروز اینستاگرام برای بسیاری از مردم ما فقط جنبه سرگرمی نداشته و طبق آمارهای موجود نزدیک به 9 میلیون نفر از شهروندان ایرانی از طریق آن برای خود کسب و کاری ایجاد کرده و امرار معاش میکنند؛ امری که هر نوع ایجاد محدودیت در آن میتواند در شرایط فعلی اقتصادی کشور بار مضاعفی بر دوش کسانی باشد که از طریق فضای مجازی و اینستاگرام معیشت خود و خانوادههایشان را تامین میکنند.
حال سوال اینجاست تا چه حد تصویب قوانینی به این شکل توانسته در هدف اصلی خود که همان ساماندهی رفتارهای فرهنگی و جلوگیری از استحاله فرهنگی است موفق عمل کند؟ آیا فرهنگ اصولا با اجبار و قوانین بازدارنده اصلاح پذیر است؟
در این که در فضای شبکههای مجازی به خصوص اینستاگرام، این روزها با پدیدهها و رفتارهای عجیب فرهنگی که در شیوه زندگی اکثر مردم تاثیر گذار است مواجه می شویم، شکی نیست؛ اما برای ساماندهی آن و استفاده از پتانسیلهای مثبت و فراوانش، به نظر می رسد تصویب قوانین بازدارنده نه تنها تاثیر مثبتی نخواهد داشت، بلکه احتمالا درطولانی مدت نتایج مخرب تری را نیز به همراه خواهد داشت.
در این راستا بهتر نیست از آموزش و پرورش اصولی و استفاده از پتانسیلهای فراوان فرهنگی کشور به جای استفاده از قوانین بازدارنده بهره جست؟
درواقع اکنون این سوال مطرح می شود که با وجود نهادهای فرهنگی فراوان چه میزان برای بهبود رفتارهای فرهنگی در شبکههای مجازی و سواد رسانهای آحاد مردم، فعالیت مثبت و کارسازی صورت گرفته است؟
چرا با وجود داشتن این همه اسطورهای بزرگ در کشورمان، شرایط به گونهای رقم خورده که برخی افراد با پایینترین سطوح فرهنگی و رفتاری اکنون در راس فضای مجازی قرار میگیرند؟
شواهد و تجربیات سالهای گذشته نسبت به مسائل مختلف در کشور ما نشان میدهد، پاسخ به این پدیده و ریشهیابی دقیق آن به جای پاک کردن صورت مسئله به طور قطع می تواند از تصویب قوانین بازدارنده و ایجاد محدودیت موثرتر و راهگشاتر باشد. درواقع به نظر میرسد به جای این که به دنبال طرح صیانت از فضای مجازی باشیم، بهتر است در ابتدا به دنبال طرحی برای صیانت از فرهنگ غنی کشورمان که این روزها کمتر به آن پرداخته میشود، باشیم.
در همین رابطه است که اقداماتی نظیر آموزش و پرورش اصولی دانش آموزان، تدوین و اجرای طرحهای فرهنگی با هدف شناساندن صحیح و اصولی فرهنگ غنی ایرانی به آحاد مردم، بهره جستن از متخصصان در راس اقدامات و کارهای فرهنگی، تولید محتواهای جذاب و هدفمند در رسانهها میتواند در صیانت از فرهنگ و استفاده ازپتانسیل های فراوان فرهنگی کشورمان بسیار کارگشاتر از اقداماتی باشد که به دغدغههای عمومی دامن زده و هزینه آن به مراتب بیشتر از مزایای احتمالی آن باشد..
منبع: روزنامه ابتکار