با مثلث برمودای ایران آشنا شوید

ریگ جن منطقه‌ای کویری و دارای تپه‌های ماسه‌ای (تلماسه) در کویر مرکزی ایران است. این منطقه در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال انارک و غرب جندق قرار دارد.
تصویر با مثلث برمودای ایران آشنا شوید

کشورمان ایران، میزبان یکی از کویرهای رمزآلود است که با نام کویر ریگِ جن شناخته می شود و به مثلث برمودای ایران شهرت یافته است. دنیای رمز آلود این کویر پهناور پرسش های زیادی را بی پاسخ گذاشته و هنوز هم برای بسیاری همچون یک سرزمین ناشناخته جلوه می کند. با ما همراه باشید تا با جلوه ای رمزآلود از طبیعت ایران آشنا شوید.

هشدار!

سفرهای زیادی به مناطق کویری می شود؛ اما این ناحیه با همه کویرهای معروفی که می شناسید تفاوت دارد؛ ریگ جن تنها می تواند مقصد طبیعت گردان حرفه ای و کویر شناسان متخصص باشد و نباید در سفر به آن بی گدار به آب زد. به یاد داشته باشید که کویر هر چه قدر هم که زیبا و آرام به نظر برسد، به یک باره می تواند بی رحم شود و زندگی تان را بگیرد؛ پس فقط و فقط با افراد متخصص و راه بلد به ریگ جن بروید و جان خود را به بازی نگیرید.

چرا سفر به کویر ریگ جن؟

  • کویر ریگ جن یکی از مناطق رمز آلود ایران به شمار می رود.
  • در سفر به این کویر هیجان خاصی را در کنار رازآلودگی آن تجربه می کنید.
  • عبوری هیجان انگیز از مثلث برمودای ایران خواهید داشت.
  • یکی از خاص ترین کویرنوردی ها را تجربه می کنید.
  • زیبایی های مناطق کویری از جمله تپه ها و رمل های شنی و آسمان پرستاره شب را می توانید در ریگ جن ببینید.

آشنایی با کویر ریگ جن | دنیایی ناشناخته در قلب ایران

ریگ جن، نام کویری شگفت انگیز، اسرار آمیز و کمی ترسناک در ایران است که با وسعتی در حدود 4526 کیلومتر مربع سومین ریگ زار بزرگ ایران محسوب می شود. البته هنوز توافقی بر سر وسعت این کویر وجود ندارد. برخی می گویند که ریگ جن آنقدر وسیع است که می توان مساحت آن را برابر با بیش از 30 کلان شهر همچون تهران در نظر گرفت اما این تخمین آن قدرها هم نزدیک به واقعیت به نظر نمی رسد چرا که شهری مانند تهران حدود 800 کیلومتر مربع وسعت دارد.

چرا ریگ جن خطرناک و وهم آلود است؟

اتفاقات بی‌پاسخ و توجیه نشده بسیاری در این منطقه روی داده و بر سر زبان ها افتاده است؛ محلی ها این منطقه را محل قتل و دفن موجوات زنده می دانند و با ترس خاصی از آن سخن می گویند. باتلاق‌های سهمگین این کویر می تواند مرگ را برای هر موجود زنده‌ای به ارمغان آورد. خطرناک ترین اتفاقی که می تواند گردشگران کم تجربه را در این منطقه غافلگیر کند، فرو رفتن در گل و لجن باتلاق های ریگ جن است که سرانجامی جز مرگ در پی نخواهد داشت.

اینجا دنیایی وهم آلود را پیش روی‌تان قرار می دهد؛ سرزمینی که اگر پای تان را به آنجا بگذارید خواهید دید که در شعاع پنجاه کیلومتری‌تان هیچ جنبده‌ای وجود ندارد! حیات در این کویر واژه ای بی معناست و حتی می تواند یک شوخی به نظر برسد؛ کافیست از خودتان بپرسید سرزمینی که جان بسیاری از موجودات زنده را ستانده، چگونه می تواند زندگی بخش باشد؟ در این کویر چیزی به جز نمک، ماسه، باتلاق و شن زار به چشم نمی آید و خبری از حتی قطره ای آب شیرین نیست. تنها در قسمت شمالی این کویر وسیع بقایایی از یک مسیل پهناور قرار دارد که آب حاصل از بارش های نادر فصلی را از ارتفاعات کوه گوگردی به سوی قلب ریگ جن هدایت می کند.

ریگ جن کجای ایران است؟

این کویر در میان سمنان و اصفهان جا خوش کرده و بخشی از کویر مرکزی ایران و دشت کویر به شمار می رود و از شمال با کوه گوگردی، از جنوب با کوه ملاهادی و از شرق با جاده دامغان به جندق محدود شده است. اگر بخواهیم موقعیت ریگ جن را به صورت دقیق تر بیان کنیم؛ این کویر در جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار دارد و در جنوب غربی دشت کویر از شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده است.

رمز و رازهای کویر ریگ جن

آنچه که موجب تمایز ریگ جن با تمام کویرهای ایران شده، رازهای سر به مهر آن است که هر ذهنی را به خود مشغول می کند. در ادامه می خواهیم شما را با برخی از این رازها آشنا کنیم و پرسش هایی بی پاسخ را در ذهنتان شکل دهیم؛ شاید شما پاسخی برای آن ها بیابید:

اتفاقات توجیه نشده

کویر ریگ جن برای سال ها منطقه ای ناشناخته به شمار می آمد و هیچ کس حتی از وجود آن اطلاعی نداشت. حالا وقتی قدم به آبادی ها و روستاها و حتی شهرهای اطراف آن می‌گذاری، از هر سو روایت هایی مبنی بر عجیب و غریب بودن این کویر شنیده می شود. یک نفر از گم شدن فرزندش در آن می گوید که هیچ وقت حتی جسدش پیدا نشده، دیگری به جانوران مفقود شده در این کویر اشاره می کند و برخی حتی از بردن نام آن ابا دارند. البته امروزه به سبب کشف نکاتی در مورد ریگ جن می توان برای این اتفاقات توجیهاتی را یافت. مثلا وجود باتلاق های ریگ جن چیزی است که به راحتی می تواند گم شدن اجساد را توجیه کند؛ اما داستان های عجیب و غریب تنها به اینجا ختم نمی شوند و چیزهایی در بین مردم می شنوید که ممکن است شاخ های تان دربیاید! مثل دیوانه شدن یا لال شدن فردی که از ریگ جن برگشته و هزاران داستان دیگر که البته بیشترشان دارای شواهد حی و حاضر هستند...

حیات اسرارآمیز در ریگ جن

پیش از آنکه در مورد دومین راز این کویر اسرار آمیز برای تان بگوییم، باید بدانید که قسمت جنوب شرقی ریگ جن با تپه های ماسه ای محصور شده و این منطقه با نام "دم ریگ" خوانده می شود. در قسمت شمال و شمال غربی دم ریگ، نیز ۵ دیوار ماسه ای در فاصله ۱۰ تا ۲۰ کیلومتری یکدیگر قرار گرفته اند و در حدود ۷۰ تا ۹۰ کیلومتر به سمت شمال امتداد دارند.

یکی از جالب ترین رازهای این منطقه شگفت انگیز در 30 کیلومتری جنوب مرکز ریگ جن نهفته است؛ دقیقا در نقطه تلاقی دیواره پنجم و دم ریگ. این رمز و راز به سنگ های سیاه رنگی مربوط می شود که در این منطقه به چشم می خورند و سرباره های ذوب فلزات معدنی هستند. سرباره محصولی مصنوعی و جانبی است، که از ناخالصی‌های موجود در سنگ فلزات به هنگام جداسازی فلز در کوره‌های ذوب به دست می آید و کاربردهای گوناگونی دارد. با پژوهش های انجام شده بر روی این سنگ ها مشخص شد که این سرباره ها پس از ذوبِ مسِ استخراج شده از ارتفاعات کوه ملاهادی و سایر معادن مس منطقه در اینجا رها شده اند.

همه چیز تا اینجا عادی به نظر می رسد؛ اما جالب ترین قسمت ماجرا این است که این روش ذوب فلزات در ایران سابقه ای بسیار کهن دارد و سال هاست که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد. در این روش از درختچه های سیاه تاغ برای افروختن آتش و ذوب فلزات استفاده می شده؛ چرا که این گیاه به دلیل قابلیت شکستگی و آتش پرحرارت و با دوام آن به خوبی در کوره های ذوب فلزات عمل می کرده است. پوشش گیاهی تاغ در مکانی که سنگ ها دیده می شوند نسبت به سایر نقاط اطراف ضعیف تر به نظر می رسد و این امر حکایت از این دارد که تاغ ها در این منطقه مورد استفاده قرار گرفته اند. همین کافی است که بپذیریم در گذشته های بسیار دور کسانی بوده اند که به مرکز ریگ جن دسترسی داشته اند؛ بدون آنکه حتی نامی از آنان در تاریخ ثبت شود. حالا این سوال مطرح می شود که این افراد چگونه حیات خود را در این منطقه حفظ می کردند؟ در حالی که امروزه هیچ نشانه ای از زندگی در هیچ کجای این برهوت وسیع دیده نمی شود و حتی قطره ای آب در آن وجود ندارد؟!

رابطه ریگ جن و قالیچه پرنده سلیمان | شایعه ای مجازی

همیشه وقتی صحبت از رمز و راز به میان می آید، بازار شایعات نیز حسابی داغ می شود. با کمی جستجو در اینترنت مطالب بسیاری در مورد رابطه ریگ جن و قالیچه پرنده سلیمان می بینید که در آن ها گفته می شود که یک تیم اعزامی از کارشناسان معتبر دنیا با بررسی ریگ جن و تعدادی الواح گلی متوجه می شوند که ایرانیان در زمان هخامنشی ذرات گروایتون (حامل نیروی گرانش) را در کویر مرکزی ایران کشف کرده و خاک و شن منطقه ریگ جن را به کاشان منتقل می کرده اند. آن ها در کاشان باغی پر از درخت توت داشتند که تا عمق پنجاه و سه متر آن از خاک ریگ جن بوده است. کرم های ابریشم از برگ این درختان تغذیه می کردند تا ابریشم تولیدی آن ها خاصیت گراویتونی و ضد جاذبه ای داشته باشد و ایرانیان با آن قالیچه پرنده تولید کنند.

گفته می شود که این فرایند بسیار پیچیده بوده و تولید یک قالیچه کوچکِ پرنده ده ها سال به طول می انجامیده است. ایرانیان در استفاده از این قالیچه ها بسیار دقت می کردند تا کسی بویی از کار آن ها نبرد تا اینکه یکی از این قالیچه ها توسط کوروش به سلیمان نبی اهدا می شود. سلیمان استفاده گسترده ای از این قالی می کند و در نهایت این قالیچه به قالیچه سلیمان مشهور می شود. گویندگان این داستان بر این باورند که اسکندر نیز به ایران حمله می کند تا این قالیچه را به دست آورد. در این زمان ایرانیان برای جلوگیری از دسترسی یونانیان به این تکنولوژی، باغ را به آتش می کشند و دو قالیچه باقیمانده در تخت جمشید هم در آتش سوزی از بین می رود. تنها چند تار از یکی از قالیچه ها در اکتشافات ارنست امیل هرتسفیلد، باستان شناس آلمانی توسط موسسه خاور شناسی دانشگاه شیکاگو در 1931 به دست می آید و تحقیقات بر روی آن آغاز می شود ....

دلایل جعلی بودن این داستان

بسیار راحت می شود این شایعه را باور کرد؛ اما دلایل بسیاری نیز برای رد آن وجود دارد که عبارتند از:

1- هیچ اثری از این تحقیقات در منابع معتبر دنیا دیده نمی شود.

2- گراویتون تنها یک ذره بنیادی فرضی بدون جرم است که به عنوان حامل انرژی گرانشی از آن یاد می شود و تمام ذرات مادی با شبکه پیچیده ای از گراویتون ها محصور شده اند؛ بنابراین ادعای مشاهده و تصویربرداری از آن و تعیین مکان هایی خاص که دارای گراویتون است، نمی تواند حقیقت داشته باشد!

3. هیچ صحبتی از الواح گلی ادعا شده، به میان نیامده است؛ این الواح دقیقا در کجا و چه زمانی کشف شده اند و چگونه اثبات می کنند که ایرانیان باستان گراویتون را می شناختند؟!

4- وجود خاک یکی از حیاتی ترین شروط برای حیات درخت توت و اغلب گیاهان است و آن ها در شن رشد نمی کنند. از سوی دیگر اگر شن ها ضد جاذبه بودند، چرا خودشان معلق نبوده اند؟

5- اگر فرض انتقال گراویتون از شن به درخت و کرم و تار را درست بپنداریم پس در این صورت می شود از درختان نیز تخت پرنده ساخته شود و هر کسی با با خوردن توت ها پرواز کند؛ در حالی که چنین چیزی در هیچ منبعی دیده نشده است. از سوی دیگر این قالی ها چگونه بر روی زمین نگه داری می شدند و کنترل آن ها در آسمان چگونه بوده است؟

6- حضرت سلیمان حدود 1300 تا 1100 سال قبل از میلاد و مقارن ورود آریایی ها به ایران و پیش از دولت ماد زندگی می کرده و مادها سلسله پیش از هخامنشیان بودند؛ پس حضرت سلیمان و کوروش نمی توانستند در یک زمان زندگی کرده و قالیچه رد و بدل کنند.

7- بر اساس آموزه های دینی، پیامبران الهی همگی معصوم هستند و ادعای خلف وعده حضرت سلیمان می تواند تنها یک کذب باشد.

8- جابه‌جایی سریع حضرت سلیمان به سبب تسخیر و تسلط بر باد با اذن خداوند بوده و محمل ایشان می توانسته هر چیزی مثل قالیچه، کشتی، اسب و ... نیز باشد. چنانچه خداوند می فرماید :"باد را برای سلیمان مسخر کردیم صبحگاهان تا موقع ظهر مسافت یک ماه می‌پیمود و بعد از ظهرها نیز مسافت یک ماه را" (سوره سبأ آیه ۱۲)

ریگ جن | سرزمین افسانه ها

وقتی سخن از ریگ جن به میان می آید، افسانه ها و داستان های عامه و پر ابهامی شما را سردرگم می کند. روایاتی ترسناک و باورنکردنی که عموما نشات گرفته از عجز حاشیه نشینان و یا مسافران در عبور از این منطقه بوده است. در نهایت تنها واقعیتی که در مورد ریگ جن وجود دارد این است که خساست آسمان و نامهربانی زمین، همدست شده اند تا افسانه ریگ جن را در این سرزمین خلق کنند و روایت هایی را بر سر زبان ها بیندازند.

زمزمه مرگ | اشباح مرگ در ریگ جن

اولین روایتی که شنیده می شود زمزمه مرگ در ریگ جن است؛ تقریبا همه محلی ها، چوپان ها و ساربان ها معتقدند که اگر کسی پایش به ریگ جن برسد، بلافاصله ناپدید و توسط ارواح و موجوداتی ماورایی به قلب ریگ‌ جن فرستاده خواهد شد. گفته می شود که حتی شترها هم وقتی به این منطقه می رسند دیگر حرکت نمی کنند! اما واقعیت این است که باتلاق های کویری از گل و لجن باعث شده تا این کویر هر مسافری را در خود غرق کند؛ در نتیجه افرادی که با این منطقه ناآشنا بوده اند، در راه مانده و یا گرفتار خشکی و سردی زندگی در کویر شده اند.

در اکثر داستان های روایت شده از اشباحی سخن به میان آمده که خواهان بدی و نابودی انسان هایی هستند که به قلمرو آنها تجاوز کرده اند. به واسطه همین اشباح روایات خاصی نقل می شود:

می گویند در گذشته وقتی شخصی از کاروان جا می مانده و کاروان از تپه های شنی رد می شده، شخص عقب افتاده صدایی شبیه به همراهانش را می شنیده اما پس از رفتن به سوی صدا، تنها راه را گم می کرده و مرگ عایدش می شده است.

عده ای دیگر می گویند در نیمه شب صدای کاروانی را شنیده و به سمت آن رفته اند؛ اما پس از روشن شدن هوا دریافته اند که همه چیز توهمی بیش نبوده است.

داستان عجیب دیگری وجود دارد که از وجود مارهای بزرگ سخن می گوید که روح شیطان در آن ها دمیده شده است. گفته می شود که این مارها با فرا رسیدن شب و روشن شدن آتش کاروانیان به آن ها حمله می کردند.

البته باید گفت که این خاصیت کویر است و همیشه با ذهن انسان بازی می کند. مسافران باتجربه زیادی تا به حال در این پهنه سوزان گم شده و یا با انتخاب مسیر غلط مدام دور خود چرخیده اند. حتی گاهی کویر موجب بروز اختلال روحی می شود و جان انسان را به واسطه همین اختلال می ستاند. در طول تاریخ کویرنوردان بسیاری به دام این اختلال ها گرفتار شده و جان خود را از دست داده اند.

قدرت های شیطانی و گریه سنگ

روایت ترسناک دیگر در مورد این کویر وجود قدرت های شیطانی و صدای ارواح است؛ اما صداهایی که از ریگ جن به گوش می رسد ناشی از صدای حرکت باد بر روی تپه های ماسه ای در قسمت جنوبی این کویر هستند. این وزش باد به دلیل عدم وجود پوشش گیاهی به طور مستمر شکل تپه ها و محل تشکیل آن ها را تغییر می دهد و تصور وجود قدرت شیطانی را در مردم ایجاد می کند.

صدای دیگری که شنیده می شود به «گریه سنگ» شهرت دارد و ناشی از یکی از پدیده های طبیعی‌ست. اختلاف دمای شب و روز در ریگ جن آن قدر زیاد است که باعث انبساط و انقباض سنگ ها و خرد شدن آن ها می شود و صدای شکسته شدن سنگ ها به گوش می رسد؛ صدایی که از آن با عنوان گریه سنگ یاد می کنند.

بهشت گمشده ریگ جن

افسانه سوم وجود بهشت گمشده در مرکز ریگ جن است. می گویند در این بهشت دریاچه ای هست و در کنار آن جنگل های انبوه قرار دارند. شیاطین پشم شترها را در آنجا رها کرده اند و هر کس به این منطقه دست یابد ثروتمند خواهد شد. به طور حتم در مرکز چنین کویری نه دریاچه ای هست و نه جنگلی و به غیر از خاکی که از شدت گرما و بی آبی توانایی پرورش هیچ گیاهی را ندارد، چیزی یافت نمی شود.

382242