به گزارش سایت خبری پرسون، سازمان فرهنگی هنری شهرداری با بیش از ۴۰۰۰ نفر پرسنل و در اختیار داشتن مراکز فرهنگی و هنری در سطح شهر تهران یکی از بزرگترین نهادهای فرهنگی کشور است. اعضای هیئت امنای آن عبارتند از: رئیس سازمان صدا و سیما و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، شهردار تهران، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، وزیر آموزش و پرورش، رئیس سازمان بسیج مستضعفین کشور، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران.
توسعه فرهنگی، تعمیق معرفت دینی، تقویت زیبایی طلبی و حقیقتجویی انسانها، شاد زیستی همراه با روحیه سازنده و کسب مهارتهای زندگی اجتماعی نیازهایی اساسی هستند که این سازمان در پاسخ به آنها موجودیت یافتهاست. سازمان با در اختیار داشتن تعداد زیادی مراکز فرهنگی و هنری، فرهنگسرا، خانه فرهنگ، نگارخانه، و کتابخانه و موزه و خانه موزه درسطح شهر تهران، جایگاه ممتازی را در میزان اثرگذاری بر فرهنگ شهروندان تهرانی داراست. این سازمان ایجاد ارتباطات متقابل و پاسخگویی به مخاطبان را ضامن بقا و توسعه خود میداند، از این رو در تعامل با مخاطبان به برقراری ارتباطات دو سویه و باز و ارائه خدمات به صورت متنوع و متناسب با نیاز گروههای مختلف مخاطبان توجه مینماید.
علاوه براین، از طریق توسعه روابط رسمی و غیررسمی و فعالانه با سایر سازمانهای فرهنگی و نیز مسئولان فرهنگی کشور تعادل و ثبات لازم را در فعالیتهای خود کسب میکند. ماموریتهای سازمان در مناطق۲۲گانه شهرداری تهران در قالب مراکز فرهنگی هنری دنبال میشود. جمعی از پرسنل این سازمان نسبت به برخی از اظهار نظرات و عملکردها در این حوزه گلایه مند بودند و خواستند که انعکاسدهنده صدای آنها باشد.
دلخوری پرسنل سازمان
یکی از پرسنل این سازمان گلایه خود را به این صورت گفت: «سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از سال 1375 شروع به کار کرده است و فرهنگسراهای متعددی در سطح تهران وجود دارد و افراد با سوابق مختلفی در جایگاههای مختلف این سازمان قرار گرفته اند. نکتهای که باعث دلخوری پرسنل مخصوصا افرادی که از قدیم در این سازمان حضور و تاثیرات موثری در بحث تصمیمگیری سازمانی داشتهاند شده است.این دلخوری از آنجایی شروع شد که بحثی در شورای شهر مطرح گشت و برداشتها به این سمت سوق پیدا کرد که پرسنل سازمان فرهنگی هنری شهرداری چندان سواد رسانهای و یا حتی سواد کار کردن را ندارند. به همین دلیل الان دوستان و همکاران در این باره یک دلخوریای دارند و در فضاهای مجازی مطالب انتشار داده شد.صدای ما باید منتشر شود تا برخورد شود و اقدامی صورت پذیرد.»
قحط الرجال در سازمان فرهنگی هنری شهرداری
وی ادامه داد: « نکته دیگری که باعث دلخوری دوستان و همکاران شده بحث تعیین مدیران مناطق است.سازمان فرهنگی هنری شهرداری در سطح 22 منطقه مدیریت فرهنگی هنری مستقلی دارد که زیرمجموعههای آن فرهنگسراها، خانه فرهنگها و کتابخانههای متعددی در سطح منطقه است.در مناطق مدیریت فرهنگی هنری با ریاست یکی از فرهنگسرایهای همان منطقه منصوب میشود.
الان مدتی است که باب شده که یک نفر دو منطقه را مدیریت میکند که در اینجا دوستان بحث قحط الرجالی را مطرح میکنند که باید مدیریت چند منطقه به یک نفر سپرده شود. کارکنان باسابقه سازمان فرهنگی هنری شهرداری همانطور که خود ریاست و سایر ارگانها مطلع هستند فعالیتهای مختلف و موثری
داشته اند. فعالیتهایی که سازمان فرهنگی هنری در سطح شهر تهران دارد در همه دورهها متعدد است و تواناییهای خوبی را از خود نشان داده است. این سازمان یکی از سازمانهایی است که با استفاده مراکز سطح محلات و مناطق اعتماد و امنیتی را برای خانوادهها فراهم کرده که به راحتی خانوادهها میتوانند فرزندان خود را تا ساعت دیر وقت به مراکز ما بسپارند.»
فرآیند انتصاب مدیران شفاف نیست
این پرسنل سازمان فرهنگی هنری شهرداری در ادامه گفت:«با توجه به اعتمادی که وجود دارد باید دلخوریهای ما به گوش مسئولین برسد.موسسات زیادی نیز وجود دارند اما بعضا برخی از مدیران در چند سمت مشغول به فعالیت هستند و زمانی که با خود مدیران هم به صورت دوستانه صحبت میکنیم آنها اذعان میکنند برای خودشان نیز دشوار است که همزمان به فعالیتهای چند سمت خود رسیدگی کنند ولی این نگاه وجود دارد و ما از نیت پشت این تصمیمات آگاه نیستیم.
همچنین نکته دیگری که وجود دارد این است که بعضا فرآیند انتصاب مدیران شفاف نیست و افرادی در برخی از جایگاهها و سمتها قرار میگیرند که سوابق مدیریتی و سواد کافی ندارند و این انتصابها باعث از بین رفتن انگیزه پرسنل مناطق میشود. همچنین شنیدهها حاکی از این است که این روند قرار است ادامه داشته باشد و افراد به دلیل روابط و پارتیهای متعدد قرار است در جایگاههای بالای مدیریتی قرار بگیرند در صورتی که توانایی، سواد و سوابق مرتبط با آن جایگاه را ندارند.
این عدم شفافیتها در انتصابات میتواند فعالیتهای این سازمان را به خطر بیندازند و امکان دارد آبروی چندین ساله کارکنانی که به عبارتی خاک این سازمان را خورده اند، آسیب ببیند. در صورتی که بسیاری از پرسنل عرق سازمانی دارند و دوست دارند همیشه فعالیترسانی این سازمان به مردم شفاف و مثمر ثمر باشد.با حضور و انتصاب سلیقهای مدیران میتواند اعتبار این سازمان خدشه دار شود زیرا بسیاری از این افراد با بدنه سازمان آشنایی ندارند و این میتواند اعتماد مردم به این سازمان را نیز از بین ببرد. »
منبع: آفتاب یزد