به گزارش سایت خبری پرسون، از آتش زدن برجام گرفته تا اتهامات پی در پی؛ همه و همه رویکرد اصولگرایان به مذاکرات هستهای بود که در دوران دولت تدبیر و امید صورت گرفت. حالا با تغییر دولت، تیم مذاکرهکننده نیز تغییر یافته اما دیگر اصولگرایان نسبت به مذاکرات «دلواپس» نیستند؛ مجلس سکوت پیشه کرده و کیهان دیگر تیترهای آتشین نمیزند. این در حالی است که هیچ تغییری تا کنون در متن توافق برجام صورت نگرفته و برجام همان است که به گفته اصولگرایان، ظریف نخوانده آن را امضا کرده است.
اصلاح طلبان اما رویکرد دیگری نسبت به تیم مذاکرهکننده جدید در پیش گرفته اند. آنها تیم مذاکرهکننده را به صورت علنی مورد حمایت خود قرار دادهاند و بر وظیفه سنگین این تیم تاکید کرده اند. توئیت محمد جواد ظریف و پست اینستاگرامی عراقچی نیز شاهد عینی این مسئله است.
آنچه بر تیم مذاکرهکننده قبل گذشت
وزارت خارجه ایران در دوران صدارت محمدجواد ظریف، علاوه بر همه چالشهای خارجی و اغلب مواقع در راستای آنها، با چالشهای متعدد داخلی نیز مواجه بود. از همان ابتدای کار دولت حسن روحانی که کار را از دولت اصولگرای محمود احمدینژاد تحویل گرفته بود، اصولگرایانی که دولت را از دست داده بودند، آماده انتقاد و حمله به دولت جدید بودند و مهمترین پرونده آن روزهای دولت روحانی که از عوامل اصلی پیروزیاش بود، هم در صدر فهرست گزینهها بود. اساسا هم رویکرد به سیاست خارجی از مسائل اختلافی اصلی بین جریان اصولگرا با اصلاحطلبان بود و اعتدال گرایان که عملا از همان سال ۹۲ در صحنه سیاست ایران بروز یافته بودند، در این زمینه به مواضع اصلاحطلبان نزدیکتر بودند. رویکرد اصولگرایان تقابل را ترجیح میداد و غیراصولگرایان منافع ملی را در تلاش برای تعامل و بازی در زمین قواعد بینالمللی میدیدند؛ اما رویکرد اصولگرایان در دوران احمدینژاد به شکست سنگینی منجر شده بود.
ایران در وضعیت تحریم شدید قرار داشت، سایه فصل هفتم منشور سازمان ملل و سایه جنگ و درگیری نظامی بالای سر ایران بود و وضعیت داخلی، به ویژه وضعیت اقتصادی نیز زیر فشار نتیجه عملکرد دولت اصولگرا شرایطی بحرانی را میگذراند. در چنین شرایطی البته اصولگرایان نگران این بودند که رویکرد تعاملی غیراصولگرایان که از نگاه آنها سازش به حساب میآمد، به نتیجه برسد و به این ترتیب دست بالا را پیدا کند. آنها ابزار ابراز این نگرانی را نیز داشتند. از طرفی مجلس نهم در اختیار اصولگرایان بود، از طرفی رسانههای متعدد با بودجههای دولتی و غیردولتی در خدمت مخالفت با این روند بودند. حتی سازمان صداوسیما که رسانهای ملی از بودجه عمومی است، به روال همیشگی خود در این زمینه نیز با اصولگرایان همراه بود.
روزنامه کیهان نیز البته در صف اول حاضر بود.اما با این شرایط دولت حسن روحانی با وعده حل مسئله هستهای و تحریمها روی کار آمد. حسن روحانی، محمدجواد ظریف و البته بیژن زنگنه، وزیر سابق نفت را از وضعیتی که عملا بازنشستگی به حساب میآمد، بیرون کشید، پرونده هستهای را از شورای عالی امنیت ملی گرفت و به وزارت خارجه ظریف داد تا با سابقه سالها آشنایی با صحنه بینالمللی و به ویژه تسلطی که در حوزه ایالات متحده داشت، وعده اصلی روحانی را پی بگیرد.
اصولگرایان هم به نوبه خود، توپخانه را به سمت ظریف هدف گرفتند، تا جایی که کار تبعات فیزیکی پیدا کرد، وقتی در یک نوبت از ماجرا، تیتری که روزنامه کیهان به عنوان روزنامه متصل به بودجه عمومی زد، چنان از دید ظریف به دور از انصاف و اخلاق و غافلگیرکننده بود که وزیر خارجه را دچار کمردرد شدید عصبی کرد، تا جایی که در پرواز به سمت شهر ژنو، محل مذاکره به حالت درازکشیده سفر کند و در یک نوبت از مذاکرات هم روی ویلچر جابه جا شود. جابه جایی روی ویلچری که تصاویرش و به تبع آن دلیلش در مقابل رسانههای جهان قرار گرفت تا شاید بدانند نماینده ایران در کشورش با چه اوضاعی برای مذاکره مواجه است. چالش اصولگرایان از همان دورانی که مذاکرات توسط تیم ظریف پیگیری میشد، شروع شد.
آنها که از اساس با نگاه دولت مستقر به مسئله مخالف بودند، هم زمان با پیگیری مذاکرات انتقادات تند و اتهامات به دولت را کلید زدند و از روند مذاکره ابراز «دلواپسی» کردند. «دلواپسی» عنوانی بود که از ادبیات اصولگرایان به عناوین راه پیدا کرد و همایشی با نام «دلواپسیم: همایش بزرگ مخالفان توافق با آمریکا» در محل سفارت سابق ایالات متحده در ایران برگزار شد. در این همایش که مرحوم جعفر شجونی، محمد نبویان، قاسم روان بخش، مهدی کوچک زاده، جواد کریمی قدوسی، غلامعلی محمدی کوشکی، علیرضا پناهیان، فریدون عباسی و... از جمله حضارش بودند، ادعاهای مختلفی مطرح و اتهامات مختلفی به دولت و تیم مذاکرهکننده زده شد: کودتا علیه اسلام، سروری بهائیت، درآوردن اشک سیدحسن نصرالله، سازش کاری با دشمنان، رابطه با کفر، صداکردن همدیگر با نام کوچک در مذاکرات، بیشرفی، تضعیف منافع ملی و برباددادن حقوق ملت از جمله این اتهامات بود.
دلواپسان البته در برگزاری همایش برای تخریب مذاکرات متوقف نماندند و از اقدامات عملیتر برای ضربه به تیم مذاکرهکننده نیز بهره بردند. برجستهترین این اقدامات را احتمالا بتوان اقدامات جواد کریمی قدوسی دانست. او که چندین و چند بار به نقل از مقامات و منابع مختلف و مبهم به بیان اظهارات غیرواقعی علیه دولت و وزارت خارجه پرداخته بود، در چند نوبت، در جلسات غیرعلنی اعضای تیم دیپلماسی با نمایندگان مجلس برای بررسی وضعیت مذاکرات حضور داشت؛ اما حضور او کم کم با علنی بودن جلسه مترادف شد؛ چرا که او چند مرتبه اقدام به نقل یا درز محتوای این جلسات به رسانهها کرد و حتی به انتشار فایل صوتی ضبط شدهای از این جلسات هم رسید.
تذکرهای مداوم برای عدم افشای اطلاعات و حرفهایی که به مسائل امنیت ملی مربوط هستند، البته کارگر نیفتاد؛ هرچند چند سال بعد و در اواخر دولت روحانی، این کار به رویکرد مقام منصوب به دولت و رسانه رسمی هم کشید. «آتش زدن برجام» خیلی زود به فهرست آرزوهای اصولگرایان تبدیل شده بود. در همان دوران دولت اوباما که برجام هنوز در حال اجرا بود و آمریکا هم هنوز از اعضای آن بود، صحبت از آتش زدن برجام مطرح میشد. جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد، در مرداد ۹۵ ماهها پیش از انتخابات آمریکا گفته بود «روز ملی آتش زدن برجام دور نیست» و پیشنهاد داده بود که روز ۱۳ آبان، مقارن با روز تسخیر سفارت آمریکا در ایران، برجام را آتش بزنند.
این آرزو اما دست کم در شکل نمادینش، کمتر از دو سال بعد به حقیقت پیوست. اردیبهشت ۹۷ و پس از اعلام خروج ایالات متحده با تصمیم ترامپ از توافق هسته ای، نمایندگان اصولگرای مجلس کاغذی را که سند برجام خوانده میشد، در کنار پرچم آمریکا پشت تریبون بردند و آتش زدند. تصاویر این اقدام نیز در رسانههای سراسر جهان منتشر شد و البته کلنجار آنها با برگههایی که آتش نمیگرفتند، باعث شد علاوه بر تحلیلگران سیاسی، برنامههای طنز نیز از ویدئوی این اقدام استفاده خود را داشته باشند.
در عمل البته دولت روحانی فرایندی طولانی را در حفاظت از توافق پیش برد. یک سال پس از خروج ترامپ، ایران به طرفهای دیگر توافق برای عمل به تعهدات و جبران خروج آمریکا مهلت داد و پس از آن نیز با استناد به متن مصرح توافق، فرایند کاهش گام به گام تعهدات را کلید زد که مذاکرات نیز هم زمان با آن پیگیری میشد. دستاورد این تلاشها البته دستیابی ایران به توقعات اصلی و اقتصادیاش در همان زمان نبود اما از طرفی مانع از شکلگیری جبهه مورد نظر ترامپ علیه ایران شد و از طرف دیگر این توافق را تا پایان دولت ترامپ حفظ کرد تا پس از آمدن دولت جو بایدن دموکرات و از سرگیری مذاکرات، آن را تا مرز احیا پیش ببرد اما در نهایت این وظیفه بر گردن تیم مذاکرهکننده جدید افتاد.
حمایت از تیم مذاکرهکننده جدید
دور جدید مذاکرات هستهای ۸ آذر ماه در هتل کوبورگ وین آغاز شد؛ هتلی که قبلا هم شاهد آمد و شد تیمهای هستهای ایران و طرفهای دیگر برجام بوده و بالکن اتاق وی. آی. پی آن بسیار خبرساز شده بود.تیم مذاکرهکننده هستهای ایران این بار در یک ترکیب ۴۰ نفره به وین سفر کرد. علی باقری کنی سرتیم مذاکرهکنندگان هستهای ایران و معاون سیاسی وزارت خارجه دولت رئیسی در واقع معاون سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی در سالهای ۸۷ تا ۹۲ بود. در این دوره سعید جلیلی مسئولیت مذاکرات هستهای ایران را برعهده داشت. دورانی که به «مذاکره برای مذاکره» معروف است.
سعید جلیلی بیش از ۵ سال با طرف غربی مذاکره کرد و نتیجه این مذاکرات مستمر چیزی جز قطعنامههای پی در پی علیه ایران در شورای حکام وشورای امنیت سازمان ملل نبود. با این حال اما حالا که تیم مذاکرهکننده تغییر یافته دیگر نه خبری از تیترهای تند و تیز کیهان است و نه مجلس آرزوی آتش زدن برجام را دارد، این در شرایطی است که همه ابعاد مذاکرات بر محور توافقات پیشین میچرخد. نکته حائز اهمیت اما رویکرد اصلاحطلبان به خصوص تیم مذاکرهکننده پیشین در مواجهه با تیم مذاکرهکننده جدید است.
اصلاحطلبان در این شرایط نه تنها انتقاد نکردند بلکه به شدت به حمایت از تیم مذاکرهکننده جدید که تا همین چند ماه پیش از مخالفان اصلی برجام به شمار میآمدند، پرداختند.محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران چندی پیش در پیامی توییتری درباره مذاکرات احیای توافق هستهای در وین نوشته بود: «تلاشهای تیم ایران برای اطمینان یافتن از اجرایی شدن کامل برجام [توافق هستهای] که منطقا باید از سوی طرفی انجام شود که از توافق خارج شده بود، شایان حمایت کامل ماست.احیای برجام موفقیتی جهانی و پیروزی منطق و دیپلماسی بر تعصب و تفکر صفر و صدی میباشد که هم به نفع ایران و هم به نفع جهان است.»
سید عباس عراقچی نیز روز گذشته با انتشار تصویری از علی باقری در اینستاگرام خود نوشت: «دکتر باقری و همکارانش در مذاکرات وین ماموریت سختی را دنبال میکنند. حمایت کامل و دعای خیر همه ما با ایشان است.همانطور که مقام معظم رهبری در ٢۵ فروردین امسال فرمودند: امیدواریم انشاءالله مسئولین کشور در این زمینه [مذاکرات وین] هم کاملا با چشم باز، با دل محکم و با توکل به خدا و با ذکر «حسبناالله و نعم الوکیل» انشاءالله جلو بروند، توفیقات الهی شامل حالشان بشود و ملت را خرسند و خوشحال کنند.» و این حمایتها نمایانگر تفاوت رویکرد اصلاحطلبان و اصولگرایان است.
تفاوت تیم مذاکرهکننده باقری و ظریف
محسن جلیلوند، کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل در رابطه با تفاوت رویکرد اصلاحطلبان و اصولگرایان با تیم مذاکرهکننده گفت:« واقعیت این است که بحث مذاکرات برجام یک بحث فرا جناحی و فرا قوهای است، اگر تا پیش از این برخی جناحها با مذاکرات برجامی مخالفت میکردند به دلیل منافع فردی و جناحی خودشان بود.
ما در دو جناح با برخی افراد رو به رو هستیم که یا سوار بر تحریم هستند و یا کاسب تحریم اند. بنابراین منافع خودشان را پیگیری میکنند.»وی تصریح کرد:« فرق تیم مذاکرهکننده باقری و ظریف در دو چیز است، اول اینکه ظریف اختیارات بیشتری داشت چون ما میدیدیم که حتی با آمریکا نیز پای میز مذاکره نشست، دوم اینکه تیم مذاکرهکننده ظریف با تجربه بود. در حال حاضر آقای باقری برای هر تصمیمگیری به تهران میآید و مشورت میگیرد اما در خصوص تیم مذاکرهکننده آقای ظریف ما شاهد چنین مسائلی نبودیم. البته هر دو تیم به دنبال منافع ملی بوده و هستند اما تیم آقای باقری نه اختیارات آقای ظریف را دارد و نه تجربیات او را. »
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: « برخی از افراد در دو جناح هستند که یا سوار تحریماند و یا عشق به تحریم دارند چون منافعشان از این راه تامین میشود. در واقع این افراد چه به صورت گروهی،چه به صورت جناحی و چه به صورت فردی کاسب تحریم هستند. رویکرد هر کدام از مخالفان برجام نیز بر اساس منافعشان است.»
منبع: آفتاب یزد