به گزارش سایت خبری پرسون از استان زنجان، بیشک دوران دفاعمقدس یکی از طلاییترین و سرنوشتسازترین دوران در تاریخ کشور ما محسوب میشود، دورانی که لحظه به لحظه آن حرفهای بسیاری برای گفتن و درسهای فراوانی برای آموختن دارد. حرفها و درسهایی که محصور به آن زمان تاریخی و دارای تاریخ انقضا نیست، بلکه یک مکتب رفتاری با قابلیت بازتولید و استفاده در هر زمان و مکانی است، تجربیاتی تاریخی که اگر چراغ راه شود، شاهد روند رو به جلو، توسعهمدار، پیشرفتخواه، رفاه و عدالتگستر همراه با پایبندی و وفاداری به مردم و اهداف انقلاب اسلامی خواهیم بود.
اگر به تاریخ کشورمان مراجعه کنیم، علاوه بر دوران اقتدار و شکوه به دورانی نیز میرسیم که کشورمان مانند گوشت قربانی تکهتکه و بین دیگر کشورها تقسیم شده تا به ما رسیده اما دوران دفاعمقدس دورانی است که به مدد ایستادگی یک ملت و تقدیم خونهای فراوان حتی یک وجب از خاک وطنمان نیز نصیب بیگانگان نشد و دشمنان ایران اسلامی این آرزو را با خود به گور بردند تا جایی که دیدیم صدام که آغازکننده جنگ با تحریک غربیها بود، خود نیز به زبالهدان تاریخ پیوست.
ایران هرگز به منظور فزونخواهی و قدرتطلبی وارد عرصه جنگ نشد، بلکه روحیه همیت و غیرت فرزندان این آب خاک بود که به تأسی از مولا و سالارشان حضرت حسین بن علی (ع) در تحقق شعار «هیهات منّا الذله» کوشیدند تا هرگز تسلیم ننگ و ذلت و زبونی نشوند و از کیان و حیثیت اعتقادی خود دفاع کنند.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تنها جنگ دو کشور نبود، بلکه جنگ ابرقدرتهای دنیا با ایران بود و اگر از این جنگ به عنوان حماسه بزرگ و دفاعمقدس یاد میشود، از آن جهت است که فرزندان رشید ایران اسلامی با بضاعتی ناچیز به مصاف کسانی رفتند که از ماشینهای جنگی برخوردار بودند، از این رو دفاعمقدس نماد استقامت و سمبل پیروزی از پیچیدهترین عرصه رقابتهای جهانی به شمار میرود.
یکی از ثمرات بزرگ دفاعمقدس، فرهنگسازی است. در دفاعمقدس جوانان و رزمندگان اسلام با از خودگذشتیها و ایثارگریهایشان، آیین و مرامی را بنیان نهادند که ایثار و شهادت به عنوان فرهنگی ارزشی و ارزشی فرهنگی، همه جریانها و مسائل دیگر را تحتالشعاع قرار داده تا جایی که این دوران تحولآفرین زمینهساز فرهنگ مقدسی شد که طریق اتصال به ملکوت را هموار کرد.
کشور ما در طول دوران دفاعمقدس بیش از ۲۰۰ هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرد. شهیدانی که هنوز هم بعد از گذشت سالهای زیادی از شهادت آنها نامشان زینتافزای بسیاری از محافل، جمعهای خانوادگی، کوچه و معابر شهر و بسیاری دیگر از اماکن است. در بین این شهدا افرادی به چشم میخورند که علیرغم سن کم از غافله اعزامیان به جبهههای نبرد حق علیه باطل جا نمانده و در لبیک به ندای حسین زمان خود به هر طریق ممکن در جبهههای جنگ حضور یافتند که یکی از این شهدا، شهید سلیمانی؛ بزرگمردی از دیار خدابنده است که در ۱۱ سالگی شربت شهادت را نوشید.
شهید رضا سلیمانی متولد ۳۰ شهریورماه سال ۱۳۴۹ از روستای توزلو بخش بزینهرود شهرستان خدابنده است و هنگامی که در کلاس سوم ابتدایی تحصیل میکرد از طریق بسیج شهرستان خدابنده به جبهه اعزام شد. شهیدی که در یک خانواده مذهبی با وضع مالی متوسط چشم به جهان گشود.
پدرش به شغل کشاورزی مشغول بود و شهید نیز پدر را در مزرعه یاری میکرد. رضا کلاس دوم و سوم ابتدایی را با موفقیت در روستای خودشان گذراند و در این زمان بود که از طرف بسیج شهرستان خدابنده به جبهه اعزام شد.
رضا تهتغاری و آخرین فرزند خانوادهای بود که پنج برادر و یک خواهر داشت. شهیدی که پدر و مادر راضی به رفتن فرزند به جبهه نبودند اما در نهایت در مقابل اصرارهای فرزند کوچک خانواده که ناشی از هوشیاری و بصیرتش در آن زمان که دنیا علیه ایران اسلامی به ناحق برخاسته بود، کم آورده و بالاخره فرزند خود را که موذن خوشصدای محله نیز بود را راهی جبهه کردند.
به گفته خانواده و کسانی که وی را میشناختند، شهادت را آرزوی قلبی این شهید والامقام بود تا جایی که خداوند متعال این بنده خود را برگزید و شهید سلیمانی پس از سه ماه حضور در جبهه در سومین روز از خردادماه سال ۶۱ و در عملیات بیتالمقدس به هنگام درگیری با سربازان رژیم بعث عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه کتف و پشت به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
منبع: ایسنا