یادداشت؛

توسعه فرهنگی لرستان تضمین کننده توسعه همه جانبه

یک کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم‌ شناسی در یادداشتی نوشته است: مدرنیته واژه ایست که در خلال انقلاب صنعتی وارد ادبیات سیاسی اجتماعی جوامع گردیده است.
تصویر توسعه فرهنگی لرستان تضمین کننده توسعه همه جانبه

به گزارش پرسون از لرستان، یاسر نظری چگنی، کارشناس ارشد حقوق، جزا و جرم شناسی، نوشت: خیلی وقت ها انسان ها با خود فکر میکنند مدرنیته خاص جوامعی است که در صنعت و تکنولوژی پیشرفت هایی داشته اند، لذا در بسیاری موارد به مغلطه افتاده و صورت مسئله را پاک، و مدرنیته را در لابلای محصولات تولیدی و پیشرفت های اقتصادی جستجو می کنیم.

اصل موضوع این است که عبارت مدرنیته برآمده از فرهنگ مدرن تک تک افراد جامعه می باشد، زیرا هرگاه فرهنگ در راستای توسعه قرار گرفت آنگاه منجر به تشکیل نهاد های مدنی و اتحادیه های صنفی در بین آحاد و اقشار مردم خواهد شد.

در چنین حالتی است که آزادی اجتماعی به مطالبه اصلی مردم و در تعاقب آن بستر فکری مردم آماده برای تشکیل دولت مدرن(دموکراسی)و تولید قوانین در راستای حاکمیت پایدار با اراده اکثریت جامعه خواهد رسید.

قوانین مدرن زیر بنا های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را برای روند روبه رشد و رسیدن به توسعه فراهم کرده که شتاب و کندی آن بصورت مستقیم وابسته به همان توسعه فرهنگی می باشد.

خوی و خصلت یک جامعه و افراد مدرن در آن این است که جهان بینی او به داشته های مادی و معنوی تاریخی و جاریه محدود نمی گردد، بلکه ابتدا دیدگاه نظری جهان شمول را پذیرفته و آنگاه به معرفی خود برای ایجاد ارتباط سازنده همت گماشته و برای ماندگاری فرهنگ مدرن، برنامه تولید کالا و خدمات صادرات محور را در دستور کار با چشم انداز دراز مدت قرار میدهد، شکی نیست که هدف از تولید کالا و خدمات صادرات محور بدست آوردن سود می باشد، اما باید باور داشته باشیم که مدرنیته فرهنگی هم به نوبه خود وابسته به سطح رفاه عمومی است.

اینجاست که معلول جایگاهی هم ردیف علت پیدا می کند، زیرا رفاه مادی و معنوی در یک جامعه مدرن به یک مطالبه فراگیر در سطح کمی و پایداری و قانونمندی در مرحله کیفی تبدیل میگردد.

بنجامین فرانکلین می گوید: جامعه ای که از یک ذره آزادی خود میگذرد تا امنیت به دست آورد به یقین که شایسته هیچکدام از آنها نیست و به راحتی هر دو را از دست میدهد؛ با این تعریف آزادی اصل است و امنیت فرع و اعتقاد راسخ داشتن به آزادی هم، برآمده از توسعه فرهنگی و آن هم محصول ذهنیت های مدرن افراد جوامع است.

نیچه می گوید: از آدم ها بت نسازید این خیانت است به خودتان و خودشان، خدایی میشوند که خدایی کردن را نمی دانند و شما سر تا پا به آنها کافر میشوید.

نزد آدم مدرن و جامعه مدرنیته جایگاه افراد در حدی است که توانمندی و شهرت را فقط خود به دست آورده اند و صرف داشتن شهرت و قدرت را تصاحب نمی کنند، نه اینکه از طریق مرید و مرشد بدست آورند و احساس برتری و آنگاه خدایی داشته باشند.

آدم مدرن به راحتی از دیوار مستحکم سنت ها و افتخارات تاریخی و تعلقات نژادی و زبانی و قومیتی و اعتقادات مذهبی غیر اساسی و عشیره ای و صنعی و غیر و ذالک عبور می کند و جهان شمولی فکر کردن و در شخصیت فردی و اجتماعی اش نهادینه میشود، در چنین حالتی است که جنگیدن برای هریک از مولفه های یاد شده را ممسک دانسته و معیار فکری خود را انسانی و مرز حقوقی آن را قانون میداند، در نتیجه برای ایجاد اصلاحات درونی و ساختار های اجتماعی نیاز به زیر بنای فرهنگی می باشد.

لازم به ذکر است که تغییرات تنها یک روش است برای رسیدن به اصل دموکراسی و پس از آن نوبت به تجربه ورود به جامعه مدنی و برقراری مدرنیته پایدار می رسد.

پست مدرنیته هم شرایط خاص خود را دارد که با پشت سر گذاشتن آسیب ها و نقایص مدرنیته بدست خواهد آمد، اینجاست که نزاع اندیشه جهان سرمایه داری با جهان بینی سوسیال دموکراسی که خواهان عبور از سرمایه داری و گام نهادن در دنیای جامعه بدون طبقه را تبلیغ میکنند حادث گشته است.

* توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

350215