به گزارش پرسون از لرستان، یاسر نظری چگنی، کارشناس ارشد حقوق، جزا و جرم شناسی، نوشت: هرگاه سخن از توسعه به میان می آید ذهن انسان نا خود آگاه شاخصه های متعددی را به خاطر می سپارد و دیدگاه خود از مفهوم توسعه، نیاز، توانایی و منافع خود را در ذهن تجزیه و تحلیل میکند، غافل از اینکه مفهوم توسعه شامل یک کلیت همه جانبه است که شاخه های آن در هم تنیده و هر جز آن مسئولیت خاص یک بخش از عوامل درونی و بیرونی را عهده دار است، اما بارور شدن این متغیرها نیازمند بستری مناسب می باشد تا در آن بازدهی آنها تجمیع گردد و محصول مناسب بدست آید، کار آمد ترین عنصر این بستر، فرهنگ و آموزه های فرهنگی متناسب با استعداد های موجود است، زیرا فرهنگ قابلیت جذب و دفع عناصر مختلف در شرایط محیطی و اجتماعی را دارد، لذا وارد نمودن عناصر متضاد با فرهنگ در روند توسعه به مثابه وارد نمودن ویروس در کالبد است.
از این رو برای اجرای برنامه ها بایستی عناصر توسعه با فرهنگ در تضاد نباشند، همچنین توجه ویژه به استعداد های بومی مانند مواد معدنی، شرایط آب و هوایی، نیروی کار تخصصی و معمولی، بازار مصرف، نوع تولیدات، و از همه مهم تر مدیریت بهینه با داشتن انگیزه توسعه گرا را نمیتوان کم اهمیت انگاشت، با در نظر گرفتن مولفه های واقعی میتوان انتظار پیشرفت برای رسیدن به توسعه را داشت.
اگر به تاریخچه روند توسعه در شهر خرم آباد به عنوان نمونه ای از کل لرستان، از دهه 1330 تا کنون رجوع کنیم و بخش های کار آمد و نا کار آمد آن را مورد مطالعه قرار دهیم، به پاسخ بسیاری از سوالات خواهیم رسید.
مدیریت استان در دهه 1350 تا 1357 که مصادف با انقلاب شده است توانست با مطالعات متعدد جمعیتی، فرهنگی، آب و هوایی و سایر شرایط موجود زیر بنای مناسبی را برای پیشرفت در بخش های مختلف ایجاد کند و انتظار توسعه را در اذهان اجتماعی ایجاد کرده بود.
احداث کارخانجات چرم و پوست و مطالعه مجموعه ای از کارخانجات تولید کفش در مجاورت آن، شرکت کشت و صنعت و ایجاد واحد های فرعی در همه شهرستان ها و بخش های لرستان و تهیه مواد اولیه (پوست و چرم) برای کارخانه چرم و پوست، ایجاد واحد نسبتا بزرگ پوشاک برای اشتغال زنان و انگیزه خود باوری در بین جامعه زنان محلی، احداث کار خانه پارسیلون با وجود آب و هوای و نیروی کار مناسب، احداث کارخانه ماشین سازی برای رفع بخشی از نیاز های لوجستیک نظامی در کنار پادگان ها و آمادگاه های ارتش و قابلیت اجرای سازه های فلزی پیشرفته در تمام نقاط کشور، احداث کارخانه نسبتا بزرگ پرس ایران با توجه نیاز های صنعتی جنوب غرب کشور، راه اندازی صنایع گچ لرستان در کوهدشت برای هماهنگی با تولیدات کارخانه سیمان دورود در راستای توسعه صنعت راه و ساختمان در منطقه، اقداماتی بودند که با مطالعه نسبتا علمی و تجربی برای آینده توسعه لرستان بستر سازی شده بودند.
مدیریت غیر علمی و تخصصی دهه اول انقلاب که لازمه تثبیت انقلاب بود با اولین گام خود در جهت اشتغال بیکاران به استخدام نیروی کار اضافی و حامی پروری سیاسیون و انتصاب مدیریت های سیاسی غیر تخصصی با نفوذ نمایندگان مجلس و استانداران و فرمانداران و سایر دستگاه های دولتی هزینه پرسنلی را به اندازه ای بر صنایع موجود تحمیل نمودند که تزریق منابع حمایتی دولتی هم نتوانست از ورشکستگی آنها جلوگیری نماید.
خروج بخش دولتی و مدیریت کشاورزی نوین از شرکت های زراعی پر بازده و واگذار نمودن اراضی به مردم هم گامی بود در سقوط کشاورزی به روش سنتی آن و اعطای تسهیلات هنگفت بانکی بدون بهره با انگیزه های سیاسی و نسپاردن کار به کاردان ها و تولید کنندگان واقعی تنها به توسعه سالن های شهرک های صنعتی انجامید و تزریق این پول بی حساب و کتاب به بهانه تولید باعث گردید یک نوع تورم کاذب در بخش املاک و ساختمان ایجاد گردد که شکاف طبقاتی شگرفی در جامعه شهری لرستان ایجاد نمود.
شکل دیگر تزریق تسهیلات فرار سرمایه به شهرهای بزرگ از جمله پایتخت بود که آثار مخرب جبران ناپذیری بر صنعت و روح طبقاتی جامعه تحمیل نمود، لذا اگر قرار باشد دولت به جبران مافات برای ایجاد اشتغال در لرستان اقدامی انجام بدهد بایستی اول از همه چیز در مطالعات گذشته خود تجدید نظر کند و با اتکا به علم جمعیتی شناسی و استعداد های موجود و سطح فرهنگ مناطق مختلف شرایط اقتصادی آینده نگر بستری برای جذب سرمایه داخلی و خارجی به دور از اعمال نفوذ سیاسی و به نوعی ایجاد انگیزه بوجود بیاورد، حال اگر جامعه لرستان به شعارها؛ سخنرانی و کلنگ زنی مدیران و مسئولین و رقابت جناح های سیاسی امید ببندد به یقین که نتیجه ای جز ناکامی عایدش نخواهدشد، لذا شرایط کنونی جامعه لرستان طلب می کند تا دولت در فکر ایجاد یک سیستم سیاسی اجتماعی اقتصاد محور به دور از حامی پروری مدیران باشد.
*توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.