یادداشت/

خشک شدن کشکان یعنی تکرار تاریخ

یک کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی در یادداشتی نوشته است: آب کشکان مرده و جنازه اش بر زمین نقش بسته است.
تصویر خشک شدن کشکان یعنی تکرار تاریخ

به گزارش سایت خبری پرسون از لرستان، یاسر نظری چگنی، کارشناس ارشد حقوق، جزا و جرم شناسی، نوشت: خشک شدن رودخانه کشکان یعنی شروع کوچ های اجباری مردمان اصیل چگنی، انگار ناف مردمان این دیار را با کوچ مظلومیت بریده اند.

تاریخ چگنی مملو است از نا ملایمات و قهر طبیعت گرفته تا بی مهری مدیریتی؛ دیاری که سینه زخمی و نحیف آن حکایاتی را در خود ثبت نموده است و چنین می نمایاند که این دور تسلسل لا متناهی است.
انقلاب سد سازی و تکنولوژی نوین انتقال آب برای کشاورزی و صنعتی بر مردمان محروم چگنی ترحم نیاوردند و نعمتی که در انتظارش بودند نه تنها به انها عرضه نشد بلکه بر نعمت طبیعی اش هم دستبرد زدند.
کشکان رود، طی تاریخ شریان حیات، قلب چگنی بوده که امروزه با خشکانیدنش قصد پایان عمر کرده اند، گویا عمر این مردم به سر رسیده باشد و آخرین میخ ها بر تابوتش کوبیده و راهی آرامگاه ابدیش می کنند.
کوچ اجباری و حاشیه نشینی شهرهای بزرگ تنها روزنه امید آینده این مردم اصیل است، هر چند که این خبر نویدی است برای جغدها و بوفهای خرابه نشین.
طراحی سد ایوشان و ایده پردازی نصب موتور خانه های انتقال آب شهرستان های بیرانشهر و الشتر نقشه ایست برای تخلیه چگنی از ساکنان اصلی اش، نمی دانیم مسئولیت تقسیم آب کشکان با چه کسانی است، اما میدانیم که هر که باشند ملتی را نادیده گرفته و به عدالت طبیعت خندیده اند، نقشه راهی که مدیران و وکلای بی مسئولیت بر مردم چگنی تحمیل نموده اند، سهوی باشد یا عمدی توفیری ندارد، آنچه مهم است به پایان رساندن زندگی در چگنی است.
بستن راه عبور کشکان رود از چگنی، یعنی فرار به دیار ناشناس، یعنی ختم زندگی اجتماعی یک تمدن دیرینه در دل لرستان، یعنی هیچ انگاشتن موجودیت یک شهرستان، خشکاندن باغات و بوستان و کشت و زرع؛ برابر است با جنگ با اکوسیستم طبیعت و انتهای زندگی حیات وحش، خشکیدن این رود نه تنها اشک مردمان را در آورد بلکه التماس از چشمان هر جنبنده بومی را به نمایش گذاشت.
حق آبه مردم چگنی گوسفند قربانی قدمگاه رونمایی چندین پایگاه انتقال آب کشکان رود در حوزه الشتر و بیرانشهر و افتتاحیه سد ایوشان است، که هیچ کس التماسش را جدی نگرفت.
سراب انتقال آب کشکان به دشت های کوهدشت و رومشکان هم بخشی از رویای مردمان خوش باور بود که در مقابل وعده شرب اراضی آن دیار، رای خود را تقدیم نمودند و وکلا را راهی مجلس کردند،غافل ازآن که این سراب، سرابی بیش نیست.
آنچه واقعی بود و به واقعیت پیوست این بود که زندگی مردم چگنی بازیچه دست سیاسیون منفعت طلب، طراحهان و کارشناسان نا کارامد قرار گرفت، شاید به واقع مردم مظلوم دیار چگنی متعلق به خاکی دیگری باشند که اینگونه در غربت لرستان گرفتار شده اند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

333046