به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی، روزنامهنگار نوشت: مهمتر از اصل این تجمعها حضور چشمگیر زنان در این تجمعات است که با جسارت مثالزدنی آغازکننده این تظاهرات بودند و این چیزی است که باید ناظران بینالمللی را غافلگیر کرده باشد. شدت خشونتی که گروه طالبان پیش از این خصوصا نسبت به زنان نشان داده است، حضور اعتراضی زنان در کابل و مزارشریف و دیگر شهرهای افغانستان را غیرقابل باور میکند. این زنان نه تنها فرار نکردهاند، بلکه رودرروی کسانی ایستادهاند که از طرفی تا چند هفته پیش در بیابانها و کوهها و غارها زندگی چریکی و بدوی داشتهاند و از طرف دیگر نگاهی کاملا ارتجاعی به زن دارند و او را جز برای زادوولد و کار در خانه و خدمت به پدر یا شوهر، فاقد هر گونه حق و ظرفیت رشد و بالندگی تلقی میکنند.
عملکرد طالبان در گذشته و حال عقل و دانش و فکر و انسانیت زن را تحتالشعاع جنس و جسم او میداند، جسم و جنسی که باید برای تمتع مردان محفوظ بماند و از آزادی و تکامل در صور مختلف محروم شود. حضور بهتآور زنان افغان در خیابانها در مقابل متحجرین تا بن دندان مسلح که کشتن و شلاق زدن عادتشان است و از کرامت انسانی و حرمت جان زنان و مردان و کودکان چیزی یاد نگرفتهاند حقیقتا شجاعت و شهامتی فوقالعاده طلب میکند، آنها به خیابانها میآیند تا زنجیرهای اسارت روح و روان و قلب و احساس و شعورشان را دوباره به بند نکشند.
کاری که گروههای زن در افغانستان انجام داده و میدهند فراتر از تصورهای رایج و عادی است . آنها در مقابل خشک مغزان و متحجرانی به خیابان آمدهاند که هیچ تصوری از زنان آزاده و آگاه و شجاع و پراستعداد در خیالشان نمیگنجد و قادر به درک تغییرات عظیم جهان در این زمینه نیستند. اگر زنان انگلیس طی مبارزات فراوان و کش و قوسهای بعضا خشونتبار بالاخره در سال۱۹۲۱موفق شدند حق رای پیدا کنند و فرانسه و آلمان و ژاپن و ایران و ترکیه و عراق و پاکستان و... خود افغانستان بعدها به این حق به عنوان سمبل نقش اجتماعی خود رسیدند در مقابل کسانی قرار داشتند که حداقلهایی را برای زنان پذیرفته بودند ولی گروه طالبان حتی بعد از ادعاهای خود مبنی بر تغییر روشهای پیشین هنوز با زنان و حقوقشان درگیری مبنایی و سلبی دارد.
همین حالا که هنوز کاملا بر امور کشور مسلط نشدهاند نه تنها در سطح دولت و مدیران هیچ زنی دیده نمیشود، بلکه با کار و دانشپژوهی و ورزش و حتی بیرون آمدن از خانه بدون همراه داشتن محرم مرد مشکل دارند و از اولین اقداماتشان پاک کردن تصاویر زنان از خیابانها و پرده کشیدن در کلاسهای درس (همان کاری که رهبر فقید انقلاب ایران با آن به شدت برخورد کرد) و منع اختلاط دانشگاهیان است. به نظر میرسد چه خود طالبان و چه همه آنهایی که نشسته و برای تقدیم افغانستان به این گروه برنامه ریختهاند محاسبه هر چیز را کرده باشند حتی به ذهنشان نیامده است که با چالش مقاومت زنان روبهرو خواهند شد.
چالشی که به سادگی قابل رفع نیست و احتمال گسترش آن بسیار زیاد است. زنانی که طی سالها صعود همجنسان خود به مدارج عالی علمی، سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی و حتی مالی جهان را دیدهاند دیگر نمیتوانند راه پستوی خانهها را در پیش گیرند و مثل یک موجود مادون انسان فقط بساط خورد و خوراک و آسایش و تفریح مردان را فراهم کنند. زنان افغانستان راه سختی در پیش دارند ولی ارادهای عظیم و انسانی هم دارند و پیدا خواهند کرد. طالبان اگر به کشتار آنها دست بزند قطعا باید فاتحه به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک دولت برای خود را بخواند و اگر در برابر جنبش رو به صعود آنان عقب بنشیند اگرچه در درون دچار چالش بزرگی خواهد شد ولی چارهای جز آن ندارد.
اما زنان جهان بیش از همه آزادگان رفتهرفته هستههای حمایت از ایشان را تشکیل خواهند داد و چه بسا حمایت از زنان افغان به یک جنبش جهانی تبدیل شود و بنیادگرایی بدوی و خشونتآسای طالبانی را از همه سو مورد فشار قرار دهد، پیشگام این حمایت شورانگیز زنان قهرمان ایرانند که عمیقا با همجنسان خود در افغانستان احساس قرابت و همدلی و همدردی دارند. پیام مهم و اساسی به زنان آگاه و پاکدامن و مظلوم افغانستان سلب امید از امثال بایدن که جفای اصلی را او مرتکب شد و جلب امید به سوی همجنسان غیور و شجاع خود در سراسر جهان است.
آنان تنها نخواهند ماند و افکار قرون وسطایی چون کف روی آب در جریان خروش رودهای انسانی حبابوار از بین خواهد رفت. سیاستمدارانی که در محاسبات خود زنان را به حساب نمیآورند سیلی سختی خواهند خورد مثل سیلی که ترامپ از مشی زنستیز خود خورد و ملایان افغان و هر قدرتمندی که تحولات عظیم انسانی را درک نکرده باشد نیز هم.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد