حسین گلستان در گفت و گو با پرسون:

زیرساخت های لازم برای برپایی نمایشگاه های مجازی در ایران فراهم نشده است

حسین گلستان، عکاس باسابقه تئاتر و سینما عنوان کرد: هنوز، زیرساخت های لازم برای برپایی نمایشگاه های مجازی در ایران فراهم نشده است.
تصویر زیرساخت های لازم برای برپایی نمایشگاه های مجازی در ایران فراهم نشده است

به گزارش سایت خبری پرسون، حسین گلستان از عکاسان باسابقه است که در حوزه های مختلفی از جمله تئاتر و سینما فعالیت کرده و همچنین، دستی بر آتش طراحی گرافیک دارد. وی، چندی پیش نخستین نمایشگاه انفرادی عکس تئاتر خویش را با نام "گُدار در باروک" در گالری سروِناز شیراز برگزار کرد.

گلستان فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته عکاسی از دانشگاه هنر و همچنین، لیسانس تلویزیون و هنرهای دیجیتال دیجیتال سوره شیراز و دانش آموخته انجمن سینمای جوانان ایران است. 15 سال است که در ژانرهای مختلف مشغول به عکاسی بوده و در نمایشگاه های گروهی و جشنواره های داخلی و خارجی گوناگونی شرکت داشته است. خبرنگار پرسون به سراغ این هنرمند رفته و گفتگویی با او درباره عکاسی، تئاتر و کرونا داشته است که با هم می خوانیم.

با توجه به سوابق چند ساله که در عکاسی دارید، به نظر شما، شیوع ویروس کرونا در سطح کشور و در سطح جهان در دو سال گذشته، بر فعالیت عکاسان و روند عکاسی تاثیر گذاشته است؟ اگر بله، به چه صورت؟

هر چند در اینجا، صحبت به طور اختصاصی درباره ایران است اما کرونا، یک بیماری جهان شمول است. همانطور که شما و دیگر هموطنان مستحضر هستید، مشاغل هنری و غیرهنری، هردو، درگیر رکود اقتصادی و خلا معیشتی شده اند و متولیان امر، تلاشی محدود در جهت رفع مشکلات کرده اند که بسیار اندک و قابل چشم پوشی است. بنابراین، نیاز به حمایت فراوان از سوی مسئولان و متولیان امر احساس می شود تا خلا اقتصادی جبران شود.

عکاسی هم از این رکود رنج می برد و البته، در ژانرهای دیگر عکاسی، اوضاع به وخامت عکاسی تئاتر نیست چرا که در عکاسی تئاتر، به علت تعطیلی گاه و بیگاه تماشاخانه ها، اختلال در روند پذیرش تماشاگران و بی تدبیری مسئولان، تاثیر فراوانی بر سردرگمی تماشاگران و سرانجام کاهش مخاطبان گذاشته است و به تبع آن، عکاسی تئاتر هم تحت تاثیر قرار گرفته. تاثیر کرونا بر عکاسی در ژانرهای دیگر به چه شکل است؟

عکاسی در برخی ژانرها به قوت خویش باقی است ضمن اینکه این مشکل مربوط به همه ژانرهای عکاسی است. به عنوان مثال از مهمترین مشکلاتی که عکاسان با آنها دست و پنجه نرم می کنند، می توان به معضلات اقتصادی و درآمدزایی، رفت و آمد و منع ترددها اشاره کرد.

وظیفه عکاس مستند اجتماعی ثبت و ضبط همین رخدادهای اجتماعی نظیر اپیدمی ها و بحران ها در هر مقطع زمانی و نمایش کاستی ها و نقصان ها است. او وظیفه دارد دوربین عکاسی را بردارد، وارد اجتماع شود و در بطن جامعه باشد که با کُنهِ قضیه کرونا؛ مسائلی چون قرنطینه خانگی و رعایت دستورالعملهای بهداشتی منافات دارد بدین صورت که فرد عکاسی که در این شرایط دست به چنین عمل خطیری می زند، در حال از خودگذشتگی است که این بیانگر دغدغه های اجتماعی عکاس است.

در ژانر عکاسی طبیعت، عکاس نیاز به مسافرت دارد که در تضاد با دستورالعمل های کرونایی؛ منع تردد بین شهری است در نتیجه با وجود آنکه طبیعت همچنان پا بر جا خواهد ماند، خطر ناقل بودگی برای عکاس و دیگران وجود دارد و بسیاری از عکاسان ترجیح می دهند علی رغم همه مشقت ها و با وجود ملزم دانستن خودشان به رعایت دستورالعملهای بهداشتی در خارج از محیط خانه، دست از کار بکشند و بیکار در خانه بنشینند تا بار دیگر، موقعیت مهیا شود.

عکاسی و عکس در دنیای نوین امروز، نقش مهمی در فرآیند عرضه داده ها و اطلاعات دارند، کرونا چه تاثیری در روند رجوع به عکاس به عنوان داده پرداز و عکس به عنوان داده داشته است؟

دنیای نوین کرونا زده ی امروز چنددسته شده است و دیگر، یکپارچه نیست. کشوری مانند ایران، چونان گذشته از دنیای مدرن امروز عقب است و در بُعد جهانی، برخی کشورها هستند که دیگر کرونا را پشت سر گذاشته و یا در حال گذار از این بُحران هستند و به زندگی عادی بازگشته اند. در ابتدای شیوع ویروس کرونا، شرایط عکاسی در همه جای جهان به یک شکل بود ولی از زمان ورود واکسن ها، وضع تغییر کرد به صورتی که بسیاری از عکاسان در دیگر کشورها، امکان مسافرت، ثبت عکس و ضبط و پردازش داده ها از طریق عکس را یافته اند و از طریق فناوری، می توانند آثارشان را به همه جهان صادر کنند. و نباید فراموش کرد که عکاسان در کشورهایی که هنوز درگیر کرونا هستند، امکان همپایی با همتایانشان در دیگر کشورها را نخواهند داشت.

با توجه به مسائلی که راجع به کرونا در ایران و نیز، تاثیر فناوری در تعاملات اجتماعی گفتید، با چه انگیزه ای به سمت برپایی نمایشگاه مجازی برای نمایش آثارتون رفتید؟
این مسئله به بحث کلی تفاوت نمایشگاه حضوری و مجازی برمی گردد که داستان مفصلی دارد و بایستی در زمان مقتضی به بحث نشست، اما بہ عنوان اختصار، نمایشگاه مجازی، پیش از این هم وجود داشته، هرچند با توجه به شرایط کرونا، تقاضا برای آن افزایش یافته است. وقتی تعاملات اجتماعی به صورت حقیقی کمرنگ می شود، فضای مجازی می تواند خودش را به عنوان یک بستر تعامل اجتماعی مطرح کند. نمایشگاه ها در جایگاه مکانهایی نیازمند تعامل حقیقی از این قاعده مستثنی نمی شوند و هنرمندان برای اینکه آثارشان را به معرض دید عموم قرار بدهند و از آثارشان بازخورد بگیرند، باید با مخاطبان تعامل داشته باشند، چه به صورت حضوری و چه به صورت مجازی. هنگامی که تعامل به صورت حضوری میسر نباشد، راه جایگزین؛ نمایشگاه های مجازی است. هرچند می توان راجع به موفقیت، اهمیت، فایده، رضایت صاحبان نگارخانه ها از نمایشگاه های مجازی و بازده مالی این نمایشگاهها به بحث نشست که مقوله دیگری است.

نمایشگاه بنده هم به مانند دیگر نمایشگاه ها، می توانست به هر دو صورت حضوری و مجازی برگزار شود و پیشنهاد نگارخانه مبنی بر برپایی حضوری رویداد بود زیرا هنوز، خبری از موج بعدی کرونا و محدودیت های متعاقب آن نبود. بُعد مسافت محل زندگی خودم تا محل نگارخانه؛ تهران تا شیراز از سویی و امکان به خطر افتادن جان مخاطبان و دوستان و همکاران شرکت کننده در نمایشگاه حضوری در دوران شیوع ویروس کرونا، از سوی دیگر، موجب شد کہ ترجیح دهم نمایشگاه را به صورت مجازی برگزار کنم. با توجه به اینکه زیرساخت های فرهنگی و ساز و کارها به حد کافی فراهم نشده است، هنوز، مخاطبان به این نوع رویداد عادت ندارند و خریداران آثار هنری به نسبت نمایشگاه های حضوری، مشارکت کمتری در رویداد های مجازی دارند در صورتیکه به اعتقاد من، در نمایشگاه های مجازی، امکان دسترسی و تعامل مخاطبان و منتقدان هنری برای تبادل اطلاعات با هنرمندان می تواند به راحتی اتفاق بیافتد زیرا عنصر محدودیت زمان و مکانِ رویداد از بین رفته است. از همین روی، کمبود بسترهای فرهنگی مناسب مانع از چنین تعاملی می شود.

لطفا، راجع به عنوان "گُدار در باروک" و نحوه ارائه آثار توضیح بدهید.

"گُدار" در فارسی به معنی: سنگ های کنار هم چیده شده برای عبور از عرض رودخانه است و "باروک": دوره هنری رُنسانس با تاکید بر نمایش لحظه های مردم از طریق نور، فضای تیره-روشن و رنگ است و منظور از انتخاب عنوان: عبور از نقطه های عطف برای بازآفرینی دوره باروک در عکاسی تئاتر است.
-نگارخانه در نظر داشت آثار به مناسبت روز جهانی عکاسی، در پنج روز و هر روز، 6 قطعه عکس و در مجموع 30 فریم عکس، به نمایش گذاشته شود. با همفکری و مشورت با نمایشگاه گردان نمایشگاه عکس "گُدار در باروک"؛ سرکار خانم مَهگان فرهنگ، پیشنهاد برپایی موضوعی رویداد را دادم تا تنها یک نمایشگاه عکس تئاتر برگزار نشده باشد بلکه رویکرد آموزشی هم مد نظر باشد. بدین معنا که مخاطب علاقمند به ژانر عکاسی تئاتر با تماشای آثار، به دید جدیدی در نگرش به عکاسی تئاتر برسد و در نهایت با همکاری انجمن عکاسان خانه تئاتر برگزار گردید و هر روز، با یک عنوان نامگذاری شد که به ترتیب، به شرح زیر است:1- بازیگر، 2-تکنیک 3Freez - نور و رنگ، 4-تکنیک Long Exposure و5-زنان.

همچنین، تلاش شد ورای بیانیه های مرسوم ، علاوه بر روشنگری فضای ذهنی ام برای مخاطب، توضیح مختصر آموزشی و آکادمیک، برای هر بخش منتشر کنم۔

به عنوان هنرمندی که در یک نمایشگاه انفرادی تون، رویکرد آموزشی را از یاد نبردید، حضور عکاسان جوان و نوآموز را از منظر سطح آموزشی در تئاتر چگونه ارزیابی می کنید؟

-دو دسته عکاس جوان وجود دارد: 1-آنها که تحت نظر اساتید با تجربه تئاتری عکاسی تئاتر را فرا گرفتند و شروع به فعالیت کردہ اند، چنانکه برخی از آنها، جذب انجمن صنفی سراسری عکاسان تئاتر ایران شده اند. 2-دسته دوم، آنانکه علاقمند به عکاسی تئاتر هستند و در کلاسهای آموزشی شرکت نکردہ اند و بعضا جسته و گریخته به صورت تجربی، فعالیت کرده اند؛ رویکرد آموزشی من، معطوف به هر دو دسته است و کوشیدم با ارائه مطالب مختصر، یک فضای آموزشی جنبی در کنار نمایشگاهم ایجاد کنم که جرقه ای برای ادامه مسیر درستشان باشد.

از انجمن تازه صنفی شده عکاسان تئاتر ایران نام بردید، این حرکت صنفی شدگی که در سالیان اخیر و به ویژه، در زمینه هنر سرعت گرفته است، چه دستاوردی می تواند برای هنرمندان داشته باشد؟

بسیاری از خانه های هنری از جمله: خانه سینما و خانه تئاتر و دیگر انجمن ها مانند : انجمن طراحان گرافیک ایران و غیره، به علت اینکه وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد بوده و زیر مجموعه یک موسسه فرهنگی، هنری به شمار می رفتند، امکان دریافت بسیاری از خدمات اجتماعی را نداشتند و همچنین، قادر به ایجاد یک چرخه مالی برای رویدادهای مرتبط به خودشان از طریق حامی مالی نبودند از اینرو، نیاز به صنفی شدن احساس می شد و این قرارگیری در زیر مجموعه جامعه اصناف، می تواند باعث شود هنرمندان عضو انجمن های صنفی هنری بتوانند به مباحثی مانند بیمه، حقوق بیکاری، تسهیلات اجتماعی و دیگر موارد مربوط به قانون کار دسترسی پیدا کنند که البته این مهم در بسیاری از زیر مجموعه های خانه سینما و خانه تئاتر در طی سالهای پیش و به مرور محقق شده بود و اکنون امیدوارم، صنفی شدن انجمن عکاسان تئاتر ایران ، سر منشا اتفاق های خوب با تلاش و برنامه ریزی خوبِ هیئت مدیره انتخابی در انتخابات چندی پیش مجمع عمومی باشد.

کرونا باعث شد بسیاری از کسانی که در حوزه های مختلف هنری فعالیت می کنند، حضورشان در هنر کم رنگ و حتی محو بشوند، شما از عکاسانی هستید که در زمان کرونا، همچنان، در زمینه عکاسی تئاتر فعالیت می کنید، به نظر شما، آیا جنبه مثبت دورانی طاقت فرسا مثل این روزگار می تواند این باشد که عاشقان واقعی یک حوزه مشخص بشوند و غربال صورت بگیرد؟

اصولا با غربال مشکل دارم چرا که نگاهم تَکَثُّرگَرایی یا پلورالیسمی است، اما همه ژانرها، چه در کلیت هنر و چه در زیر شاخه عکاسی، به عاشقان واقعی نیاز دارند تا استمرار پیدا کنند و همانطور که اشاره کردید، من در دو سال اخیر، چندین نمایش تئاتر را علی رغم محدودیت ها با عشق عکاسی کردم و باید به همکاران تازه وارد این عرصه، این مطلب را یادآور شوم که باید عشق را در الویت قرار بدهند و به عکاسی تئاتر به چشم یک عشق نگاه کنند و همچنین اضافه می کنم، مسئولان باید تدبیری بیاندیشند که هنرمندان از جمله عکاسان تئاتر از این راه بتوانند به درآمد مناسبی برسند تا نیاز به شغلهای دیگر نداشته باشند، هرچند در حال حاضر، چنین اتفاقی نیافتاده است

صحبت پایانی.
از مسئولان درخواست می کنم نهایت همکاری را با انجمن صنفی سراسری عکاسان تئاتر ایران داشته باشند و همچنین با حمایت از هنرمندان تئاتر و خاموش کردن آتش مغرضان این هنر و با برنامه ریزی اصولی و دقیق، هر چه زودتر شاهد رفاه هنرمندان خانواده تئاتر از جمله عکاسان تئاتر باشیم و چراغ این خانه خاموش نشود زیرا که هنر می تواند روح جامعه را پالایش بدهد و امید که بتوانیم یک جامعه سالم و پویا از لحاظ روحی و روانی داشته باشیم.

گفت و گو از فرزاد جمشیددانایی

338906