سیاست‌های نوسان ساز ارز

مهمترین متغیر اقتصــاد کلان در اقتصاد ایران نرخ ارز است. به دلیل اینکه حتی کسب و کاری که هیچ ارتباطی به نرخ دلار هم ندارد ولی در اقتصاد ایران متاثر از نرخ دلار است. فرقی نمی‌کند نرخ دستمزد کارگر باشد یا فروش سبزی یا محصولات در یک روستا باشد. مهم است که نرخ دلار واقعی تغییر کند یا متاثر از متغیرهای سیاسی باشد.
تصویر سیاست‌های نوسان ساز ارز

به گزارش سایت خبری پرسون، هادی حق‌شناس اقتصاددان نوشت: آنچه که مسلم است در سال‌های گذشته نرخ دلار هم متاثر از حجم پول و نرخ تورم و هم متاثر از متغیرهای سیاسی مثل تحریم‌های ظالمانه بوده است و البته در دو سال گذشته اضافه کنید به دو متغیر قبلی، متغیر ویروس کرونا را که به تنهایی منجر به رشد اقتصادی منفی جهان شده است. از طرفی با توجه به وجود حجم نقدینگی سه میلیون و هفتصد هزار میلیارد تومانی و وجود سه متغیر قیمت دلار اگر کاهش پیدا کند، کاهش معناداری نخواهد بود مگر اینکه متغیرهای مذکور اصلاح گردد.

لذا وقتی راجع به نوسانات نرخ ارز صحبت می‌کنیم، باید به این سه نکته توجه کنیم: دو نکته را اخلال خارجی و یک نکته را هم سیاست‌های انبساطی پولی سنوات گذشته نامگذاری می‌کنیم. به نظر می‌رسد تا زمانی که مشکل تحریم وجود دارد، عوارض آن محدودیت‌های صادرات و واردات ایران است نمی‌توانیم بگوییم که نرخ ارز یا نوسانات آن واقعی تغییر می‌کند و از طرفی دیگر تا زمانیکه ویروس کرونا نه در ایران بلکه در کل جهان ریشه‌کن نشده باشد یا چشم‌انداز روشنی برای ریشه‌کنی آن وجود نداشته باشد اثر خودش را بر تجارت خارجی و طبیعتا بر طراز پرداخت‌های خارجی خواهد گذاشت و اثر آن در اقتصاد، نوسانات نرخ دلار خواهد بود و نکته سوم حجم نقدینگی است که حجم نقدینگی ایران خلق شده است.

این نقدینگی تا زمانی که به سمت بخش واقعی اقتصاد نرسد یا جمع‌آوری نشود به عنوان شاخص تورم ظاهر خواهد شد و تورم بالاجبار منجر به تغییر نرخ دلار یا نوسانات نرخ ارز خواهد شد. ممکن است در کوتاه‌مدت با تزریق ارز یا اتخاذ سیاست‌های کوتاه‌مدت بتوانیم بر روی نرخ ارز تاثیر بگذاریم. سیاست‌های گذرا و کوتاه‌مدت ممکن است منجر به چنین اتفاقی شود اما در بلندمدت اگر متغیرهایی که ذکر شد اصلاح نشود، نرخ ارز مسیر خودش را خواهد رفت همچنان که در همه این سنوات گذشته همین‌طور بوده‌ است. یعنی دولت‌ها می‌توانند در کوتاه‌مدت با تزریق ارز، تاثیری بر روی کاهش نرخ ارز داشته باشند اما اگر متغیرهای بنیادی اقتصاد تغییر نکند، نرخ ارز مسیر خودش را طی خواهد کرد. اینها جزو بدیهیات علم اقتصاد است. نرخ‌ارز متاثر از مابه‌التفاوت تورم داخلی به تورم خارجی است که در نرخ ارز تخلیه می‌شود.

البته ما انتظارات عقلایی را هم در تغییرات نرخ ارز لحاظ می‌کنیم یا «امید» که گاها در سیاست‌ها ایجاد می‌شود هم لحاظ می‌شود. وقتی چشم‌انداز روشن باشد، اینها جزو متغیرهای غیراقتصادی می‌تواند اثر مثبت بر روی نرخ ارز بگذارد. به‌عنوان مثال ذکر می‌کنم که در سال 92 با اینکه اتفاقی در بخش واقعی اقتصاد نیفتاده بود هم نرخ ارز و هم نرخ دلار کاهشی شد اما سال بعد، یعنی 93 متغیرهای بنیادی تغییر کرد که منجر به ثبات یا کاهش شاخص‌های پولی شد. بنابراین در یک جمع‌بندی کلی، اقتصاد یک مجموعه بهم پیوسته است که در آن هم متغیرهای پولی، هم متغیرهای ارز و هم متغیرهای واقعی باید همراستا تغییر کند.

اگر بخش واقعی اقتصاد یا تولید یا نرخ رشد اقتصادی سیر صعودی طی کرد، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تورم کاهشی است و پس از آن نرخ ارز هم کاهشی است یا اگر از هر منشایی صادرات وواردات ما به روال عادی برگردد باز می‌توانیم انتظار داشته باشیم که پول ملی تقویت خواهد شد. اینها مباحثی است که ما از تئوری‌های اقتصادی باید بدانیم.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: آرمان ملی

336146