به گزارش سایت خبری پرسون، با روی کار آمدن دولت ها در نظام های سیاسی کابینه منتخب موظف است تا برابر ساختارهای کشور مجری مولفه های قانونی باشد؛ در نظام جمهوری اسلامی هم به همین ترتیب است که رئیس جمهور منتخب و کابینه اش وظیفه دارند تا طبق ظوابط قانونی برابر اصل قانون اساسی مشکلات و معظلات پیش روی کشور را مرتفع کنند.
از این رو بسیاری از دولت ها مانند دولت شهید رجایی در ابتدا خود را خادم مردم معرفی کرد و شاید تنها رئیس جمهوری بود که واقعاً دغدغه مند مردم بود و پس از به شهادت رسیدن وی آغاز حضور سیاسیونی شد که این دغدغه به مرور در کابینه کم رنگ تر شد.
اما سپهر سیاسی کشور شاهد آن است که گذر از گردنه های خطرناک تنها با همت مردم رخ داده اما برخی دولت ها که خود را کلید دار حل مشکلات معرفی کردند تیشه بر ریشه همان مردمانی زدند که به پشتوانه آنان بر مسند قدرت سالها جولان دادند.
دولت قفل سازها
پس از اتمام دوره قدرت نمایی احمدی نژاد و ماجراهای چالش برانگیز دوره وی انتخاب حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور دولت یازدهم از سوی مردم مسجل شد و وی توانست با وعده ها و شعارهایی که تنها عمر چند ساله داشت و نهایتاً پوچ از آب درآمد بر مسند قوه مجریه بنشیند و کاروان فامیل بازی ها و رانت پروری ها و اشاعه خوی اشرافیگری که میراث رئیس دولت سازندگی بود راه بیاندازد.
حسن روحانی با دولت بنفشش آمده بود تا قفل غرب را بجای قفل مشکلات مردم و کشور را باز کند و انصافاً به وظیفه خود خوب عمل کرد و توانست تمام ضربه های مهلکی که سالها غرب نمیتوانست بر علیه کشور وارد کند را به ساده ترین شکل ممکن عملیاتی کند.
از رانت های فامیلی برادر و برادرزاده و داماد و دختر و... برای غارت اقتصاد تا تصمیم سازی هایی که معیشت و سفره مردم را نشانه رفته بود از یک طرف و تضعیف جایگاه ایران در نظام سیاسی بین المللی و بی اعتماد کردن مردم به دولت از سوی دیگر عملیات هایی بود که فرماندهی آن با مقام عالی دولت بود.
گراهای سیاسی و اقتصادی هم بخشی از نقشه ای بود که منبع آن از پاستور نشات گرفت و بسیار بودند امثال جیسون رضائیان، دری اصفهانی، کاووس سید امامی و افراد نزدیک به شخص روحانی که همه به لطف دولت بنفش در بهشت جاسوسی ایران نفس کشیدند، که بعدها با هوشمندی دستگاه های امنیتی متصل به سپاه راز نهفته جاسوسی آنها بر همگان مشخص شد.
اعتماد از دست رفته
با نفوذ های همه جانبه غرب و برنامه های بریتانیایی دولت برای کشور و فشار مضاعف اقتصادی و معیشتی موجب شد تا مردم هرروز تنگدست تر از روز گذشته خود شوند و موجبات نارضایتی شود که تیر خلاص آن ماجرای افزایش شبانه بنزین در سال 98 بود که فیتیله ی آن از همان ساختمان پاستور روشن شد و آتش دامن تنها مردمی را گرفت که به روحانی رای داده بودند.
برای عملیات های روانی که روحانی و دولت بنفشش برای کشور و مردم صورت دادند منابع قوی وجود دارد اما همه این عملیات ها تنها یک هدف داشت و آن هم بی اعتماد کردن مردم به دولت و نظام جمهوری اسلامی بود وبس.
کو گوش شنوا...؟!
رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ دور اول ریاست جمهوری حسن روحانی در 12 مرداد 92 توصیه هایی را مطرح کردند؛اینکه در نظام جمهوری اسلامی، پذیرش مسئولیت به معنای کامجوئی از قدرت نیست؛ به معنای قبول زحمات خدمت به مردم است.
درس بزرگی که ما از فشارهای اقتصادی دریافت کردیم، این است که هرچه میتوانیم، باید به استحکام ساخت داخلی قدرت بپردازیم؛ هرچه میتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر کنیم؛ دل به بیرون نبندیم. آنهائی که دل به بیرون ظرفیت ملت ایران میبندند، وقتی با یک چنین مشکلاتی مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد.
و دردور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی که در 12 مرداد 96 برگزار شد هم فرموده بودند: من سه جهتگیری عمده را توصیه میکنم: جهتگیریِ اوّل، پرداختن به مشکلات مردم -امروز در درجهی اوّل، مشکلات اقتصادی و معیشتی- است؛ جهتگیری دوّم، تعامل گستردهی با دنیا است. جهتگیری سوّم؛ در برابر هر سلطهطلبی، با صلابت و قدرت ظاهر بشوید.
به میان مردم بروید، با مردم بیواسطه مرتبط بشوید، از مردم بشنوید؛ این از کارهای بسیار مهم است.
بعضی از مسئولینِ دولتهایی که با ما مواجهند و مقابلند، این را صریحاً امروز میگویند؛ صریح میگویند در صدد نابودی نظام جمهوری اسلامی هستند؛ این را به یاد داشته باشید؛ بعضیها هم این را پنهان میکنند، نمیگویند.
با تمام این گوشزد هایی که از سوی رهبر انقلاب به عنوان توصیه دلسوزانه به مسئولین کشور بخصوص شخص روحانی ایراد شد اما روحانی با همان خوی دیکتاتوری تنها به شنیدن بسنده کرد و در نهایت کار خود را ادامه داد و حالا پس از پایان دولتش اقتصادی سوخته و با ارزش پولی ضعیف و پر از مین گذاری های معیشتی و اقتصادی که شاید خیلی از آنها هنوز سرباز نشده است را تحویل داد.
مین گذاری هایی مانند تغییر ثانیه ای نرخ دلار و طلا تا فلاکت اقتصادی برای مسکن و کالاهای اساسی و سلامت.
امید در اوج ناامیدی
با آغاز نخستین روز کار دولت بطور رسمی و در اولین دیدار کابینه رئیسی رهبر معظم انقلاب توصیه های جدی را بعنوان توشه فعالیت رئیس جمهور و کابینه سیزدهم ترسیم کرد و عمل به ترمیم اعتماد مردم به دولت را یکی از مهمترین مسائل و وظایف این کابینه دانست.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای دولت جدید، با تأکید بر لزوم استفاده کامل دولت از هر ساعت فرصت گذران خدمت به مردم، تمرکز دولت بر بازسازی «انقلابی، عقلانی و خردمندانه» در همه عرصههای مدیریتی کشور را ضروری خواندند و با اشاره به اولویت مسائل اقتصادی، نکات و توصیههای مهمی را درباره «مردمی بودن»، «عدالتورزی»، «فسادستیزی»، «احیای امید و اعتماد مردم» و «انسجام و اقتدار و اشراف دولت» بیان کردند.
جوانسازی کنید
سالهایت که موضوع جوان سازی و استفاده از نیروهی نخبه جوان در کشور بعنوان شاه کلید حل معضلات بیان شده چرا که جسارت در تصمیم گیری در کنار استفاده از تجارب گذشتگان میتواند موتور پیشرفت کشور را بیش از پیش قدرتمند تر کند.
این توصیه بارها از سوی رهبر معظم انقلاب به دولت ها بیان شد اما در تمامی دولت ها این توصیه مغفول ماند بطوریکه اوج این غفلت در دوره روحانی و دولتش رخ داد و به پیرترین دولت در 40 سال اخیر شهرت یافت.
رهبر معظم انقلاب «جوان سازی دولت» را یکی دیگر از الزامات تحول برشمردند و افزودند: جوانگرایی در بدنه و بخشهای میانی دولت موجب خواهد شد احساس انسداد در کشور از بین برود و همچنین ذخیره ارزشمندی برای مدیران ارشد و مجرب آینده فراهم خواهد کرد.
میانگین سنی دولت های ایران پس از انقلاب که در فهرست زیر نشان داده شده، افزایش سن تدریجی کابینه ها را ترسیم مینماید:
ابراهیم رییسی که خود ۶۱ ساله است، محتملترین فهرست دولتمردانش با میانگین سنی ۵۲ سال اگرچه نسبت به دولتهای دهم به قبل، همچنان با کهولت سن روبروست اما حداقل سن کابینه را به ۸ سال قبل برمیگرداند. برخی معتقد بودند که میانگین سن دولت سیزدهم باید به زیر ۵۰ سال برسد.
احیای اعتماد و امید مردم
ابزار اصلی سیاستگذار برای اصلاحات اقتصادی، امید و اعتماد جامعه است. سیاستهای کج دار و مریض و سعی و خطاهای سالهای گذشته، امید مردم را کمرنگ و کار را برای اصلاحات اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و دیگر حوزه ها سختتر کرده است.
در جریان دیدار رهبر انقلاب با رئیس جمهور و اعضای کابینه جدید این مولفه جزو ضروری ترین بخش فرمایشات آیت الله العظمی خامنه ای بود که خطاب مردان دولت جدید عنوان کردند: اعتماد مردم بزرگترین سرمایه دولت است که متاسفانه تا حدی آسیب دیده است و راه ترمیم آن، «یکی شدن حرف و عمل مسئولان» است؛ باید در وعدهها و صحبتها بسیار مراقب بود و اگر وعدهای داده شد، حتماً به آن عمل شود زیرا دادن وعده و عمل نکردن به آن موجب سلب اعتماد مردم خواهد شد.
اهم و فی الاهم
قطعا توصیه هایی که رهبر معظم انقلاب در سالهای فراوان در ابتدای دولت ها به مسئولان عنوان شد اگر اجرایی می شد قطعاً فضا برای رشد جوانان نخبه نیز باز می شد تا با تصمیمات جسورانه راه برای پیشرفت هموار تر گردد.
اما متاسفانه کج سلیقگی ها و خود رایی ها در سیستم سیاسی کشور چه در لایه های مدیریتی کلان و میانی و یا حتی پایین دست تنها بعوان توصیه تلقی شده و خیلی از مدیران علارقم تایید بیانات رهبری خلاف واقعیت گام برمیدارند بطوریکه امروزه در کشور شاهد این هستیم مسئولی با سن بالای 60 سال هنوز بر مسند چند پست دولتی است و یا برخی مسئولان با برچسب زنی به رفقای خود با عنوان ژنرال بدنبال مقاصد دیگری هستند.
در این بین باید طبق توصیه رهبری و خرد انسانی بخشی از موضوعات من الجمله جوانگرایی را در اولویت قرار دهیم چرا که کشور بر روی علم و خردورزی جوانان می چرخد تا تفکر قدیمی و بالا بودن مصلحت اندیشی ها.
انسجام، اقتدار و اشراف دولت
یکی دیگر از موضوعاتی که رهبر معظم انقلاب در بیانات خود به دولت جدید بیان داشتند انسجام، اقتدار و اشراف دولت بود که در تعریف آن آمده است: انسجام دولت یعنی از درون دولت حرفهای مختلف بیرون نیاید و در عمل نیز همه دستگاهها با انسجام اقدام کنند، زیرا هرگونه نبود انسجام و اقتدار در دولت حالت رها شدگی امور را در مردم القاء میکند و مانع پیشرفت برنامهها و سیاستهای دولت خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنه ای، اشراف را به معنای اطلاع دقیق از بخشهای مختلف دولت دانستند و با اشاره به برنامه های آقای رئیسی برای ایجاد تحول در قوه مجریه خاطرنشان کردند: لازمه تحول و حرکت به سمت پیشرفت، قانونگرایی، شفافیت، انضباط مالی، جلوگیری از تعارض منافع و جدیت در انجام تصمیمها و مصوبات است.
در جدول زیر 22 توصیه مهم رهبر انقلاب در دیدار با اعضای کابینه جدید عنوان شده است.
در نهایت میتوان گفت که شاکله اصلی در تحقق اهداف دولت تصمیم سازی های موثر بر پایه همین توصیه 22 گانه رهبری است و قطعا اگر هر دولتی این سرفصل ها را در چهارچوب وظایف خود بگنجاند قطعا بعنوان دولتی قوی و مردمی تلقی خواهد شد.
گزارش از علی درخشان