به گزارش سایت خبری پرسون، اگرچه در 2 سال اخیر که همه درگیر کرونا بودند، نسبت به گذشته کم کارتر شده است اما در چند اثر نمایشی طراحی عروسک و صداپیشگی برای مرضیه برومند انجام داده و سریال «نوار زرد» را هم در نوبت پخش دارد. امیرحسین صدیق که سال هاست در روستای کمرد زندگی آرامی دارد، از وضعیت موجود و بی برنامگی در پی شیوع ویروس کرونا، بیکاری هنرمندان و... گلایه دارد گر چه از حاشیه گریزان است. در این گفت و گو به بهانه طراحی عروسک سریال مرضیه برومند با او از هر دری سخن گفتیم.
دلیل کم کاری تان در 2 سال اخیر، شیوع ویروس کروناست؟
بخشی به آن برمی گردد و بخشی هم به کم شدن تولیدات. سینماها تعطیل شده اند و کمتر کار تولید می شود. البته در این مدت بیکار نبودم و طراحی عروسک و صداپیشگی چند شخصیت اصلی «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» مرضیه برومند را برای شبکه نمایش خانگی انجام دادم. در سریال «نوار زرد» و فیلم سینمایی «بابا سیبیلو» هم بازی داشتم.
همه مخاطبان شما را با نام آقای پدر مجموعه «زی زی گولو» می شناسند. دلیل این ماندگاری را در چه می دانید؟
معتقدم بیشترش را مرهون زحمت و استعداد خانم برومند هستم تا خودم، چون آن موقع من جوان و جویای نام بودم. خیلی خوشحالم که این شانس نصیبم شد، البته وقتی نام ساخته های مرضیه برومند به میان می آید، همه یک خاطره دارند. چه خوب بود که این بستر فراهم تر بود که خانم برومند نه هر 6-7 سال بلکه با توجه به خلاقیت، طرح های نوشته شده و متن های آماده ای که دارند هر یک، دو سال یک اثر تولید کنند.
دقیقا همین طور است، مگر ما چند تا مرضیه برومند یا زنده یاد فرشته طائرپور داریم.
متاسفانه هیچ فردی جای آن هایی را که داریم و دانه دانه از دست می دهیم، نمی گیرد و این شخصیت ها سر کار نیستند و افرادی سر کار هستند که توانایی اش را ندارند.
اغلب مخاطبان شما را با نقش های طنز می شناسند، دوست ندارید نقش های جدی بیشتری را تجربه کنید؟
نقش های طنز و کمدی به یاد می مانند و مردم دوست دارند یک بازیگر همچنان در همان ژانر کارش را ادامه دهد، ولی در سال های اخیر در این ژانر اثر خوبی ساخته نشده است. این ژانر سخت است ولی معمولاً پیشنهادها به همان سمت و سو می رود. فعالیت ام را با کار کودک شروع و بعد بیشتر در کار طنز و کودک بازی کردم، البته در کار جدی هم زیاد بازی کردم و شاید کمتر دیده شده است.
به گذشته برگردیم. چند سال پیش در گفت و گویی که در دوران مجردی تان با هم داشتیم، گفتید که در روستای کمرد زندگی می کنید. آیا اکنون هم همان جا ساکن هستید؟
بله، همین جا زندگی می کنیم و یکی از آپشن های من زندگی به دور از مردم و شهر بود که همسرم پذیرفت. از وقتی که به این جا آمده ام، سعی کردهام درخت بکارم و حدود 450 درخت کاشته ام.
سام قریبیان در مصاحبه اخیر خود گفته بود که به دفتر تهیه کننده ای مراجعه کرده و تهیه کننده چند نقش را جلویش گذاشته و گفته برای این نقش فلان دستمزد را می دهیم و برای آن نقش این قدر دستمزد. می خواهم درباره نقش فروشی صحبت کنیم.
مطمئناً این وجود دارد که نقش با توجه به میزان زحمت و کاری که دارد، دستمزدش فرق کند. برای من چنین اتفاقی نیفتاده است، اما درباره نقش فروشی شنیده بودم. برای همین شاهد چهره های ناشناخته و نابازیگر زیادی هستیم. در یکی، دو سال پیش در پروژه ای با دوست عزیزی سر قراردادم صحبت می کردم که عزیز بازیگر پول داد و نقش اصلی را بازی کرد.
متاسفانه هیچ نهادی برای رسیدگی به این مشکلات وجود ندارد.
متاسفانه امنیت شغلی وجود ندارد وکار ما که بیمه و بازنشستگی هم ندارد که بدتر است. وقتی برنامه های وزیر پیشنهادی به سمت و سوی تعطیلی خانه سینما سوق داده شده چه می شود کرد؟ حتی یک کارگر ساده هم در کشور امنیت شغلی ندارد.
البته شیوع ویروس کرونا در بیکاری و نداشتن امنیت شغلی مزید بر علت شد.
دقیقاً. این روزها برخلاف میل خودم به دلیل قطع بودن اینترنت، مشکلات بیمه تامین اجتماعی، اظهارنامه مالیاتی و... در حال رفت و آمد به ادارات دولتی هستم و این گونه اطرافیانم هم در معرض خطر قرار می گیرند و این ها نشان می دهد که مدیریتی در کشور صورت نمی گیرد.
سال هاست که شما را می شناسم و می دانم که بازیگر کم حاشیه ای هستید اما قبول دارید که اگر هم نخواهید ناخواسته برای شمای هنرمند حاشیه به وجود می آورند؟
درست است و برایم اتفاق افتاده چون از این طریق کسب درآمد می کنند که حاشیه ها را به بعضی ها بچسبانند. به من هم سعی کردند بچسبانند ولی خوشبختانه تیرشان به خطا رفت. فکر کنم اندکی دنیای امروز دچار حاشیه است. حاشیه ای در سال گذشته برایم به وجود آوردند و من در سکوت آن را رد کردم ولی سخت آدم را می آزارد وقتی می بینی اگر حاشیه نداشته باشی برایت می سازند.
در پایان بدون اغراق بفرمایید در مدتی که پیشنهادهای بازی تان کمتر شده، چگونه زندگی کرده اید؟
سعی کردم کوچک تر زندگی کنم. دلیل مهاجرتم به روستا همین بود که زندگی کم هزینه تری داشته باشم.