به گزارش سایت خبری پرسون، شاکری مینویسد:
فیلسوفان میکوشند فراتر از هر مرزی، جهان پیرامونشان را بشناسند و بشناسانند. در ایران هم فلسفه قدمت دیرینه دارد. از اندیشمندان ایران باستان تا بزرگانی مثل علامه طباطبایی در دوره معاصر سعی در بالا نگه داشتن پرچم فلسفه در ایران داشتهاند. یکی از فلاسفه مطرح ما که تحول بزرگی در این علم ایجاد کرد و از چهرههای خاص و مطرح تاریخ فلسفه به حساب میآید، سهروردی است. شهابالدین یحیی سهروردی معروف به شیخ اشراق، فیلسوف ایرانی قرن ششم هجری است. او با نبوغ و اندیشه پویای خود توانست بنیانگذار شکل جدیدی از فلسفه در ایران باشد. این فلسفه مبتنی بر شناخت جهان از راه برهان عقلی و شهود درونی است.
سهروردی هم نقش عقل را که فلسفه مشایی ابنسینا بر آن تاکید دارد میپذیرد، هم به شهود درونی که عرفا به آن اعتقاد دارند باور دارد. در واقع از هر دو راه برای شناخت جهان بهره میبرد. شیخ اشراق اندیشههای خود را با مثال نور توضیح داده و آن را در50 کتاب فارسی و عربی مکتوب کرده است. دراندیشه او آرای افلاطون، ارسطو، نوافلاطونیان، زرتشت، هرمس و آرای نخستین صوفیان مسلمان ترکیب شده و شکل تازهای از تفکر را به وجود آورده است. سرانجام زبان سرخ سهروردی سر سبزش را بر باد داد و او به خاطر حرفهایی که نتوانست در دل نگه دارد متهم به الحاد شد.
وی در نهایت به تحریک متعصبان آن زمان در 38 سالگی به قتل رسید. گفتیم او از آرای نخستین صوفیان مسلمان استفاده کرد و این یعنی از تفکر اسلامی بهره گرفت. در عین حال در فلسفه خود از آراء دیگران از سراسر جهان و با ادیان مختلف وام گرفت که یکی از آنها حکمت خسروانی یا حکمت ایران باستان بود. او این اندیشهها را ترکیب کرد و امروز که بعد از قرنها نظریاتش را بررسی میکنیم، چیزی منافی با دین اسلام در آن نمیبینیم. این موضوع میتواند درسی برای جامعه امروز ما باشد که در آن بعضی افراد به هوای دفاع از فرهنگ ایرانی به دین مبین اسلام میتازند و عدهای به بهانه دفاع از دین به فرهنگ ایرانی حملهور میشوند. غافل از این که این دو، قرنهاست دست به دست هم دادهاند و گنجینههایی ارزشمند به جهان هدیه کردهاند که شیخ اشراق یکی از آنهاست.
منبع: صبح ساحل
نویسنده:شیواشاکری