سایت خبری پرسون ـ در روز ۲۸ تیر سال ۱۳۹۱ مصادف با ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲ مثل هر هفته ساختمان امنیت ملی سوریه در محله الروضه شاهد حضور مردان کهنه کار امنیتی نظام بعثی بود.
تمام مسئولان اطلاعاتی ـ امنیتی سوریه جز وزیر خارجه و نخست وزیر، در دفتر ژنرال هشام اختیار به بررسی آخرین اوضاع امنیتی شامات میپرداختند که ناگهان انفجار ناشی از دهها کیلو C4 کارگذاری شده در اتاق جلسات، اکثر اعضای حاضر در نشست را به کام مرگ فرو کشید.
سپهبد داوود راجحه؛ وزیر دفاع، سرتیپ آصف شوکت؛ معاون وزیر دفاع و رئیس سازمان اطلاعات ارتش، سرلشگر حسن ترکمانی؛ رییس کمیته بحران و وزیر سابق دفاع و هشام اختیار؛ رئیس سازمان امنیت ملی کشته شدند.
وزیر کشور؛ محمد ابراهیم شعار نیز تا پای مرگ رفت اما با تلاش پزشکان از آن نجات پیدا کرد.
این انفجار خود یک پروژه امنیتی صرف نبود و مرحله میانی و در واقع اصلی نبرد نهایی موسوم به «برکان دمشق» بود.
این عملیات ۳ روز پیش با فرمان فرمانده ارتش آزاد رسما شروع شده بود و مسلحین از محلات جنوبی دمشق همچون تضامن، میدان و یرموک در حال پیشروی بودند و برخی از امرا و افسران ارتش سوریه نیز که سقوط نظام را قریبالوقوع میپنداشتند، مقاومت را بیفایده قلمداد نموده و در پیوستن به مخالفان از هم سبقت میگرفتند.
درگیریها در ظهر چهارشنبه ۲۸ تیر با انفجار ساختمان امنیت ملی وارد فاز جدیدی شد و چند صد نفر مسلح نفوذ کرده با کمک برخی از نیروهای نظامی و امنیتی خریده شده، وارد میدان امویین دمشق شدند.
طرح اصلی ارتش آزاد این بود که با بروز انفجار و از بین رفتن آمران و مغزهای اصلی امنیتی سوریه، در یک عملیات برق آسا وارد وزارت دفاع شده و این وزارتخانه را به تصرف در بیاورند و عناصر مسلحی که احتمالا مزاحم آنها بودند را خلع سلاح کنند.
سپس تیم دوم به دفتر تلویزیون سوریه در ضلع جنوبی میدان امویین حمله برده و با تسلط بر این ساختمان، بیانیه حکومت جدید را قرائت میکردند.
در صورت اعلام بیانیه سقوط نظام طبیعی بود که واحدهای همچنان وفادار ارتش در تمام نقاط کشور، روحیه خود را باخته و مقاومت را کنار خواهند گذاشت.
تیم سوم هم با روحیه کامل و خیال راحت به دفتر کار بشار اسد که چند صدمتری پشت وزارت دفاع و کتابخانه ملی سوریه بود هجمه برده و رئیس جمهور را دستگیر و یا در صورت مقاومت میکشتند.
با شنیدن صدای انفجار ساختمان امنیت ملی، مقر وزارت دفاع در حمله اول با کمک عناصر نفوذی به تصرف درآمد، اما واحدهای لشکر چهارم زرهی ارتش و گارد ریاست جمهوری به فرماندهی ماهر اسد؛ برادر کوچکتر رئیس جمهور بلافاصله وارد عمل شده و میدان امویین را محاصره کردند.
در این لحظه رسانههای عربی همچون العربیه که خیالشان دیگر از سقوط نظام راحت بود خبر از تصرف کامل پایتخت سوریه دادند.
اما این پایان کار نبود و نظامیان وفادار به حکومت توانستند طی درگیری شدید یکایک شورشیان مسلح حاضر در وزارت دفاع را به قتل برسانند و فرصت ورود به دفتر تلویزیون و قرائت بیانیه را از آنها سلب نمایند و افراد مسلح نفوذی به قلب پایتخت در همان نقطه سرکوب شدند.
البته معرکه بزرگ دمشق در این لحظه پایان نیافت چرا که مناطق غوطه شرقی، غربی و محلات جنوبی دمشق کاملا زیر تسلط معارضان بود و آنها از ۳ سمت در حال سرازیر شدن به قلب و شمال دمشق و جبل قاسیون محل کاخ رئیس جمهوری بودند.
اوضاع تا جایی به وخامت گرایید که ارتش سوریه محلات آلوده پایتخت را از طریق هلیکوپتر و توپخانه هدف قرار میداد و به تعبیر دقیقتر فاصله نظام تا فروپاشی به اندازه یک تار مو بود.
نویسنده: علیرضا تقوینیا ـ کارشناس مسایل غرب آسیا
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.